اتحادیه كمونیستها
بعد از وقایع 30 خرداد 1360 و تغییر مواضع قبلی اتحادیه (فعالیتهای سیاسی و فرهنگی) به موضع قیام و شورش مسلحانه علیه نظام روی آورد لیكن نه به شیوه ترورهای فردی كه سایر گروهها انجام می دادند بلكه به یك شورش مسلحانه توده ای، اتحادیه كمونیستها در ابتدا با جنگ چریكی شهری مخالف بود.
حال باید دید كه وقتی موضع سازمان برخورد مسلحانه شد، چرا جنگل را انتخاب كرد؟و اساساً انگیزه سازمان از انتخاب جنگل چه بوده است؟
عنصر مردم در تمامی شورشها یك مسأله اساسی است و اساساً انتخاب مردم بعنوان یك هدف واسط جزء اهداف تمامی شورشها می باشد. منطقه آمل به دلیل بافت اجتماعی و قومیتهای مختلف بومی و نیز وجود درگیریها در بعضی از روستاها برسر بعضی از مسائل سیاسی چنان گردید که به ادعای اتحادیه این وضعیت بخوبی می توانست مورد استفاده قرار گیرد تا این وضعیت منجر به عدم حمایت این جمعیت از دولت شود و نهایتاً آنها جذب سازمان می شوند و با یك جرقه منطقه ای را آزاد كنند و سپس مناطق دیگر كم كم آزاد شوند. احتمالاً تحلیل سازمان از حمله به شهر آمل همین بود.
اهداف حمله اتحادیه كمونیستها به شهر آمل
- تصرف نقطه ای سوق الجیشی كه امكان توسعه عملیات های آتی را تسهیل می كند.
- جلب نظر افكار عمومی و گروههای سیاسی در داخل كشور
- حفظ حضور سیاسی خود در صحنه كشور
-قویتر نشان دادن خود از سایر گروههای ضد انقلاب موجود در كشور
- فراهم كردن زمینه برای كسب پشتیبان خارجی
- انجام فعالیتهای ایدئولوژیك و فرهنگی در سطح كشور
- تقویت روانی هواداران جبهه سیاسی و جذب نیروهای جدید و دادن انگیزه كاری به هواداران
- ایجاد دلهره و وحشت در طرفداران نظام حاكم به ویژه نیروهای ضد شورش
- ایجاد هسته های مقاومت نظامی برای دفاع از شهر وفراهم كردن تشكیل ارتش خلقی