هنر. [ هَُ ن َ ] علم و معرفت و دانش و فضل و فضیلت و کمال . (از ناظم الاطباء) (یادداشت مؤلف ). کیاست . فراست . زیرکی .(یادداشت مؤلف ).این کلمه در واقع به معنی آن درجه از کمال آدمی است که هشیاری و فراست و فضل و دانش را دربردارد و نمود آن صاحب هنر را برتر از دیگران مینماید . هنر از زبان ابوشکور بلخی
نکوهش رسیدی به هر آهویی
ستایش بد از هر هنر هر سویی . منبع لغت نامه دهخدا . ادامه دارد....