• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن حوزه علميه > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
حوزه علميه (بازدید: 2121)
شنبه 17/11/1388 - 18:12 -0 تشکر 180636
درج مقالات کاربران انجمن برای صفحه اصلی تبیان

با سلام به شما کاربران عزیز انجمن های تخصصی تبیان

همانگونه که در صفحه اصلی سایت تبیان اطلاع داده شد ؛ از این پس قرار است 30 درصد مطالب صفحه اصلی تبیان با قلم و دستان توانای شما تولید گردد .

لذا از شما کاربر گرامی می خواهیم با انتخاب موضوع و انجمن مورد نظر خود ؛ مطلب خودتان را تنها در ذیل همین مبحث مطابق با قالب مندرج در اطلاعیه سایت وارد نمایید .

 

 

نمونه مطلب ارسالی

 

 

ساختار ورود مقالات باید از الگویی مشابه جدول ذیل پیروی نماید:

  
1 – عنوان یا تیتر مطلبچگونه از بروز بیماری قلبی جلوگیری کنیم ؟
2 – کلید واژه هابیماری قلبی ؛ چربی ها ؛ فشار خون ؛ تغذیه مناسب و ...
3 – تولیدی یا تلفیقی یا تجمیعی تلفیقی
4 – متن مطلبامروزه بیماری های قلبی از مهمترین عوامل مرگ و میر در جوامع پیشرفته و در حال توسعه محسوب می شوند . ....
5 – نام نویسنده و منبع مطلب1 – هفته نامه سلامت 2 – انجمن تخصصی پزشکان بدون مرز 3 - ....
 

برای شما عزیزان آرزوی موفقیت داریم

جمعه 23/11/1388 - 1:23 - 0 تشکر 181853

سیری در زندگی و مبارزات دكتر بهشتی مسجد هامبورگ ؛آیت الله خوانساری ؛مبلغانی و... تلفیقی چکیده: یكی از موضوعات مورد توجه ساواك مسأله انتقال محل خدمت آیت الله بهشتی از اداره فرهنگ قم می باشد. یكی از اقدامات مهم در عصر آیت الله بروجردی ساخت مساجد در كشورهای خارجی از جمله آلمان بود و توسط ایشان مبلغانی اعزام می شد و مسجد هامبورگ به وسیله آقای محققی اداره می شد پس از مراجعت ایشان بنا بر درخواست علما قرار بر این شد كه آیت الله بهشتی به آلمان برود و اداره آن را به عهده بگیرد با وجود اینكه ساواك مسافرت ایشان را به هامبورگ به مصلحت نمی دانست بر اثر تلاش های آیت الله خوانساری، موفق به مسافرت به آلمان شد. --------------------------------------------------- محمد حسینی بهشتی كه گاهی به اشتباه محمدحسین بهشتی می نویسند در یك خانواده روحانی در آبان 1307 در محله لومبان ( لبنان ) – از محله های قدیمی اصفهان ، به دنیا آمد ! پدر ایشان از روحانیون و مدرسین برجسته حوزه علمیه اصفهان محسوب می شد كه سلسله نسب این خاندان به حضرت زین العابدین – امام چهارم شیعیان – می رسد و فشارهای رضاخانی و تحقیرهای اعمال شده در عصر پهلوی دوم ( 1320-1357 ) مانع پویایی و رسالت تبلیغ دین در خاندان بهشتی نشد . خانواده بهشتی از طرف پدر و هم از طرف مادر روحانی بود . ایشان در سن 4 سالگی تحصیلات خود را در خانه آغاز نمود . (2) سید محمد پس از فرا گرفتن قرآن و كسب موفقیت در خواندن و نوشتن در مكتب خانه ، راهی دبستان شد و پس از اتمام دوره ابتدایی پایه اول و دوم متوسطه را در دبیرستان سعدی گذراند و پس به حوزه علمیه اصفهان رفت و در مدرسه علمیه اصفهان ادبیات عرب ، منطق و كلام و سطوح فقه و اصول را پشت سر گذاشت . ایشان در دوره متوسطه به زبان فرانسه آشنایی پیدا نمود و قبل از عزیمت به قم زبان انگلیسی را از یكی از آشنایان فرا گرفت . (3) سید محمد تحصیلات حوزوی خود را از سال 1321 در مدرسه اسلامی صدر آغاز نمود و از سن هیجده سالگی در سال 1325 به سوی حوزه علمیه قم رهسپار شد و در مدرسه حجتیه اقامت گزید . (4) و از محضر علمای حوزه بهره برد ، به طوری كه فقه و اصول را نزد آیت الله بروجردی ، امام خمینی و آیت الله محقق داماد فرا گرفت . ایشان از محضر علمای دیگر همچون : آیت الله سید محمدتقی خوانساری ، آیت الله حجت كوه كمره ای و نیز مقداری از كفایه را نزد آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری فرا گرفت . سید محمد بهشتی علاوه بر تحصیل به تدریس نیز می پرداخت و در سال 1327 موفق به اخذ دیپلم به صورت متفرقه شد . (4) پس از مدتی وارد دانشكده معقول و منقول ( الهیات و معارف اسلامی ) گردید و در سال 1330 فارغ التحصیل شد و پس از آن به قم بازگشت و در دبیرستان حكیم نظامی قم به تدریس زبان انگلیسی پرداخت . (5) سید محمد بهشتی در ادامه تحصیلات خود ، فلسفه را نزد علامه محمدحسین طباطبایی آموخت ، و با استاد مطهری و آقای منتظری مباحثی داشتند ، ایشان تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته فلسفه ادامه داد به طوری كه بعد از چند سال موفق به اخذ درجه دكترا در رشته الهیات و فلسفه شد . (6) خدمات فرهنگی و علمی : دكتر بهشتی فعالیت فرهنگی را یك حركتی می دانست كه در بلندمدت جواب می داد و اعتقاد داشت كه افرادی كه قصد دارند مردم را بیدار كنند ، باید ابتدا خود به مهارت و توانایی لازم مجهز شوند . از جمله خدمات فرهنگی ایشان : 1- مدرسه حقانی : مدرسه حقانی به همت ایشان و با هدف تربیت طلاب جوان برای بحث های نوین اجتماعی تأسیس شد و مسئوولیت آن را به آیت الله قدوسی سپرد ، دكتر بهشتی بعد از بازگشت از آلمان به همكاری با این مدرسه ادامه داد . (7) 2- تأسیس دبیرستان دین و دانش توسط دكتر بهشتی : این دبیرستان اولین سنگر مبارزه علیه توطئه خطرناك جدایی دو قشر تحصیل كرده روحانی و دانشگاهی بود ، در این دبیرستان افكار حوزه علمیه در محیط دبیرستان ترویج شد و دكتر بهشتی این مدرسه را در سال 1331 در راستای تقویت اندیشه و تمایلات مذهبی در جوانان در قم ایجاد كرد و خود ایشان مسئولیت آن را تا 1342 به عهده گرفت . 3- تأسیس مدرسه رفاه در تهران (8) 4- جلسات گفتار ماه : این جلسات در تهران و از سال 1338 برای انتقال پیام اسلام به نسل جدید بر پا شد و علاوه بر دكتر بهشتی ،‌ شخصیت های همچون آیت الله طالقانی و مرتضی مطهری از سخنرانان این جلسه ها بودند . (9) 5- كانون اسلامی دانش آموزان و فرهنگیان. 6- مركز علمی خواهران مسلمان . 7- كانون توحید : این كانون به همت دكتر بهشتی ، مهدوی كنی ، امامی كاشانی ، موسوی اردبیلی جهت برنامه ریزی به منظور آموزش جوانان صورت گرفت . 8- مكتب قرآن : دكتر بهشتی در جلسات مكتب قرآن به تفسیر قرآن برای جوانان می پرداخت . 9- همكاری با مجله مكتب اسلام . 10- مركز اسلامی هامبورگ : هجرت ایشان به هامبورگ از سال 1344 آغاز شد و تا سال 1349 به مدت 5 سال به طول انجامید . بر اثر فعالیت های دكتر بهشتی ، اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان فارسی زبان شكل گرفت و مسجد ایرانیان را به مركز اسلامی هامبورگ تغییر نام داد كه با این ابتكار مسلمانان غیرایرانی نیز به آن مسجد می آمدند و مسجد رونق تازه ای گرفت . دكتر بهشتی در طول سالیان حضور در آلمان علاوه بر سخنرانی ها و برگزاری جلسات بحث آزاد و مصاحبت و همنشینی با دانشجویان ، به انتشار نشریه هایی همچون : اسلام مكتب مبارزه و صدای اسلام در اروپا اقدام نمود . از دیگر اقدامات ایشان گفتگو با اندیشمندان و تماس با مراكز تحقیقاتی در اروپا بود و شهید بهشتی به شبهاتی كه قبلا توسط مستشرقین بر اسلام و وحی وارد كرده بودند توضیحی در خور ارائه می داد . (9) ایشان در سال 1345 از آلمان عازم حج شد و از كشورهای تركیه و سوریه و لبنان دیدن نمود و با مبارزین خارج از كشور ملاقات و ارتباط برقرار نمود ، در سال 1348 در نجف اشرف به خدمت امام رسید ، و در آلمان اعلامیه ای بر ضد اسرائیل صادر نمود . سرانجام دكتر بهشتی با كوله باری از یك كشور اروپایی در سال 1349 به ایران بازگشت . آیت الله بهشتی زمانی كه در سال 1354 دستگیر شد در یكی از بازجویی ها فعالیت خود را در خارج از كشور چنین عنوان می كند : 1- كوشش برای تكمیل ساختمان مسجد هامبورگ. 2- كوشش در جهت تقویت مبانی عقیدتی و اخلاقی و عملی مسلمانان بخصوص برادران و خواهران مسلمان مقیم آنجا . 3- رسیدگی به امور دینی آنان . 4- كوشش برای آشنا ساختن مردم آلمان به حقایق اسلامی از راه نشریات ، سخنرانی و تدریس در مدارس آلمانی ، دانشگاه ها و كلیساها و مجامع دیگر . 5- حل و فصل برخی از اختلافات خانوادگی . 6- عقده گشایی روحی از كسانی كه از آن جا دچار غربت زدگی و مسائل ناشی از آن شده اند. 7- مازاد وقت خود را صرف مطالعه و تحقیقات دینی و استانی . (10) دكتر بهشتی پس از بازگشت به ایران اقدامات فرهنگی خود را ادامه داد . و در زمینه علمی آثاری از خود به جای گذاشت از جمله : خدا از دیدگاه قرآن ، اقتصاد اسلامی ، نماز چیست ، ربا در اسلام ، روش برداشت از قرآن ، شناخت ، مسأله مالكیت ، نقش ایمان در زندگی ، حج در قرآن ، محیط پیدایش اسلام ، روحانیت در اسلام و در میان مسلمین ، كدام مسلك ، پنج گفتار . (11) فعالیت های سیاسی : اولین تجربه سیاسی دكتر بهشتی در سن شانزده سالگی بود كه بر اثر بسیج مردم ، كدخدای یك روستا را عوض نمود . ایشان در جریان ملی شدن صنعت نفت از هواداران آیت الله كاشانی بودند . بعد شكست نهضت ملی ذهن دكتر بهشتی را متوجه این نكته می كند كه روحانیت نمی تواند بدون تشكل منسجم اسلامی به پیروزی برسد و از همان زمان تصمیم گرفت با ابزار فرهنگی به مقاصد سیاسی دست یابد به همین خاطر فعالیت فرهنگی خود را آغاز نمود تا در پوشش آن به كادرسازی بپردازد ، اینگونه فعالیت های فرهنگی ازیك طرف و همكاری نزدیك با امام خمینی در مبارزه علیه رژیم پهلوی از سوی دیگر سبب شد كه رژیم تصمیم به انتقال ایشان از قم بگیرد و سرانجام ایشان را در زمستان 1342 به تهران منتقل نمودند . (12) دكتر بهشتی از جمله روحانیونی بود كه از طرف امام خمینی جهت عضویت در تشكیلات هیأت های مؤتلفه اسلامی معرفی شدند تا از هر گونه انحراف فكری جلوگیری شود . و ساواك هم به دلایلی همچون عضویت در این تشكل و نیز سابقه سیاسی در جریان قیام 15 خرداد ، با اعزام ایشان به آلمان مخالفت ورزید . اما با تلاش های آیت الله خوانساری این مشكل حل شد و آیت الله خوانساری برای ایشان ویزا گرفت . دكتر بهشتی در سال 1343 كه به دیدار بستگان به اصفهان رفته بود بر اثر یك سخنرانی دستگیر شدند و سپس به ساواك اصفهان برده شد . (13) ساواك پس از بازگشت ایشان از آلمان در سال 1349، دیگر اجازه نداد به آلمان برگردد. اما شهید بهشتی به مبارزه خود ادامه داد و در تاریخ 18/1/1354 بار دیگر دستگیر شد و پس از مدتی آزاد شد . (14) سال 56 عملا نقطه رویارویی شاه و مخالفین بود و آنچه در ابتدای این سال رقم خورد همان خواسته های كارتر و فضای باز سیاسی بود تا با اجرای این سیاست ها از شكل گیری انقلاب و قیام های خونین جلوگیری شود . شهید بهشتی در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی ، ضمن سفر به پاریس از طرف امام به عنوان عضو منتخب شورای انقلاب تعیین شد كه این شورا نقش تسریع كننده ای در فرایند انقلاب داشته است . (15) با پیروزی انقلاب اسلامی با رأی مردم تهران به مجلس خبرگان راه یافت و از طرف امام به عنوان رئیس دیوان عالی برگزیده شد و بالاخره در هفتم تیرماه 1360 به همراه 72 تن از رجال سیاسی و مذهبی بر اثر انفجار بمبی توسط منافقین – كه در دفتر حزب جمهوری اسلامی كار گذاشته بودند . به شهادت رسید . (16) و به قول امام خمینی بهشتی مظلوم زیست و مظلوم مرد و خار چشم دشمنان بود . (17 ) بهشتی و سازمان اطلاعات و امنیت كشور : بهشتی از جمله چهره های انقلابی و محوری نهضت امام خمینی بودند كه ساواك و دستگاه های امنیتی تمام رفتارهای ایشان را تحت كنترل و مراقبت شدید قرار می داد . در مكاتبه ای كه اداره كل سوم ساواك با ساواك تهران در خصوص لزوم تحقیق در مورد تحریك عده ای از فرهنگیان و دانش آموزان قم علیه رژیم پهلوی توسط آیت الله بهشتی و سعید تهرانی پس از حادثه مدرسه فیضیه چنین آمده است : « طبق اطلاع واصله پس از حادثه قم و بازداشت آقای خمینی بین معلمین و فرهنگیان و دانش آموزان قم تحریكات شدیدی علیه هیأت حاكم به عمل می آید كه سردسته آنان سعید تهرانی آموزگار دبستان ملی فیض است ، یكی دیگر از محركین سید بهشتی لیسانسه معقول و منقول می باشد كه در دبیرستان دین و دانش شهرستان مزبور تدریس می كند و آنچه مسلم است تحریكات نامبردگان در دانش آموزان علیه دستگاه دولتی مؤثر و محسوس است خواهشمند است دستور فرمائید سریعا به موضوع بالا رسیدگی و گزارش مشروحی از این فعالیت ها در قم تهیه و ارسال دارند . از طرف مدیر كل اداره سوم . مقدم » (18) یكی از موضوعات مورد توجه ساواك مسأله انتقال محل خدمت آیت الله بهشتی از اداره فرهنگ قم می باشد كه در مكاتبه ای كه ساواك تهران با اداره كل سوم ساواك دارد علت انتقال ایشان به تهران را چنین بیان می دارد : « برابر گزارش ساواك قم نامبرده از عناصر ناراحت فرهنگ قم بوده است كه ضمن تماس با اداره فرهنگ قم نسبت به انتقال وی اقدام گردد ... رئیس ساواك تهران . مولوی » (19) یكی از اقدامات مهم در عصر آیت الله بروجردی ساخت مساجد در كشورهای خارجی از جمله آلمان بود و توسط ایشان مبلغانی اعزام می شد . و مسجد هامبورگ به وسیله آقای محققی اداره می شد پس از مراجعت ایشان بنا بر درخواست علما قرار بر این شد كه آیت الله بهشتی به آلمان برود و اداره آن را به عهده بگیرد با وجود اینكه ساواك مسافرت ایشان را به هامبورگ به مصلحت نمی دانست بر اثر تلاش های آیت الله خوانساری ، موفق به مسافرت به آلمان شد . (20) در مكاتبه ای كه ساواك استان مركز با اداره كل سوم ساواك در خصوص نظریه ساواك قم مبنی بر به مصلحت نبودن مسافرت آیت الله بهشتی به آلمان چنین اظهار می دارد : « طبق اطلاع واصله سید محمدحسین بهشتی تصمیم دارند برای تبلیغ به آلمان عزیمت نمایند به نظر این ساواك [ساواك قم ] مسافرت مشارالیه به آلمان به مصلحت نیست . از طرف رئیس ساواك استان مركز . مولوی » (21) در گزارشی اداره كل سوم ساواك درباره مكاتبات آیت الله بهشتی از آلمان با تعدادی از روحانیون و دوستانش در ایران و نیز اینكه نظریه ساواك مبنی بر عدم صلاحیت نامبرده جهت تصدی امور مذهبی ایرانیان مقیم هامبورگ اینطور اظهار می دارد : « محترما به استحضار می رساند نامبرده بالا چندی قبل بنا به پیشنهاد مراجع تقلید و با اطلاع وزارت امور خارجه جهت تصدی و اداره امور مركز اسلامی هامبورگ به آلمان عزیمت نموده و مشغول انجام تعلیمات اسلامی به جوانان ایرانی و دانشجویان مسلمان هامبورگ می باشد . ضمن كنترل نامه ها در پست خانه، تعدادی نامه زیاد شده كه برای دوستانش و همچنین روحانیون مقیم ایران فرستاده بدست آمده كه در پرونده مربوطه مضبوط می باشد . مفاد این نامه ها حاكی است كه وی فردی مشكوك و ناراحت می باشد ... به عنوان مثال در تاریخ 14/6/1344 نامه ای به شخصی به نام محمدتقی مصباح فرستاده و در ضمن آن در مورد آزادی یكی از طلاب ناراحت به نام هاشمی رفسنجانی كه چندی پیش به اتهام اخلال نظم و تحریك مردم علیه دولت زندانی بوده اظهار خوشحالی كرده و افزوده : « من اینگونه شجاعت ها را در زندگی دوستانی چون تو مفید می دانم از خستگی و ملال روحی شما كه خواه ناخواه نشانه ملال بسیاری از دوستان دیگر نیز هست، ناراحتم و امیدوارم دوستان عزیز در راهی كه با هم در پیش گرفته ایم – با هم شروع كرده ایم – با پایداری و همبستگی هر چه تمام تر جلو روید » . (22) در تاریخ 16/6/1344 ضمن ارسال نامه ای ... به عنوان صالحی نجف آبادی از نامبرده تقاضا نموده شخصی را كه دارای صلاحیت باشد و بتواند در آلمان تبلیغ دینی نماید انتخاب و با ایشان معرفی تا ترتیب عزیمت وی به آلمان داده شود . (23) خلاصه پیشینه : یاد شده فوق از گذشته رئیس دبیرستان دین و دانش شهرستان قم بوده است . و دارای مدرك فوق لیسانس از دانشكده معقول و منقول تهران می باشد . در سال 42 به نفع آیت الله خمینی فعالیت می كند و از فرهنگ قم به تهران منتقل می شود و در جریانات مدرسه فیضیه قم به اصفهان مسافرت می نماید و علما اصفهان را وادار به مخابره تلگراف به مراجع تقلید قم می كند كه در مورد جریان دوم فروردین سال 42 به آنها تسلیت بگویند . نظریه : با بررسی نامه هائیكه شخص مزبور برای دوستان خود و همچنین روحانیون مقیم تهران ارسال داشته چنین استنباط می گردد كه وی شخصی مشكوك و ناراحت می باشد . قوانین و شواهد حاكیست كه مشارالیه به منظور خاص وسیله عناصر ناراحت و روحانیون مخالف جهت تصدی امور مذهبی ایرانیان مقیم آلمان و تبلیغ به نفع جناح های مخالف ظاهرا مذهبی به آن كشور مسافرت نموده است كه ضمن انجام امور مذهبی نیات آنان را تأمین كند . علیهذا گذشته از اینكه ادامه اقامت یاد شده از آلمان به مصلحت نمی باشد عزیمت شخص دیگری كه نامبرده در نظر دارد انتخاب گردد و جهت تبلیغ به آلمان برود به مصلحت نمی‌باشد. ضمنا در صورت تصویب ترتیبی اتخاذ گردد كه به نحو مقتضی موجبات مراجعت سید محمد بهشتی به ایران فراهم و تشخیص موجه و واجد شرایط دیگری جهت تصدی امور مذهبی ایرانیان مقیم هامبورگ با نظر مراجع مذهبی میانه رو انتخاب و رهسپار آن كشور گردد ضمنا با مذاكراتی كه با بخش 315 به عمل آمده به نمایندگی این اداره كل در آلمان توصیه شده است كه اعمال و رفتار این شخص فعلات تحت نظر باشد» (24) در بخر یاز گزارش‌های ساواك نكات زیر قابل ملاحظه است: 1. دعوت طلاب به منزل جهت آموختن علوم جدید و مطرح كردن بحث‌های سیاسی 2. پیدا شدن نامه‌ای از ایشان به امام خمینی در منزل ایشان 3. آگاهی از وضعیت امام در تركیه و ملاقات كنندگان با ایشان 4. ارتباط با هیأت‌های مؤتلفه و مكاتبه با فداییان اسلام 5. انتشار جزوه‌ای به نام صدای اسلام در اروپا 6. در اواخر سال 1346 از طرف گردانندگان انجمن اسلامی دین از نامبرده بالا دعوت شده كه جهت پاره‌ای اقدامات در امور مسلمانان و انجمن یاد شده به شهر فوق‌الذكر مسافرت نماید. 7. درسال 46 نوارهایی از ایشان ضبط شده است 8. به قار اطلاع واصله در تاریخ 19/1/47 نامبرده از مدیر كتابفروشی اقبال در تهارن ، خواسته است كه كتاب او را به نام صدای اسلام در اروپا در تهران طبع نماید ضمنا مدیر كتاب‌فروشی اقبال در تهران، خواسته است كه كتاب او را به نام صدای اسلام دراروپا به تهران طبع نماید ضمنا مدیر كتاب فروشی اقبال اضافه نموده است كه مشارالیه در كتابش مطالب موهش علیه شاهنشاه آریامهر اظهار داشته است. 9. در اوایل سال 47 در ایام محرم در مسجد مسلمانان هامبورگ جلسات روضه‌خوانی بر پا شده بود ساواك خراسان در تاریخ 24/4/1349 در خصوص سفر آیت‌الله محمد بخشتی به مشهد و اظهارات نامبرهد راجع به فقدان كادر رهبری در ایران جهت متشكل ساختن نیروهای ضد رژیم چنین گزارش می‌دهد: «بهشتی اظهار می‌نماید: نیروهای فعاله در ایران هدر می‌رود چون دارای كادر رهبری .... اثر من در ایران بمانم یكی از كارهایم جمع‌آوری قدرت‌های پراكنده خواهد بود». (26) شهید بهشتی به مسائل جهان اسلام توجه خاصی داشت به ور یكه اداره كل هشتم ساواك در گزارشی به اداره كل سوم در خصوص اظهارات ایشان مبنی بر كمك‌های نظامی ایران به اسراییل چنین آمده است: «نامبرده ... كه رهبر گروه طرفار خمینی می‌باشد ضمن بحث پیرامون اوضاع خاورمیانه و سیاست ایران در قبال جنگ اخیر اعراب و اسراییل اظهار داشته ما معتقدیم كه رهبران ایران و كشور صهیونیست ایران به اسراییل كمك خواهند كرد و اخباری كه به دستمان رسیده نیز مؤید نظریه ماست زیرا اطلاع یافتیم كه بین ایران و اسراییل یك پل هوایی زده شده كه از طریق آن اسلحه و سایر كمك‌های نظامی به اسراییل حمل می‌شود» (27) در گزارش دیگر به تاریخ 4/9/52 در مورد اظهارات آیت‌الله بهشتی چنین آمده است: «مشارالیه كه از روحانیون طرفدار خمینی می‌باشد پیرامون جنگ اخیر اعراب و اسرائیل اظهار داشته تا زمانی‌كه دول اسلامی با یك دیگر متحد نشوند هیچگاه پیروز نخواهند شد زیرا وقتی دول اسلامی از پشت به اعارب خنجر می‌زنند چطور می‌توان انتظار داشت كه اعراب موفق شوند. مشارالیه همچننی اظهار داشته تا زمانی‌كه استعمار آمریاك از ایران و یا تركیه و اردن و عربستان سعودی خارج نشود ، شكست نخواهد خورد. (28) سازمان اطلاعات و امنیت كشور آیت‌الله بهشتی را تحت كنترل قرار می‌داد به طوری كه ساواك در مورد برگزاری جلسه‌های مكتب قرآن توسط ایشان و سخنرانی نامبرده اظهار می‌دارد: «روز 17/12/53 جلسه مكتب قرآن در منزل فردی به نام حاج معین تشكیل گردید و دكتر بهشتی شروع به سخنرانی كرد و ضمن بحث پیرامون امر به معروف و نهی از منكر اظهار نمود مسلمان نمی‌ترسد و به كار هم كار دارد، مسلمان باید به كار جامعه و كارهای بالاتر دخالت كند مسلمان نباید مثل حیوان آنقدر كه آذوقه و جای برایش فراهم شد ساكت شود».(29) دكتر بهشتی در تاریخ 18/1/54 در یك بازجویی كه به اتهام اقدام علیه امنیت كشور بازداشت می‌شود و در مكاتبه ساواك با اداره دادرسی نیروهای مسلح در خصوص اتهام فوق چنین آمده است: «بدینوسیله تعداد سه برگ اوراق تحقیقاتی از نامبرده بالا به اتهام اقدام علیه امنیت داخلی كشور بازداشت گردیده به پیوست ایفاد می‌گردد .... رییس سازمان اطلاعات و امنیت كشور ؛ ارتشبد نصیری» (30) شهید بهشتی در تاریخ 18/1/54 در جواب اتهاماتی همچون ارتباط با عواملی كه فعالیت ضد امنیتی دارند و تشكیل جلسات بحث و گفتگو پیرامون مسائل ضد ملی و تبلیغ .... چنین می‌گوید: «تبلیغ من در همه نوشته‌ها و گفته‌ها صرفا در جهت تقویت مبانی عقیدتی اسلامی، سلامت اخلاقی ، پرهیز از آنچه مخالف این دو اصل بوده است. و از آنجا كه جلسات بحث ما چه آنها كه در مجامع عمومی بوده و چه آنها كه در منزل خودم بوده، علنی و عمومی و باز است، نقطه ابهام و اختفایی در آن نمی‌یابم، خوش‌وقت‌خوام شد كه نمونه‌هایی از این بحث‌ها اشاره شود شاید آنچه را كه من در صحبت‌ها (‌بی‌زیان) تلقی می‌كنم در نظر مقامات مربوط رنگ دیگر دارد ....» (31) یكی از اقدامات آیت‌الله بهشتی فعالیت جهت تربیت طلاب جوان در مدرسه حقانی بود و ساواك هر چند نتوانست در این مدرسه نفوذ كند اما سعی می‌كرد فعالیت‌های انجام شده در این مدرسه را تحت نظر بگیرد به طوری كه در مكاتبه‌ای كه ساواك قم با اداره كل سوم دارد اشاره‌ای به فعالیت‌های آیت‌الله بهشتی در مدرسه حقانی و ارتباط ایشان با آیت‌اله خامنه‌ای چنین عنوان می‌كند: «... شده از اینكه در حوادث اخیر قم طلاب دارای رهبری صحیح نبودند اظهار تأسف نموده .... نامبرده افزوده در قم مدرسه ‌ای است به نام حقان یكه خود من از بنیان‌گذاران آن هستم و مدرسه حقانی فعلا عده‌ای طلبه دارد و من بر آنها نظارت دارم و در واقع مبدا الهام برای آنان هستم و كوششم بر آن است كه آنها را با برنامه‌های زنده اسلامی تربیت كنم و آن را درست تربیت كنم و در آینده بیشتر آنان را موثر ببینم ... دكتر بهشتی از دوستان نزدیك سیدعلی خامنه‌ای است و موقعی‌ كه به مشهد مسافرت نموده با خامنه‌ای ارتباط داشته مراقبت از اعمال و رفتارش ضروری است» (32) ساواك در گزارش‌های بین سال‌های 55-54 ضمن اشاره به اینكه ایشان از شاگردان امام خمینی بوده بیان می‌دارد كه ایشان بعد از بازگشت از آلمان به تشكیل جلسات مختلف و ایراد سخنرانی و نیز با زیركی خاص جوانان را تحت تبلیغ قرار داده است لذا به همین خطار دستگیر و با قرار تأمین در تاریخ 20/1/1354 آزاد شد. (33) با آغاز سال 57 دامنه مبارزات شدت بیشتری پیدا می‌كند و لذا ساواك نظارت و كنترل خود را بر نیروهای مذهبی و ارتباط‌های آنان بیشتر می‌كند. و اداره كل سوم ساواك در دستوری به ساواك تهران مبنی بر كنترل فعالیت‌های آیت‌الله بهشتی به دلیل ارتباط وی با مخالفان رژیم چنین بیان می‌دارد: (..... دو ماه پیش و هنگام اوج تظاهرات اخیر بهشتی به تهران وارد و در سازماندهی یكی از گروه‌های مذهبی كه وابسته به امام خمینی می‌باشد شركت داشته ... ضمنا رابطه بین بهشتی و دیگر فعالین این گروه‌های مذهبی با مهندس بازرگان محرز و مسلم است» (34) رژیم پهلوی بار دیگر در تاریخ 22/9/1357 اقدام به بازداشت آیت‌الله بهشتی نمود. و اداره كل چهارم ساواك در مكاتبه‌ای با اداره كل سوم در مورد بازدشات ایشان توسط كمیته ضد مشترك خرابكاری و تحویل نامبرده به زندان اوین اظهار می‌دارد كه : «نامبدره بالا در تاریخ 14/9/57 به وسیله مأمورین كمیته مشترك ضد خرابكاری به بازداشتگاه اوین تحویل و در مورخه 16/6/1357 به كمیته مذكور تحویل گردید .... مدیر كل اداره چهارم شهاب»(35) در گزاشر یدیگر ساواك اشاراتی به نقش رهبری آیت‌الله بهشتی در فعالیت‌ ملی ضد رژیم روحانیون شهرستان‌ها و روستاها و نیز تأكید ایشان بر ادامه مبارزه با رژیم پهلوی تا سرنگونی آن دارد. (36) برپایی اعتصابات برای فورپاشی رژیم پهلوی یكی از اقدامات روحانیون بوده است به طوریك ه ساواك تهران در خصو صتصمیم عده‌ای از روحانیون طرفدار امام خمینی از جمله آیت‌الله بهشتی مبنی بر اعتصاب د رمدارس چنین گزارش می‌دهد: « عده‌ای از روحانیون طرفدار خمینی از قبیل دكتر سید محمد بهشتی واعظ و سایر اعضای شورای مركزی روحانیون در جلسه هفته گذشته ضمن بحث درباره [مسأله] فوق اتخاذ تصمیم كرده‌اند كه دبستان‌ها و مدارس راهنمایی هفته‌ای پنج روز باز و یك روز به حال اعتصاب باشند .... دانش‌آموزان دبیرستان ، به جای یك روز تعطیل به اعتصاب و تظاهرات كنند». (37) به هرحال ساواك دكتر بهشتی را از طرفداران سرسخت امام خمینی و در واقع مغز گردانندگان فعالیت‌های امام خمینی در ایران می‌دانست. (38) نتیجه: از مطالعه اسناد فوق نكات زیر قابل توجه است: 1. نگاه شهید بهشتی به فرهنگ و مسائل مرتبط با آن به عنوان میراثی ماندگار و ابزاری جهت مقاصد سیاسی 2. از اقدامات فرهنگی ایشان انتشار كتاب و مجله و نشریه ، سخنرانی و ... توجه به ساخت اماكن فرهنگی و مذهبی 3. تلاش در جهت پیوند دو قشر روحانی و دانشگاهی 4. اقدام در جهت سازماندهی و كاردسازی و متشكل ساختن نیروهای ضد رژیم 5. عدم قطع ارتباط ایشان با امام خمینی در جریان مبارزه 6. اسلام یدانستن مسأله فلسطین بون نگاه قومی و نژادی 7. افشاگری علیه اقدامات دولت ایران و آمریكا مبنی بر كمك نظامی به اسراییل 8. شهید بهشتی راز پیروزی مسلمانان را ـ بخصوص د رمسأله فلسطین ـ اهتمام به اتحاد و وحدت می‌دانست. 9. اعتقاد شهید بهشتی بر دخالت دین در سیاست و نیز اینكه مسلمان در قبال جامعه خود مسئول است و نباید بی‌تفاوت باشد 10. تلاش ساواك جهت بازگرداندن آیت‌الله بهشتی از آلمان به تهران و انتخاب یك فرد میانه‌رو به جای ایشان برای تصدی امور مذهبی ایرانیان مقیم هامبورگ 11. كنترل و مراقبت شدید اعمال و رفتار آیت‌الله شهید چه در داخل و چه در خارج ایران و بازداشت‌های مكرر 12. اتهامات شهید بهشتی، اقدام علیه امنیت كشور و مصالح ملی ذكر شده است 13. كوشش در جهت تقویت مبانی عقیدتی اسلامی و سلامت اخلاقی 14. كوشش در جهت تربیت طلاب جوان و آشنا ساختن نسل جدید با برنامه‌های زنده اسلامی 15. رهبری فعالیت‌های ضد رژیم روحانیون شهرستان‌ها و روستاها 16. برپایی اعتصابات 17. مغز متفكر نهضت امام خمینی پی‌نوشت‌ها: 1ـ آرشیو مركز اسناد انقلاب سالامی ، شماره بازیابی 776 ،ص 2 2ـ بازشناسی یك اندیشه (دكتر سید محمد حسینی بهشتی) ، بنیاد نشر آثار و اندیشه‌های شهید آیت الله بهشتی و ... تهران ، 1380 ، ص 13 كردی ، علی ، زندگی و مبارزات شهید آیت‌الله بهشتی ، مركز اسناد انقلاب اسلامی ، تهران 1385 ، ص 32 و 31 3ـ كردی ، علی ، پیشین ، صص 38ـ36 4ـ همان ، ص 38ـ37 ، بازشناسی یك اندیشه ، پیشین ، ص 14 5ـ بازشناسی یك اندیشه ، پیشین، ص 14 ، كردی ، علی ، پیشین ، ص 39ـ38 6ـ كردی ، علی ، پیشین ، ص 39 7ـ همان ، ص 59ـ58 8ـ مهاجری ، مسیح ، بهشتی و انقلابی ، انتشارات اوج ، تهران 1361 ، ص 14 9ـ كردی ، علی ، پیشین ، صص 71-70 ، 66ـ63 ، 61 10ـ همان ، ص 72 11ـ همان ، صص 77ـ75 12ـ مهاجر ، مسیح ، پیشین ، ص 17 ، كردی ، علی ، پیشین ، ص 83ـ80 13ـ كردی ، علی ، پیشین ، ص 86ـ85 و 82 14ـ همان ، ص 89ـ86 15ـ راست قامتان جاودانه انقلاب، دادگاه انقلاب اسلامی تهران ، تهران ، 1378 ، ص 20 كردی، علی ، پیشین ؛ ص 91 16ـ راست قامتان جاودانه انقلاب ، پیشین ص 20 17ـ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی ، شماره بازیابی 776 ، ص 2 18ـ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی ، شماره بازیابی 410 ، ص 12-11 0 تاریخ سند 11/7/42) 19ـ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی ، شماره بازیابی 410 ، ص 14 ( تاریخ سند 15/8/42 می‌باشد) 20ـ دوانی‌‌، علی ، مفاخر اسلام ( جلد دوازدهم9 ، مركز اسنادانقلاب اسلامی ، تهران ، 1379 ، ص 437 كردی ، علی ، پیشین ، ص 69 21ـ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی ، شماره بازیابی 410 ، ص 49 (تاریخ سند 19/1/43) 22ـ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی ، شماره بازیابی 582 ، ص 4-3 23ـ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی ، شماره بازیابی 582 ، ص 3 24ـ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی ، شماره بازیابی 582 ، ص 5ـ3 25ـ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی ، شماره بازیابی 583، ص 36ـ34 26ـ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی ، شماره بازیابی 583،‌ ص71 27ـ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی ، شماره بازیابی 609، ص13 28ـ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی ، شماره بازیابی 609 29ـ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی ، شماره بازیابی 411، ص 7 30ـ‌ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی ، شماره بازیابی 411، ص 14 31ـ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی ، شماره بازیابی 411، ص 13 32ـ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی ، شماره بازیابی 609، ص24 33ـ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی ، اسناد برگزیده 34ـ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی ، شماره بازیابی 609، ص 69 35ـ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی ، شماره بازیابی 411، ص 69 36ـ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی ، شماره بازیابی 411، ص 68 37ـ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی ، اسناد برگزیده 38ـ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی ، شماره بازیابی 411، ص 89 پژوهشگر: محمد رضا تمری منبع: وب سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی

جمعه 23/11/1388 - 16:47 - 0 تشکر 181990

با سلام

1 – عنوان یا تیتر مطلب طلاب روزی نیم ساعت تفسیر بخوانند
2 – کلید واژه ها طلبه ؛ سلوك؛ تفسیر
3 – تولیدی یا تلفیقی یا تجمیعی تلفیقی
4 – متن مطلب

همایش«نماز اول وقت شرعی در مدارس آموزش و‌ پرورش» با حضور ائمه جماعات و مدیران مدارس‌راهنمایی قم،صبح امروز در مجتمع‌فرهنگی نور این شهر برگزار شد.

به گزارش مرکز خبر حوزه، حجت الاسلام والمسلمین قرائتی در این همایش با تاکید بر ضرورت تحقیق و مطالعه معلمین و مدیران مدارس اظهار داشت: مطابق دستورات قرآن کریم، توقف در علم ممنوع است و در علم، فارغ‌التحصیل وجود ندارد و باید معلمان و مدیران مطالعات خود را گسترش داده و با شبهات روز آشنا و پاسخ های آنها را یاد بگیرند.

وی افزود: اگر کسی یک روزش شبیه روز قبلش باشد، خسارت می‌بیند، لذا باید مواظب بود و جلوی این خسارت ها را گرفت، بنابراین روزی نیم ساعت تفسیر قرآن بخوانید تا از خاسرین و زیان کاران دنیا و آخرت نشوید.

رییس ستاد اقامه نماز تاکید کرد: معلمین و فرهنگیان قمی باید از نظر فرهنگی و اعتقادی از سایر معلمین شهرهای دیگر توانمند‌تر باشند چون دریای عظیم حوزه و روحانیت را دارند و باید از روحانیون در ارتقای سطح فکری و اعتقادی خود کمک بگیرند.

حجت‌الاسلام والمسلمین قرائتی تاکید کرد: معلمین باید به گروه‌های مختلف تقسیم شده و هر روز از محضر روحانیت کسب علم کنند و حتی می‌توانند با طلاب تماس تلفنی داشته و مشکلات و شبهاتی که در مدارس بوجود می آید را با همکاری روحانیت حل کنند.

وی بیان داشت: معلمین باید قدر خود را بدانند، چون بهترین سرمایه یعنی استعداد های نو و آماده یادگیری را در اختیار دارند و هرگز خود را با دیگران مقایسه نکنند، گاهی معلمان نقش هایی ایفا کرده اند که هیچ کس دیگری توانایی آن را ندارد.

وی ادامه داد: انقلابی که خدایی و الهی باشد ماندنی است و هیچ فیلم و شعار و... نمی‌تواند انقلاب را از ذهن مردم پاک کند، روحانیت نیز این گونه است هر روحانی که خدایی و خوب باشد هیچ چیزی نمی تواند به روحانیت الهی خدشه وارد کند و نقش آن را کم رنگ و یا از مردم دور کند.

حجت‌الاسلام قرائتی در پایان به ظرفیت‌های مختلف در میان جوانان اشاره کرد و تاکید نمود: هر جوانی را با زبان و راه و روش خاص می توان نماز خوان تربیت کرد و باید مواظب بود برخی کارهای ضد تربیتی با ظاهر تربیتی صورت نگیرد و تحمل و ظرفیت هر فردی رعایت شود.

5 – نام نویسنده و منبع مطلب حوزه نیوز

یا علی

 
سیب‌سرخ‌60- غریبی‌آشنا       وبلاگم: ماه تابان من 

يکشنبه 25/11/1388 - 22:2 - 0 تشکر 182505

1-عنوان یاتیترمطلب سیدمحسن اعرجی(رحمة الله علیه)
2-کلیدواژه ها مقدمه؛ولادت؛تحصیلات؛استادان؛شاگردان؛کرامات؛ویژگی ها؛آثار؛رحلت
3-تولیدی یاتلفیقی یاتجمیعی تجمیعی
4-متن مطلب

مقدمه

سیدمحسن اعرجی یکی ازعالمان بزرگ شیعه درقرن سیزدهم هجری است.هم زمان بااین مرجع عالیقدر،عالمان بسیاربزرگی چون:سیدمحمدمهدی بحرالعلوم،سیدمهدی شهرستانی،ملامحمدمهدی نراقی وشیخ جعفرکاشف الغطاءظهورکردند.به همین دلیل قدرومنزلت سیدمحسن اعرجی پوشیده مانده ورجال شناسان به ابعادزندگی وی نپرداخته اند.ازاین روبرآمدیم تامطالبی رادرشأن این عالم بزگ بیان کنیم.

ولادت

سیدمحسن درخانواده ای روحانی،درشهربغداد دیده به جهان گشود.پدرش سیدحسن ازروحانیان حوزه علمیه ومادرش زنی علویه وپاکدامن بود.

تحصیلات

سیدمحسن پس ازگذراندن مراحل کودکی ونوجوانی به کسب وتجارت روی آوردودربغدادمشغول تجارت شد.وی درکنارتجارت لغت عرب وعلوم عربی راتدریس می کردوتاچهل سالگی دراین حرفه مشغول فعالیت بودوپس ازآن برای کسب معارف علوم دینی به نجف اشرف هجرت کرد.وی درنجف اشرف پس ازاتمام مقدمات دردرس آیات عظام ودانشوران بزرگ حوزه نجف شرکت کرد.

استادان

1-وحیدبهبانی(1118-1205ه.ق)

2-سیدمحمدمهدی بحرالعلوم(1113-1212ه.ق)

3-شیخ جعفرکاشف الغطاء(1154-1227ه.ق)

سیدمحسن اعرجی ازاین استادش اجازه روایت داشت

4-شیخ سلیمان بن معتوق عاملی(متوفا1227ه.ق)

شاگردان

بسیاری ازطلاب وفضلا توانستندازمحفل پرباردرس سیدمحسن اعرجی استفاده کنند.مهم ترین شاگردان سیدمحسن عبارتنداز:1

-سیدمحمدباقرشفتی(1175-1260ه.ق)

2-سیدعبد الله شبرکاظمی(1188-1242ه.ق)

3-شیخ محمدعلی بلاغی(متوفا1234ه.ق)

کرامات

دراین ضمینه کراماتی ازایشان بیان شده که یک نمونه ازآن رابیان می کنیم.زائری برای زیارت امام جوادوامام هادی(علیهماالسلام)به کاظمین مشرف شد.هنگامی که به شهررسید متوجه شدپولی که برای خرجی سفرباخودبرداشته است،نیست ودزدان آن رابهغارت برده اند.ناراحت وغمگین به حرم مطهرکاظمین پناهنده شده وشروع به دعاکردن نمود.درهمان حال سیدمحسن اعرجی به اونزدیک شدودستش رابه طرف وی درازکردومبلغی رادردستش گذاشت.زائرکه متعجب شده بودبه سیدگفت:چه کسی به توخبردادکه پولهایم به سرقت رفته است؟غیرازخداهیچ کس نمی دانست.سیدمحسن درحالی که به قبرمطهراشاره کرد،فرمود:صاحب این قبربه من خبرداد.

ویژه گی ها

1-تقیدبه آداب نماز2-زهدوساده زیستی3-خویشتن داری4-رسیدگی به فقرا5-احترام به استاد6-ذوق شعری

آثار

1-وسائل الشیعة الی احکام الشریعة2-دررالبهیة فی الفقه الامامیة3-المحصول فی الاصول4-المهذب الصافی5-سلالة الجتهاد فی الفقه6-فوایدعلم الرجال7-کتاب فی الصلاة8-دیوان شعر9-ارجوزة

و.............

رحلت

سرانجام عالم ربانی پس ازنودسال زندگی پرافتخاروخدمت به اسلام ومسلمانان،درسال(1227ه.ق)فوت کرد.فرزندبزرگ ایشان،سیدکاظم اعرجی برجنازه پدرش نمازخواند.پیکرپاک آن فقیه درمنزلش ودرکنارمسجدی که درآن نمازمی خواند،مقابل درمدرسه ای که درآن تدریس می کرد،به خاک سپرده شد.برای گرامیداشت یاداو،قبه ای برمزارش بناشد.هم اکنون مزاراودرکوچه جنب حرم مطهرکاظمین توجه هربیننده ای رابه خود جلب می کند.

5-نام نویسنده ومنبع مطلب گردآورنده:حسین حسرتیمنبع:کتاب گلشن ابرارجلد5(پژوهشکده علمی کاربردی باقرالعلوم(علیه اسلام)

الخیرفی ماوقع

سه شنبه 27/11/1388 - 20:8 - 0 تشکر 182920

بسم الله الرحمن الرحیم

عنوان : راز موفقّیت علّامه جعفری (ره)

کلید واژه ها : راه و رسم طلبگی ، راز موفقیّت های علمی

تولیدی ، تلفیقی ، تجمیعی : تلفیقی

علّت اصلی موفقّیت چه در زمینه علمی و چه زندگی و شهره شدن خیلی از مـردان خدا این است که در لحظات

حسّـــاس ، لحظــات امتحان های سرنوشت ساز ، لحظــاتی که امکـــان دارد پـــای هر کسی بلغزد ، تصمیمی

می گیرند که شاید من و شما در آن لحظات هرگز چنین کاری نکنیم . خدا نیز در مقــــابل به احسن وجوه پاسخ

انتخابشان را می دهد ( طبق آیه شریفۀ 38 سورۀ مبـارکۀ نور : لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَیَزِیدَهُم مِّن فَضْلِهِ

وَاللَّهُ یَرْزُقُ مَن یَشَاء بِغَیْرِ حِسَابٍ : تا خدا در مقـــابل بهترین اعمـال ایشـان ( که خلــوص قلب و خــوف از خـــدا و

معرفت اوست ) جزا و ثواب فرماید و از فضل و احســان خویش بر آنها بیفزاید و خدا هرکه را خواهد روزی بی حــد

و حساب بخشد ( ترجمۀ مرحوم مهدی الهی قمشه ای ( ره ) )

برای مثال :

حضراتی همچون : دست گیر بی دست صحرای کربلا ، قمر ماه بنی هاشم (ع) ( در لحظه ای که امان نامه به او

دادند ، امّــا او ساقی دشت کربلا و بـــرادرش حسین (ع) را بـــا هیچ امتیازی عوض نکرد ) – حرّ (ع) ( زمانی که از

سپاه شمر و مال ومنصب دل برید و راه بهشت و فنای فی الحسین (ع) شدن را برگزید ) و ...

در میــــــان دانشمندان و علمـــا : میرداماد (ره) ( زمانی که شبی را با دختـــر شــاه عبّاس ( البتّه ایشـــان ابتدا

نمی دانستند که آن دختر کیست . ) تنهـــا در اتـاقی بود امّا تا صبح دست نفس خویش را در آتش چراغ مطالعه

شان ســـــــوزاندند امّا عِنـان اسب سرکش نفس را محکم نگاه داشتند ) – علّامه محمّد تقی جعفری ( ره ) ( که

ماجرای ایشان در ذیل خواهد آمد ) و ...

راز موفقّیت علّامه جعفری (ره)

علامه محمّد تقی جعفری ( قدّس سرّه) در تابستان 1376 شمسی در جمع تعدادی از خوّاص در پاسخ به سوالی دربارۀ مهّمترین عامل موفقّیت در تحصیل علوم و ترویج معارف نورانی اسلام نکته ای تکان دهنده و آموزنده را بیان فرمودند که برای مشتاقان سعادت مفید می باشد. ایشان فرمودند :

توفیقی را که در زمینه تحصیل علوم و ترویج مبانی اعتقادی کسب کرده ام از توجه خاصّ مولای متقیّان حضرت علی (ع) نسبت به خود دارم.

در سال های جوانی و هنگام اقامت در نجف اشرف در شبی گرم از تابستان دعوت فردی را جهت پیوستن به جمع طلّابی که در منزلش بودند ، پذیرفتم.

در آن جلسه شخصی که به بذله گویی و شوخی معروف بود طبق معمول به شوخی گفت : من تصویر زن شایسته و زیبای را که مربوط به کشورهای اروپایی است و در جراید و روزنامه ها چاپ شده را با خود آورده ام ، تا دوستان حاضر در جلسه آن را ببیند و قضاوت کنند.

آن شخص از دوستان خواست که بدون تظاهر به دین داری و تقدّس ، هرکس این تصویر را مشاهده کرد با صراحت و بدون تعارف بگویید بین یک لحظه دیدار با حضرت علی (ع) و یک عمر زندگی زناشویی با صاحب این عکس کدام یک را بر می گزینند.

عکس آن زن را به نوبت به افـراد نشـان می داد و هر کدام به فــراخـور سلیقـۀ خـود در مـورد آن تصـویر نظـری می دادند ، معمولاً افراد مشاهده کننده اظهار می نمودند : حضرت علی (ع) را انشاء الله در لحظه مرگ و عالم برزخ از نزدیک خواهیم دید – زیرا تمامی انسانها چه خوب و چه بد در لحظۀ احتضار ائّمۀ معصومین ( علیهم السّلام ) را ملاقات خواهند کرد امّا به فراخور اعمال محتضر برای هر یک با سیمای متفاوتی ظاهر خواهند شد . - امّا در این دنیا زندگی با چنین زنی خوب است.

من پنجمین نفر بودم، وقتی می خواستند تصویر را به من نشان بدهند طوفانی در قلبم پدید آمدد ، ناگاه به خود لرزیدم و با خویشتن زمزمه کردم: چه آزمون حساس و بزرگی! آیا به راستی سزاوار است لحظه ای دیدار با علی بن ابیطالب (ع) را با شهوات مبادله کنیم؟!

بدون اینکه تصویر را ببینم از جا برخاستم و جلسه را ترک کردم و مورد اعتراض حاضران واقع شدم امّا اعتنایی نکردم و خود را با ناراحتی به حجره رساندم.

به دلیل گرمای خشن و خفه کننده و نیز سختی اقامت در حجره در را گشودم ولی داخل حجره نشدم روی پلّه نشستم و در حالی که سرم را به دیوار تکیه داده بودم به خواب رفتم.

ناگهان در عالم رؤیا خود را در سالنی بزرگ یافتم که عدّه ای از علمای سلف (گذشته) در آن حضور داشتند و در صدر جلسه یک صندلی دیده می شد که حضرت علی بن ابی طالب(ع) بر روی آن نشسته بودند، قنبر غلام آن حضرت (ع) ، مالک اشتر و ... نیز همراه مولای متقیّان (ع) بودند.

نخستین پیشوای شیعیان مرا مورد خطاب قرار داده و با نام به محضر خویش فرا خواندند. دیدم آن حضرت (ع) مرا مورد لطف و محبّت قرار داده اند من نیز امام(ع) را با همان خصوصیّاتی که در روایات خوانده بودم، دیدم و لذّت بردم.

در همین حال بیدار شدم و متوّجه شدم از لحظه نشستن روی پلّه ها تا ملاقات و بیدارشدن هشت دقیق طول کشیده است .

با حالتی وصف ناپذیر خود را به جلسه اپآقایان رساندم و دیدم هنوز سرگرم دیدن آن تصویرند . به آنان گفتنم : من نتیجه انتخابم را گرفتم . از آن لحظه به بعد موفقیّت ها در پس هم در زندگی علمی نصیبم گشت . (1)

پایان مقاله ام را با شعری از امام مظلوم امت امام خمینی ( ره ) آذین می دهم :

فارغ از هر دو جهانم به گل روی علی (ع)

از خم دوست جوانم به خم موی علی (ع)

طی کنم عرصه ملک و ملکوت از پی دوست

یاد آرم به خرابات چو ابروی علی (ع) (2)

(1) توجهّات خاندان عصمت ( علیه االسّلام) به دانشمندان شیعه، ص 79 - غوّاص اقیانوس اندیشـه، ص 58 – اعجــاز

اهل بیت ( علیهم السّلام ) ) ، ص 109 .

توجّهات خاندان عصمت (علیهم السّلام) به دانشمندان شیعه، عبدالرّحمن باقرزاده، قم، مؤسسه فرهنگی سماء، چاپ اوّل، 1381ش .

غوّاص اقیانوس اندیشه ( سیری در زندگی و افکار علّامه محمّد تقی جعفری (ره) ) ، تحقیق و نگارش : غلامرضاگلی زواره ، قم ، انتشارات ام ابیها (س) ) ، چاپ اوّل ، 1378 ش .

اعجاز اهل بیت ( علیهم السّلام ) ، سعید یداللهی گرجی ، بابل ، مولّف ، چاپ اوّل ، 1387 ش .

(2) دیوان امام خمینی (ره)، روح الله خمینی موسوی (ره)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، چاپ چهارم، 1373ش.

الأحقر سعیدیداللهی گرجی ( کاربرsay 2007 )

پنج شنبه 29/11/1388 - 13:40 - 0 تشکر 183453

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : زندگی نامۀ مرحوم کافی و داستانی به نقل از ایشان

کلید واژه ها : راه و رسم طلبگی و زیارت قبر ارباب

تلفیقی ، تجمیعی یا ترکیبی : تلفیقی

شهید شیخ احمد کافی خراسانی ; :

شهید شیخ احمد ضیافتی کافی خراسانی ; معـروف به کافی خـراسانی ; در سال1315 ش ( 1356 ق ) در مشهد مقـدّس ( البتّه خانوادۀ ایشـان اصـالتاً یزدی بودند . ) در خـانواده ای مذهبی دیده به جهـان گشودند . پدر ایشـان مرحوم میرزا محمّد کافی فرزندآیت الله میرزا احمد کافی یزدی ; بودند .

شهید کـافی ; در سـال 1321 ش یعنی شش سالگی وارد دبستـان مؤمن زادۀ مشهـد شدند . از ده سـالگی در محضر جـدّشان (آیت الله میـرزا احمد کافی یزدی ; ) به تحصیـل علوم دینیّه پرداختند . ایشان از همان ابتدای زندگیشان بامحبّت اهـل بیـت : تربیـت شـده و علاقـۀ وافـری بـه حضـور در مجـالـس ابـی عبـد الله الحسیـن 7 و ذکـر آن حضرت 7 نشان می دادند . به همین جهت بسیار موردتشویق جدّشان میرزا احمد کافی یزدی ; قرار می گرفتند .

بعـد از دو سـال ( دوازده سـالگی ) وارد مـدرسـۀ علـوم دینی مشهـد شده و در سنّ هجـده سـالگی در معیّت مرحوم میـرزا احمـد کافی ; برای ادامـۀ تحصیلات علـوم دینی رهسپـار نجف اشـرف شدند . ایشـان در مدرسۀ سیّدِ نجف اشـرف زیر نظر اسـاتیدی چون حضـرات آیت الله خـویی ; ، شهید آیت الله اسـد الله مـدنی تبـریزی ; ، آیت الله حسین راستی کاشانی و آیت الله شاهرودی ; مشغول به تحصیل علوم دینی شدند .

بعـد از مدّتی به دلیل ورشکستگی پدرشـان در کسب و آشفته بودن وضع خـانواده شان از نجف اشرف به قم مراجعه کردند امّا پس از مدّتی اقامت در قم اجـازۀ بازگشت به نجف اشرف را به ایشان ندادند و ناچار حدود سه سال در قم به ادامۀ تحصیل و موعظۀ مردم پرداختند .

ایشـان در مـاه های محرّم ، صفر و رمضـان در قم سخنرانی می کـردند و به همین خـاطر بارهـا تبعید و زندانی شدند .

ایشان همکاری بسیار نزدیکی با گروه مبارز شهید محمّد بخارایی ( ترور کنندۀ نخست وزیر حسنعلی منصور ) داشتندو به جرم همدستی با گروه آن شهید شش ماه زندانی شدند . (1)

ایشان به دعوت مردم ومتدیّنین تهران به آنجا مهاجرت کرده و در نوزدهم بهمن 1347 ش در خیابان ولی عصر ( عج )کلنگ مهدّیۀ تهران را زدند (2) و در اوّل خرداد سال 1352 ش آن مکان مقدّس افتتـاح شد . ایشـان بـارهـا در مهـدّیۀ تهران به سخنرانی پرداختند و بعد از هر بار سخنرانی دستگیر و مهدیّه نیز تعطیل می شد . (2)

قرار بود ایشـان سه مـاه قبل از شهادت اقدام به تأسیس بانک اسلامی ، کتابخانه و برگزاری جشن نیمۀ شعبان کنند امّا امام خمینی ; و تعدادی از چهره های سرشناس به خاطر ستم های رژیم شاهنشاهی اعلامیّه هایی مبتنی بر خودداری از برگزاری جشن و چـراغـانی در ایّـام نیمۀ شعبان صـادر کردند . شهید کـافی ; نیز از برگـزاری جشـن خودداری کردند . به همین جهت رژیم شـاه از این تاکتیک مردمی به شـدّت عصبـانی شده و شهید کـافی ; توسط سـرهنگ ازغندی رئیس کلانتری دوازده تهران دستگیر شده و پس از ضرب و شتم توسط رئیس کلانتری و دژخیمان ساواک ایشـان را مجبـور به انجـام جشن های نیمۀ شعبـان کردند امّـا ایشان مخالفت کرده و آنها نیز درِ مهدّیۀ تهران را بسته و ایشـان را مجبـور به بازگشت به مشهـد ( زادگاهشـان ) کردند . ایشـان به همـراه خانواده با راننـدۀ شخصی شان جعفر عنابستانی ( که به اجبار ساواک برای شهید کار می کرد . ) به سـوی مشهـد رهسپـار شدند . در حیـن سفـر به مشهـد مدّتی در شـاهرود توقّف کرده و نمـاز صبح را با خـانواده شان در شیروان به جای آوردند و سپس به مسیر خود ادامه دادند . در حین مسیر تا مشهد با یک تصادف ساختگی اتومبیل شهید تصادف کرده و سمت راست خودرو که ایشان نشسته بودند به شدّت آسیب دیده و خود شیخ از اتومبیل به بیـرون پرت شده و به شـدّت مجروح شـدند به نحـوی که از

بینی و گوش هایشـان خون می آمد ، پس از چنـد لحظه به زحمت از زمین بلند شده و سه مرتبه « یَٔٔا صَاحِبَ الزَّمان »گفتند . (3)

سرانجـام ایشـان در روز جمعـه نیمۀ شعبان سال 1357 ش ( 30 / 4 / 57 ش ) بعد از چهل و دو سال تلاش و فعّالیّت شربت شهادت نوشیدند . ایشان در مقبرۀ کوچکی در خواجه ربیع مشهد مقدّس به خاک سپرده شدند . (4)

حال بد نیست بعد از زندگی نامۀ این شهید داسنتانی به نقل از ایشان را بیاورم :

هرٜٜٜ کِٔٔٔه دا رٛٛٛٛٛ‌ٚ دٛٛٛ هو‌ٚسٛٛ کرٜٜ بُبَٟٔٔٔٔٔلا ، بسم الله

دانشمند شهید و واعظ شهیرمرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ احمدکافی خراسانی; فرمود :

مرحوم حاج شیخ مهدی مازندرانی; درکربلا زندگی می کردند که حدود پنجاه سال در رواق حرم امـام حسین7 منبرمی رفتند . ایشان چند جلدکتاب به نام های کوکب الدّری ، معال السبطین ، شجرۀ طوبی وآثارالحسین7 به نگارش درآوردند . درکتاب آثار الحسین7 ایشان آمده است که :

در مازندران فردی به نام ملّا عبّاس چاووش زندگی می کرد كه هر سال پرچمی بر دوش گرفته و هـمراه عـدّه ای از مردم به دنبـال این پرچم چـاووشیش عـازم کربلا می شدند .

برای او یک سال مشکلی پیش آمد که تصمیم گرفت که به کربلا نرود ، حدود سی نفر از جوانان روستا آمدند وگفتند : ملّا عبّاس بیا به کربلا برویم .گفت : من امسال گرفتاری ای دارم که نمی توانم بیایم ، آن جوانان به اوکمک کردند تا گرفتاری اش برطرف گردد.

ملّا عبّاس چاووش پرچم را برداشت وگفت : هرکِه دارد هوس کربُبَلا بسم الله . ملّا عبّاس چاووش به راه افتاد ، جمعّیتی ازمردم از اطراف هم جمع شدند وشهر به شهر را طی کردند تا اینکه به نزدیکی های کربلا رسیدند و درمنزلگاهی توّقف کردند . سرشب ملّا عبّاس گفت : رفقا امشب چـه شبـی است ؟

گفتند : امشب شب جمعه است . گفت : رفقا آن چراغهـا را می بینید ؟ گفتنـد : آری . گفت : آن چراغهــا ، چراغ های گلدسته های حرم امام حسین7 است . یک منزل بیشتـر تا کربلـا نمانده ، مـی دانم خسته اید امّا بیـایید چـون امشب شب جمعـه ( شب زیارتی امام حسین 7) است این منزل را هم بیایید برویم تا شب جمعه ، امام حسین7 را زیارت کنیم .

همه مشرّف صحن امام حسین7 شدند ، همین که رسیدند جوانان دورش را گرفتند وگفتند : ملّا عبّاس یادت هست شب های جمعه که ما در مازندران در ده مان بودیم ، دورت جمع می شدیم و تـو نـوحه می خـواندی ، ما هم برای امـام حسین7سینـه می زدیم ، امشب هم شب جمعه است که به کربلا ، به صحن وسرایش آمدیم .

گفت : چَشْم ، امشب هم برایتان نوحه می خوانم .

ملّا عبّـاس می گـوید : مــن بـا خــودم گـفتـم بـه حـرم امـــام حسین7 مـی روم و بــرایـشان زیـارت می خوانم ، بعـد بالای سـر امـام حسیـن7 می رویم و دفتـرچـۀ نوحه ام را بـاز می کنـم ، هـر نوحــه ای که آمـد ، همـان را می خوانم .

گفت : بالای سرامام حسین7آمدیم دفترچۀ نوحه ام را درآوردم ، وقتی بازش کردم دیدم سرصفحه نوحۀ علی اکـبر7آمد ، فهمیـدم این اشـارۀ خـودِ ابی عبدالله7است .گفت : نوحۀ علی اکبر7 را خواندم ، حالا شما منـاسبت ها را ببینیـد ؛ این جوانان ، سفر اوّلشان ، حرم امام حسین7، دل شب جمعه و نوحه علی اکبر7، چه حالی پیداکردیم . بعد به رفقا گفتم بس است ، برویم استراحت کنیم . همه به منزلگاه آمدیم ، خسته و مانده افتادیم وخوابمان برد .

ملّا عبّاس می گوید : تا خوابم برد ، در عالم رؤیا دیدم کسی درِ اتاق را مـی زنـد ، من برخــاستم کـه ببینم کیست . دیـدم غـلام سیـاهی است ، به مـن سلام کرد وگفـت : ملّا عبّـاس چـاووش شمـایید ؟ گفتم : بله .گفت : آقا فرمودند به رفقا بگوییدآماده شوند ، ما می خواهیم به دیدن شما بیاییم . گفتم : آقا کیست ؟

گفت : آقـاکیست ،آقـا همــانی است که این همــه راه را به عشـق و علــــــاقة او آمـده اید .گفتم :آقـا امـام حسین7 را می گویی .گفت :آری .

گفتم : امام حسین7 می خواهند اینجا بیایند .گفت :آری .

گفتم : کجا هستند ؟ ما برای پا بوسی شان می رویم .گفت : نه آقا فرموده من خودم می آیم .

ملّا عبّاس می گوید : در عـالم رؤیا رفقـایم را خبرکردم ، همه مؤدّب نشـستیم کـه الآن آقا می آیند .

طولی نکشید که دیدم درِاتاق باز شد ، مثل اینکه خورشید طلوع کرده بود ، نوری ظاهرشد . من و رفقایم آمدیم بلند شویم که آقا اشاره کرده و فرمودند : ملّا عبّاس شما را جان حسین7 بنشینید !

شماخسته اید ، تازه رسیده اید راحت باشید . احوال یک یک ما را پرسیدند . ناگاه فرمودند : ملّا عبّاس.

گفتم : بله آقاجان . فرمود : می دانی چرا امشب اینجا آمدم ؟ گفتم: نه آقـاجـان . فـرمود : من بـا شمـا سه کار داشتم .گفتم : آقا جانم چیست ؟

فرمود : اولاً بدانید هرکِه زائر ما باشد ، ما هم به دیدنش می رویم .

فرمود : ملّا عبّـاس کار دوّم هم این است که شب هــای جمعـه وقتی در مـازندران جلسـه دارید و دور هـم جمع می شوید ، پیرمردی دمِ در می نشیند وکفش ها را مرتّب می کند ، سلام حسین7 را به او برسان !

امام7 فرمود : ملّا عبّاس کار سوّم هم این است که آمدم به تو بگویم : اگردو مرتبه رفقایت را شب جمعه به حرم آوردی .گفتم : بله آقا . دیدم بغض راه گلویشان را گرفـت .گفتم : آقـا جان چه شد ؟ فـرمـود : ملّا عبّـاس اگر دو مرتبه رفقایت را شب جمعه به حرم آوردی و خواستی نـوحه بخـوانی ، دیگـر نوحـۀ علی اکبر7 را نخـــوان .گفتـم : چـرا نخــوانم ، مگر بد خـــواندم ، غلـط خــواندم ؟ ! فــــرمود : نه .گفتم : پس چـرا نخـوانم ؟

فرمود : ملّا عبّـاس ، مگر نمی دانی شب های جمعـه مـادرم فاطمه زهرا3 به کربلا می آید . (1)

شب های جمعه فاطمه 3 ، با اضطراب و واهمه

آیــد بــه دشت کربلا گــوید حسین7 من چـه شد

گردد به دور خیمـــه گـاه ، آیــد میــان قتلگـــاه

گوید حسین7 من چه شد ، نور دو عین من چه شد ؟

ان شاء الله قرار همۀ ما تبیانی ها کربلا اونم پای پیاده .

الأحقر سعید یداللهی گرجی saya7562@yahoo.com



(1) عاشق دلباختۀ امام زمان ( عج ) ، صص34 32 .

(2) همان ، ص 36 .

(3) همان ، صص 104 91 .

(4) همان ، ص 126 .

(5) کرامات الحسینیّه7 ج2، ص11 . ( به نقل ازمرحوم کافی ; ) آثار و برکات امام حسین 7 ، ص 177 داستان های شگفت انگیزی از عزاداری امام حسین 7 ، ص 119 اعجاز اهل بیت :، ص 207 .

جمعه 30/11/1388 - 19:54 - 0 تشکر 183973

1-عنوان یاتیترمطلب محمدتقی آملی
2-کلیدواژه ها تولد،تحصیل،استادان،اجازه نامه روایی واجتهادی،خصوصیات اخلاقی،دیدارباامام زمان(عجل الله)،شاگردان،آثاروتالیفات،دیداربامعبود
3-تولیدی یاتلفیقی یاتجمیعی تجمیعی
4-متن مطلب

تولد

وزادگاهدرسال1304ه.ق درتهران ودرخانواده ای فرهیخته،کودکی دیده به جهان گشود.پدرش،مولی محمدآملی(1336-1263ه.ق)ومادرش،دخترملا محمدسیبویه هزارجریبی است؛آن هانام این نورسیده را«محمدتقی»برگزیدند.

تحصیل

هنگامی که استعدادآموزش درمحمدتقی فراهم شد،پدرش اورابه مکتب سپردتاخواندن ونوشتن رافرابگیرد.پس ازآن،وی رابه مدرسه علمیه خازن الملک فرستاد.محمدتقی درسن ده سالگی،کتابهایی چون:سیوطی وجامی رابه خوبی فراگرفت ودراین راه به موفقیتهایی رسید.

استادان

1-آقاشیخ محمدهادی طالقانی

2-سیدعلی آقاقاضی طباطبایی

3-ملامحمدآملی(متوفای 1336ق)

4-سیدجمیل موسوم به جلیل(متوفای1322ق)

5-شیخ عبدالحسین هزارجریبی

وچندین استادگرانقدردیگر........

اجازه نامه روایی واجتهادی

آیه الله شیخ محمدتقی آملی ازاساتیدخود،اجازاتی دریافت کردمشایخ روایی وی عبارتنداز:

1-آیه الله شیخ عبدانبی نوری

2-آیه الله سیدابوتراب خوانساری نجفی

3-آیه الله شیخاسدالله زنجانی

واجازه نامه های اجتهادی ایشان رابزرگانی چون:

1-آیه الله میرزاحسین غروی نائینی

2-آیه الله آقاضیاءالدین عراقی(متوفای1361ق)

3-آیه الله سیدابوالحسن اصفهانی

خصوصیات اخلاقی

تواضع

یکی ازشاگردان وی می گوید:آیه الله عاملی مردوارسته وشایسته ای بود؛مردخاکی ودراوج تواضع واخلاق بود.بسیار مؤدب بود.هیچ به عناوین والقاب علاقه ای نداشت.وقتی کتاب حاشیه بر«شرح منظومه،به نام دررالفوائد»رانوشت،نمی خواست اسم آیه الله یاالقاب دیگربرروی کتاب بیاید.می گفت همان اسم محمدتقی آملی کافیست.

 اخلاق شایسته

ایشان درمحیط خانواده،سخت گیروترش رونبوده است وعلاقه خاصی به فرزندان ونوه ها،خصوصا نوه های سیدخود،داشته است.درامورمنزل مداخله نمی کردندوبیشتروقتشان به نوشتن کتاب ومطالعه،سپری ویاملاقات حضوری داشته ودراوقات فراقت به عبادت مشغول بودند.باهمسایگان واهل محل بسیارمهربان وخوش روبودند.ازجمله نصیحتهایشان این بوده است که:«نمازاول وقت راترک نکنیدوخوش اخلاق باشیدوازمال حرام بپرهیزید.

نظم

درکارهایشان بسیارمنظم بودند؛حتی درجزئی ترین مسئله نظم رارعایت می کردند؛خواب،خوراک،درس،بحث،دعاوعبادش همه روی حساب بوده است.

مساوات

برخوردایشان بافقیروغنی یکسان بود؛تلقی ایشان ازمردم،براساس این آیه قرآن «اِنَّ اَکرَمَکُم عِندَالله اَتقاکُم»بود.گرامی ترین شمانزدخداباتقواترین شماست.

منجات

نوه پسری ایشان می گوید:«بعضی شبها که دراتاقشان میخوابیدم،می دیدم بسیارآرام ازرختخوابشان بلنل می شوندوبه مناجات عبادت می پردازند»

تحمل مصائب

ایشان درخصوص مشکلات ومصائب می فرمود:«هرچقدراین مصائب به مابیشترواردمی شود،احساس می کردیم که بهترساخته می شویم»

نمازشب

فرزندایشان می فرماید:«پدرهیچ گاه نمازشب راترک نمی کردند.هرشب دوساعت قبل ازاذان صبح بیدارمی شدندومشغول عبادت وتهجد می شدند.

دیدارباامام زمان(عجل الله)

علّامه طباطبایی می نویسد:«مرحوم قاضی می فرمود:بعضی ازافراد زمان مامسلماًادراک محضرمبارک آن حضرت راکرده اندوبه خدمتش شرفیاب شده اند.یکی ازآنهادرمسجد سهله درمقام آن حضرت،که به مقام«صاحب الزمان»معروف است،مشغول دعاوذکربودکه می بیند آن حضرت رادرمیانة نوری بسیارقوی که به اونزدیک می شدند؛وچنان ابهّت وعظمت آن نوراورا میگیردکه نزدیک بودقبض روح شود؛ونفسهای اوقطع وبه شمارش افتاده بودوطقریباًیکی دونفس مانده بودکه جان دهد؛آن حضرت رابه اسماء جلاله خداقسم می دهدکه دیگربه اونزدیک نگردند.بعدازدوهفته که این شخص درمسجدکوفه مشغول ذکربود؛حضرت براوظاهرشدند ومرادخودرامی یابد وبه شرف ملاقات می رسد.مرحوم قاضی میفرمود:«این شخص آقا شیخ محمدتقی آملی بوده است!».

شاگردان

برخی ازپرورش یافتگان علمی واخلاقی وی،عبارتنداز:

1-آیه الله سیدرضی شیرازی

2-آیه الله جوادی آملی

3-علّامه حسن زاده آملی

4-آیه الله سیدمحمودطالقانی

5-آیه الله انواری

6-آقای مسجدجامعی

7-شیخ محمدتقی شریعتمداری

8-آقای دکترمهدی محقق

آثاروتالیفات

1-حاشیه برمکاسب شیخ انصاری(2ج)

2-کتاب الصلوه(3ج)

3-منتهی الصول الی غوامض کفایه الاصول(1ج)

4-شرح برعروه الوثقی(12ج)

5-حاشیه بربخش حکمت منظومه سبزواری(2ج)

وچندین اثردیگر.....

دیداربامعبود

وبدین سان درروز29شوال سال1391ق.مطابق با27/09/1350ش.کتاب زندگی مردی ازتبار پاکان وابرار،بسته شد وروح جاودانه اش به دیدارمعبود شتافت.پیکرمطهّرایشان ازتهران به مشهدمقدس حمل شدودرجوارمنوّرثامن الحجج حضرت علی بن موسی الرضا(علیه السلام)درباغ رضوان درمقبره فقیه سبزواری حاج میرزا حسین (رحمه الله)به خاک سپرده شد.

5-نام نویسنده ومنبع مطلب گردآورنده:حسین حسرتی منبع:کتاب گلشن ابرارجلد4(پژوهشکده علمی کاربردی باقرالعلوم(علیه اسلام)

الخیرفی ماوقع

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.