1 – عنوان یا تیتر: مطلب حضور ذهن در نماز 2 – کلید واژه ها : نماز ، حضور ذهن در نماز،حضرت آیت الله شیخ حسنعلی نخودكی آیت الله علامه طبا طبائی حضرت آیت الله جوادی آملی 3 – تولیدی یا تلفیقی یا تجمیعی : تلفیقی 4 – متن مطلب : ،یكی از درد آورترین مسائلی كه برای ما مسلمانان وجوددارد وهمیشه باعث رنجش خاطر ماشده این است كه در حال نمازخواندن حضور ذهن نداریم و در آن چند دقیقه نمی توانیم افكار خود رامتمركز كنیم وبهتر و بیشتردر عالم ملكوتی و روحانی دیدار ولقاء محبوب به پرواز در آییم. حضرت آیت الله جوادی آملی در كتاب مراحل اخلاق در قرآن می فرمایند:«گاهی انسان بر طبق شریعت نماز می خواند ، یعنی واجبات ومستحبات وضو و نماز رارعایت می كند ،ولی حضور قلب ندارد این نمازگرچه از نظر فقهی باطل نیست ، لیكن از نظر اخلاقی و كلامی نمازی بی اثر است تامین حضورقلب در نماز ، بسیار مشكل است .بااین كه هر نماز چند دقیقه بیشترطول نمی كشد ، این هنر درنماز گزار نیست كه موقع نماز خود راضبط كند . اگر انسان همان چنددقیقه خود راضبط كند وبداند باچه كسی سخن می گوید ،بقیه اموراو تامین است ،اما چون درهمان چند دقیقه قدرت حضوروضبط ندارد ،سایر امور او هم ناكام است »وقتی در هنگام تلاوت قرآن كریم به این آیه می رسیم :«فویل للمصلین *الذین هم عن صلا تهم ساهون » : وای بر نماز گزارانی كه از نمازشان غافل هستند .ترس از اینكه مبادا ما هم جزونماز گزاران این چنینی باشیم وحشتی وصف ناشدنی برقلبمان میریزدحضرت آیت الله جوادی آملی درهمان كتاب می فرمایند :«نماز صراط است و صراط باغفلت نمی سازد ، زیرا اگر انسان غفلت كند ، از صراطی كه از مو باریكترو از شمشیر تیزتر است ، سقوط می كند ».آیه « ولا تقربوا الصلوه و انتم سكاری حتی تعلموا ما تقولون » : در حال مستی وبی خبری ، به نماز نزدیك بگردید ، تا آن كه بدانید چه می گوئید .پس نماز واقعی نمازی است در آن متوجه آن چه می گوییم باشیم و نتیجه می گیریم نماز واقعی آن نمازی است كه باعث دوری انسان از گناه می گردد. حضرت آیت الله جوادی آملی در فرازدیگری از همین كتاب می فرمایند :«البته تلازمی متقابل وجود دارد كه نماز درست ، انسان را از زشتیهاباز می دارد واعمال زشت هم انسان را از انجام صحیح نماز وسایر عبادات باز می دارد ، كسی كه پیش از ، مواظب اعضا وجوارح خود یا حلال وحرام نباشد ، در نماز هم توفیق حضور قلب نخواهد داشت ونمی داند با چه كسی سخن می گوید در نتیجه جوابهایی را هم كه از او می شنود درك نمی كند . دراین صورت بار فقهی چنین نماز گزاری به رسیده ،در حالی كه بار كلامی و اخلاقی وی همچنان بر زمین مانده است.» پس باید چاره ای بیندیشیم و بهترین راه حل را می توانیم از اهل فن بدست آوریم كسانی كه این راه رارفته وبه مقصد رسیده اندم بخاطر دارم یكبار از قول آیت الله علامه طبا طبائی انهم در زمانی كه ایشان در بستر بیماری بودند شنیدم كه ایشان در جواب كسی برای حضور قلب نسخه ای خواسته بودند فرموده بودند : «توجه توجه توجه مراقبه مراقبه مراقبه»ازاین فرموده حضرت آیت الله طباطبائی در می یابیم كه برای حضور ذهن در نماز باید ابتدا سعی كنیم توجه خودرابه نماز و اذكاری كه در نماز می گوییم معطوف داریم و در این مورد كوشش كنیم و سپس برای حفظ این حالت مراقبت و پی گیری لازم است از حضرت آیت الله شیخ نخودكی در كتاب نشان از بی نشانها آمده است : «حصول این مرتبه (داشتن حضور ذهن در نماز )همچون خوشنویسی است بدون زحمت ومشقت و طول زمان ممكن نیست نیك بنگر كه وقتی كسی می خواهد خوشنویس شود چقدر باید زحمت بكشد و مشق كند و خدمت اساتید كند واز آنها بگیرد تابتوان او را خوشنویس نامید .»در اینجا می بینیم كه نظر ایشان هم همینطور بوده و عقیده داشته اند كه برای بدست آوردن حضور ذهن و تمركز در نماز احتیاج به تمرین وممارست می باشد واین حالت رانمی توان در مدت كوتاهی بدست آورد . حضرت آیت الله جوادی آملی دلیل حضور ذهن نداشتن رادر كتاب مراحل اخلاق در قرآن اینگونه توصیف می كنند:« هرگاه ما بخواهیم كاری را انجام بدهیم ، درآغاز ، بر آن كار مسلط نیستیم وبه اصطلاح آن كار برای ما ملكه نیست .ازاین رو در آغاز آن را به دشواری انجام میدهیم تادرآن رشته مجتهد ومتخصص بشویم و یا به تعبیر دیگر ملكه پیدا كنیم .............. خاطرات نیز چنین است .نخست بایك سلسله گفتن ، شنیدن ،شركت مجالس ، خواندن برخی نشریات و ......به تدریج خاطراتی در ذهن ترسیم می شود و هنگامی كه متراكم وفراوان شد ،زمینه شوق را فراهم می كندودر نتیجه ،ملكه نفسانی پدید می آید كه بعد به آسانی خاطره ها رادر ذهن زنده نگه می دارد و انسان را از یاد خدا ومعاد غافل می كند از اینرو انسان طبیعی دائمابه فكر مسائل لذت بخش مادی است .تا هنگامی كه مشغول كار است نه تنهابدن كه، كه فكر نیز مشغول كار است . آن جا ظاهر وباطن ، هماهنگ است یعنی وقتی سرگرم است قلبش متوجه جای دیگری نیست ، بلكه قلب وقالب هر دو متوجه كار لذیذ است . كسی كه به مال دل بسته است در حال لذت بردن از مال بدن ودلش هر متوجه مال و لذت ازآن است ، لیكن هنگام نماز بدنش به ركوع وسجود میپردازد ، ولی روحش متوجه مال است ......گاهی انسان در كنار دوستانش می نشیند و سخنان عادی می گوید واحساس خستگی نمی كند ، اما هنگامی كه به نماز می ایستد برای او دشوار است ، زیرابا خدا مانوس نیست وسخن گفتن باكسی كه با انسان مانوس نیست ملال آور است . مانیز اگر خواستیم ببینیم آیا باخدا مانویسم یانه باید ببینیم از خواندن قرآن كه سخن خداباماست واز خواندن نماز كه سخن ما باخداست ، احساس ملال می كنیم یا احساس نشاط ». سپس راه حل مشكل رااینچنین عنوان می كند : «آنچه گفتیم تحلیل درد بود ، راه درمان را نیزباید بشناسیم .چون تهذیب روح بدون شناخت درد وآشنایی با راه درمان آن ممكن نیست .راه حلی راكه قرآن ارائه میدهد یكی مراقبت از خود ، و دیگری یاد خداست .انسان باید اولا مواظب جلسات ، خواندنیها، شنیدنیها ، خوردنیها و پوشیدنیهای خود باشد ،مواظب باشد چه سخنی را می شنود و چه می گوید ، دقت كند كه در كنار سفره غذای حلال می نشیند یا حرام ؟ لباسی راكه برتن می كند باید گذشته از حلال بودن لباس شهرت نباشد . گاهی شخصی لباسی میپوشد تا مشهور شود و هنگامی كه از كوی برزن می گذرد لباسش جلب توجه كند .این نشان میدهد كه او گرفتار خود بینی است اگر انسان ، مواظب جلسات علمی خود باشد و سخنی جز برای رضای خدا وبه سود جامعه اسلامی نگوید به تدریج زمینه فراهم میشود تا به یاد خدادل ببندد وقتی به یاد خدا دل بست، به آسانی خاطره های خوب در ذهنش ترسیم می شود . از این رو قرآن كریم ذكر خدا را برای غفلت زدایی و قرب به حق به ما می آموزد.هریك از عبادتهای معمولی حد ونصابی دارد ولی یاد خدا در دل و نام خدا بر لب حدی ندارد :«یاایها الذین آمنو اذكروا الله ذكرا كثیرا (سوره احزاب ، آیه 41)» .كسی كه زیاد به یاد خدا باشد، برای وی علاقه به خدا ملكه واو در تعلق به حق و تخلق به اخلاق الهی متخصص ، مجتهد و صاحب ملكه می شود . در این صورت نه تنها در حال عبادت می فهمد كه با معبود خود سخن می گوید ، بلكه در خارج از عبادت نیز به یاد حق است آنگاه فرق او با دیگران روشن می شود .دیگران در حال نماز حواسشان نزد خدا ، قیامت و معارف نماز نیست و او در غیر حالت نماز نیز به یاد خدا و در نماز است « خوشا آنان كه دایم در نمازند .»پس نتیجه می گیریم برای بدست آوردن حضور ذهن در نماز باید ذكر ویاد خدارا فراموش نكنیم ودر همه لحظات به یاد او باشیم نه اینكه تنها در نمازبخواهیم به خدا بیندیشیم ومتوقع هم باشیم افكار ماسكون وتمركز داشته باشدواینكه برای رسیدن به این آرزوباید تلاش كنیم وزحمت بكشیم و بدانیم كه خداوند اجر كسی راكه در راه او مجاهده می كند مضاعف میدهد و خودش مارایاری خواهد كرد وبه راه های خودش راهنمائیمان خواهدنمود . .انشاءالله التماس دعا 5 – نام نویسنده و منبع مطلب: زهرا خرامی ،مراحل اخلاق در قران ،نشان از بی نشانها ،در محضرلاهوتیان |