یكی از عناصر ضد انقلاب مقیم خارج گفت جریان سرنگونی طلب ناچار است با موسوی و كروبی كنار بیاید.
عطاء هودشتیان كه با گروهك اتحاد جمهوری خواهان (بازسازی شده گروهك های ورشكسته گوناگون) همكاری می كند در گفت وگو با دویچه وله اظهار داشت: شجاعت جنبش سبز پس از عاشورا پس رفت. من روز عاشورا را مرحله جدیدی می دانم. ضعف اصلی، عدم برنامه و سازماندهی و عدم رهبری است. شجاعت در سران جنبش نیست كه خود را با نیازهای تكاملی جنبش منطبق كنند. ما مقابل رژیمی هستیم كه هر روز نوك خود را تیزتر می كند اما سران جنبش توانی برای مجهز كردن متقابل ندارند.
دویچه وله پرسید «به جای كسانی كه عجالتاً جنبش را هدایت می كنند چه كسان دیگری می توانند این نقش را ایفا كنند»؟ هودشتیان پاسخ داد: كسان دیگری وجود ندارند زیرا جمهوری اسلامی در دهه 60 رهبران بالقوه ای را كه توانستند الان وارد میدان شوند، نابود كرد. من فكر می كنم در شرایط فعلی چاره ای نیست جز اینكه با همین آقایان موسوی و كروبی كنار بیاییم. این واقعیتی است كه آنها قطعات كنده شده از همین نظام هستند اما ما باید دست از خیالپردازی برداریم و بپذیریم كه این دو نفر با همه تردیدها و ضعف هایشان جلوی نظام ایستاده اند.
وی درباره ضعف ها و شكنندگی فتنه سبز گفت: جنبش به صورتی هیجان انگیز جلو رفت و دچار توهماتی شد. باید با توجه به تجربه 22 بهمن، در طرح ها و اشتباهات تأمل كرد. باید هیجان های اولیه را كنار گذاشت. مخالفان باید متوجه باشند با رژیمی سر و كار دارد كه نه شبیه دولت های اروپای شرقی است، نه به دیكتاتوری های قبلی شباهت دارد، نه كاملاً ایدئولوژیك و نه یكدست و توتالیتر است. جنبش باید ماهیت این نظام را بشناسد. جنبش برای پیروزی آمادگی ندارد زیرا تنها تنفر برای تغییر یك نظام كافی نیست. همچنین امكان سازش در بالا و سكوت در جنبش هست. جنبش مایحتاج كافی ندارد و می تواند ناتمام بماند.
این مهره ضد انقلاب كه در چند ماهه آغازین آشوب ها با هیجان تمام در حوزه رسانه ای فتنه فعال شده بود، می گوید: یكی از موانع این است كه جنبش ابزار رهبری منطبق بر اوضاع را ندارد. مشكل اینجاست كه ما به درستی نمی دانیم چه می خواهیم. ما باید فارغ از ذهنی گری بگوییم كه این جنبش از حد و حدود آقای موسوی فراتر نرفت. ما با آقای موسوی و كروبی به نیازهای نهایی نمی رسیم. دیالوگ با این آقایان لازم است اما كافی نیست.