• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن سياسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
سياسي (بازدید: 1283)
پنج شنبه 1/11/1388 - 10:29 -0 تشکر 177247
توجه/تذکر به همه

   به نام خدا  

           اگر مکتب ما شکست بخورد، رفتیم تا آخر، تمام شده دیگر کار!

سلام

توصیه می کنم تا انتهای بیانات خوانده شود/ان شاالله استفاده کنیم.

امام خمینی در ۲ مهر ۱۳۵۸ بیانات زیر را در جمع پرسنل سپاه پاسداران انقلاب اسلامى ایراد کردند:

بسم اللّه الرحمن الرحیم

حفظ مکتب و حفظ کشور

ما و شما دو مسئولیت داریم: یک مسئولیت کوچک، و یک مسئولیت بزرگ.

مسئولیت کوچک حفظ کشور، حفظ نظام و پیشبرد نهضت و رعایت جهات نظمى و تربیتى افراد است که این مهم است، لکن کوچکتر از آن دومى است.دوم، حفظ مکتب و چهره اسلام.

ما اگر چنانچه در آن امر اول پیش ببریم، البته پیشبرد بزرگ است.و اگر شکست هم بخوریم، شکستش هم بزرگ.لکن با حفظ چهره اسلام و حفظ مکتب، شکست آخرى براى ما نیست.شکست همان در فعالیتهاى نظامى و فعالیتهاى انتظامى است.اگر چنانچه چهره اسلام را ما حفظ بکنیم و در آن شکست نخوریم، براى ما در عاقبت پیروزى است.

شما وقتى ملاحظه کنید از زمان پیغمبر اکرم – صلى اللّه علیه و آله و سلم – و زمان خلافت حضرت امیر – سلام اللّه علیه – جنگهاى زیادى شده است، و جنگها هم همه جنگهاى اسلامى ، براى تربیت جامعه بودند. یک جنگ، ما در اسلام نداریم که از این مطلب که براى ساختن جامعه باشد و جلوگیرى کردن از کسانى که نمى خواهند بگذارند جامعه ترقى بکند، در اسلام نداریم همچو جنگى.پیغمبر اسلام جنگهاى متعددى کردند، و در بعضى از جنگها شکست خوردند، در عین حالى که شکست خوردند، مکتبشان شکست نخورد، مکتب محفوظ بود.

حضرت امیر – سلام اللّه علیه – در بعضى از جنگها شکست خوردند، حتى در جنگ با معاویه بالاخره شکست با ایشان بود، آنها با حیله ایشان را شکست دادند، معذلک چون مکتب محفوظ بود، شکست نخورد، بلکه پیروز شد در آخر، الان پیروزى او معلوم است.همه ملتهاى اسلامى به او توجه دارند.و معاویه قبلا اگر بعض از برادرهاى اهل سنت ما نمى خواستند راجع به معاویه مثلا چیزى بگویند، لکن حالا دیگر معلوم نیست اینطور باشد.معاویه دیگر اینقدر رسوا شده است که مسلمین دیگر او را قبول ندارند.پس در عین حالى که در جنگ صفین، امیرالمؤمنین بالاخره شکست خورد، لکن پیروز شد، براى اینکه مکتب محفوظ بود.و معاویه هم ماهیتش معلوم شد براى آن اشخاصى که نمى دانستند، ماهیتش معلوم شد، منکشف شد.

و همین طور حضرت سیدالشهداء -سلام اللّه علیه – خوب، در کربلا تشریف آوردند، و جنگ بین یک عده کم با گروههاى زیاد که به قتل ایشان و اسارت اهل بیت ایشان، و به شکست منتهى شد، لکن در عین حال یزید را شکست داد.این یزید در دنیا مفتضح شد، به طورى که دیگر نشد باقى بماند، براى اینکه مکتب محفوظ بود.مکتب، مکتب توحیدى و اسلامى بود، و اسلام محفوظ بود، از این جهت شکستى نبود.

شکست واقعى، شکست اسلام

الان ما در یک وضعى واقع هستیم که سر دو راهى ما واقع شده ایم که ممکن است که خداى نخواسته ما در مکتبمان شکست بخوریم.

اگر فرض بکنید که ما در این مبارزه اى که ملت ما با محمدرضا، بلکه با همه کشورهایى که با او همراه بودند، در این مبارزه ما فرض کنیم که خداى نخواسته ملت ما شکست خورده بود، این یک شکستى بود که دنبالش باز پیروزى بود.

و اگر هم شکست خورده بودیم، به نظر من خیلى غصه نداشت، براى اینکه ما مکتبمان محفوظ بود، و با محفوظ بودن مکتب بالاخره حق بر باطل غلبه مى کند.

اما ما الان سر یک دوراهى واقع شده ایم که ممکن است با دست ما اسلام آن چهره زیبایى که دارد، در پیش کشورهاى خارجى یا دشمنهاى داخلى، آن چهره اش به طور دیگرى نمایش پیدا بکند، که مکتب ما شکست بخورد.

آنهایى که ما همیشه مى گفتیم مکاتبشان انحرافى است، و اسلام است که مى تواند یک مکتبى داشته باشد که بسازد جمعیتها را، و گروهها و ملتها را بسازد و اسلام مکتب انسانساز است، انسانها را از قوه به فعلیت مى آورد، این حرفها را ما مى زدیم و مى زنیم، خوف این است که اگر چنانچه در اعمال ما یک نحوى مشاهده بشود که برخلاف آنى است که ما ادعا مى کنیم، دشمنهاى ما پاى ما حساب نکنند، پاى اسلام حساب کنند بگویند پاسدارهاى اسلامى ، ملاهاى اسلام، نظامى اسلامى ، اینطور عمل مى کنند.

پى بهانه هستند آنها که یک خلاف ببینند و آن خلاف را علم کنند، با اضافاتى صد چندان، و به خیال خودشان ما را معرفى کنند در جوامع به اینکه جمهورى اسلامى که اینها مى گفتند اینطور بود که الان مردم از گرفتارى آن رژیم سابق خلاص شده اند و به گرفتارى این رژیم افتاده اند.

الان دارند این حرفها را مى زنند، در عین حالى که بهانه هایشان کم است.

انقلاب ایران، انقلاب سفید در عین حالى که در این انقلابى که ملت ایران کرد از همه انقلابهاى دنیا آرامتر و سفید بود.

یک انقلاب سفید باید اسمش را گذاشت، نه مثل انقلاب محمدرضا، یعنى آنقدرى که ما از دست دادیم چند صد مقابل آن به دست آوردیم، لکن نه آنى که مى خواهیم.

آنى که مى خواهیم باز به دستمان نیامده است.

آنى که به دست آوردیم این است که موانع را از سر راه به طور عمده برداشتیم.

یک مقدارى هم هست.

عمل خلاف مسئولین لکن چنانچه ما امروز یک کارى بکنیم که گفته بشود که آن وقت رژیم سلطنتى بود و این کارها را مى کرد، حالا هم که جمهورى اسلامى است و اسلام است و دم از قرآن مى زنند و دم از اسلام مى زنند و دم از ایمان مى زنند، حالا هم همان است.

منتها لفظش فرق کرده است، معنا همان معناست.

الفاظ تغییر کرده است، به جاى رژیم سلطنتى رژیم جمهورى گفته شده است، لکن عمل همان عمل است و برنامه همان برنامه . این یک مسئولیت بزرگى است گردن من و آقا، گردن آقا و شماها هم هست، و گردن همه ملت.یعنى هرکس الان در پوشش جمهورى اسلامى هست این مسئولیت را دارد. مسئولیت، مسئولیت شخص نیست.اگر مسئولیت شخص بود چیزى نبود.اگر مسئولیت آقا بود چیزى نبود.

فرض کنید که آقاى لاهوتى(۱) هم متهم بشوند، یا من متهم بشوم، و یا آقاى ابوشریف(۲) متهم بشوند، این چیزى نیست.

مسئله اتهام مکتب است.مکتب ما را اینها متهم مى خواهند بکنند، به اشخاص کار ندارند.آنها آن چیزى را که برخلاف مقصدشان بوده است و آن چیزى که خودشان را براى آن شکست خورده یافتند، آن عبارت از مکتب ما بود.مکتب ما اینها را شکست داد.مکتب ما یک مکتبى بود که این جوانها را عرضه داشت، همین جوانها مى گویند که شهادت را براى ما بخواهید.

این مکتب بود، فرد نمى شود که ، افراد نمى شود که ، مردن را بخواهند براى یک امورى که مربوط به زندگى است! این اصلا معقول نیست یک همچو چیزى که شما بگویید که من کشته بشوم براى اینکه مثلا فلان چیز، فلان کالا، ارزان بشود یا گران بشود.این پیش اشخاص مطرح نیست.

آنى که مطرح است عقاید مردم است.این، عقیده است که انسان را مى کشد به این طرف و آن طرف.آن عقیده بود که حضرت سیدالشهداء را با چند نفر، با چند عدد معدود، کشاند در مقابل یک امپراتور خبیثى که همه عده و عده (۳) را داشت، لکن نه آدم بود، نه ایمان داشت.اینکه سیدالشهداء را کشاند به آنجا مکتب بود که کشاند به آنجا، اتحاد و عقیده بود که کشاند به آنجا.و همه چیزش را داد در مقابل عقیده ، در مقابل ایمان، و کشته شد و شکست داد، طرف را شکست داد.اگر خداى نخواسته در این نهضتى که شما کردید یکوقت کارى ما و شما انجام بدهیم، روحانیون و پاسداران هر دو طایفه پاسدار هستند، پاسدار اسلام.

همه ملت، پاسدار اسلام باید باشند: کلکم راع(۴).همه باید مراعات کنید، همه تان راعى هستید، همه مردم، و همه هم مسئول هستند، یعنى همه باید همان طورى که یک شبانى یک گله اى را مى برد و رعى(۵) مى کند و مى چراند و به جاهاى خوب باید ببرد، مسئول این است که این را به جاهاى خوب و به علفچراهاى خوب ببرد و به آبهاى خوب، و مسئول است پیش صاحبان او به اینکه چرا نبردى؟

امر به معروف و مسئولیت همگانى

همه ما آن حال را داریم، مسئولیم در مقابل خدا و در مقابل وجدان.و همه مان باید مراعات بکنیم، یعنى نه اینکه مراعات خودمان را، من مراعات همه شما را بکنم، شما هم هر یک مراعات همه را.یک همچو برنامه است که همه را وادار کرده که به همه چرابگوییم، همه را.به هر فردى، لازم کرده به اینکه امر به معروف کند.اگر یک فرد خیلى به نظر مردم مثلا پایین یک فردى که به نظر مردم خیلى اعلا رتبه هم هست، اگر از او یک انحرافى دید، بیاید – اسلام گفته برو به او بگو نکن – بایستد در مقابلش بگوید این کارت انحراف بود نکن.

مى گویند عمر گفت – در وقتى که خلیفه بود – که من اگر چنانچه خلافى کردم به من مثلا بگویید و چه بکنید.یک عربى شمشیرش را کشید گفت ما با این مقابل تو مى ایستیم.اگر تو بخواهى خلاف بکنى، ما با این شمشیر مقابلت مى ایستیم.(۶) تربیت اسلامى این است که در مقابل اجراى احکام خدا و در مقابل راه انداختن نهضتهاى اسلامى ، هیچ ملاحظه از کسى نکند.این آقاست این غیر آقا، این پدر است این پسر است، این رئیس است، این مرئوس است، ابدا این مسائل نباشد در کار.

مسئله این باشد که این آیا به طریق اسلام دارد عمل مى کند یا نه .به طریق اسلام عمل مى کند، هر فردى باشد باید از او قدردانى کرد و تشویق کرد و محبت به او کرد.برخلاف اسلام که باشد، هر فردى مى خواهد باشد، یک روحانى عالیمقام باشد، یک آدمى باشد که مثلا راس باشد، یک سرکرده باشد، وقتى دیدند برخلاف مسیر دارد عمل مى کند، هر یک از افراد موظفند که به او بگویند که این خلاف است، جلویش را بگیریم.

همه ما الان موظفیم به اینکه اعمالى که خودمان مى کنیم یک اعمالى نباشد که چهره انقلاب ما را مشوه کند، غیر از آنطور که خدا مى خواهد عرضه بکنیم.اهمیت وظیفه پاسداران الان شما اسم شریف پاسدارى برایتان ثبت است، پاسدار اسلام، پاسداران انقلاب اسلامى ، پاسدار انقلاب اسلامى ، لفظ نیست، واقعیت است، یک واقعیتى است.این واقعیت است که شما هر جا اگر یکى پیدا بشود و برخلاف مسیر اسلام بخواهد یک کارى بکند و یک گروهى چه بکند، این واقعیت است که شما را مى کشاند آنجا، حرکت مى کنید به آنجا، آن فتنه را خاموش مى کنید.

این یک واقعیتى است که چنانچه ما اسممان پاسدار بود و واقعیتمان پاسدار اینکه خودمان را، از خودمان پاسدارى بکنیم که برخلاف مسیر اسلام حرکت نکنیم.از پاسدار وقتى برخلاف پاسدارى یک چیزى دیده بشود، نمى گویند این آقا این کار را کرده ، مى گویند پاسدارها اینطورى هستند.و این یک مسئولیت بسیار بزرگى است که به عهده تان هست، به عهده ما هم هست.ما هم، در بین ما هم، این مسئله است که اگر یک اهل علمى خداى نخواسته یک خلافى بکند، مى گویند آخوندها اینجورند، مى روند سراغ آخوندها.

اگر یک کمیته اى یک کارى بکند، مى گویند این کمیته ها، کمیته هاى اسلام اینطورى است.دشمنها ایستاده اند که از شخص مطلب را ببرند بالا، برسانند به نوع، از آنجا ببرند بالا برسانند به اسلام.دشمنهاى ما اینطورى، این کاره اند، فکر این مطلب هستند، یعنى آن مرکزى را که از آن ترسیده اند مى خواهند بکوبند، و آن اسلام است، آن را مى خواهند بکوبند.گاهى به اسم معممین مى کوبند، گاهى به اسم پاسدارهاى اسلامى ، گاهى به اسم کمیته هاى اسلامى ، گاهى به اسم دادگاههاى اسلامى ، اینطورى.

هوشیارى در مقابل غرضورزان

ما موظفیم که بهانه دست این اشخاصى که غرض دارند ندهیم.هر یک خودمان رامواظبت کنیم و پاسدارى از خودمان بکنیم، و هر یکمان از رفقا فرض کنید پاسدارىبکند.آقا خودش را حفظ بکند، و مامور حفظ شما و شما و شما هم هست.نه این است که مامور است براى خودش، مامور است خودش نماز بخواند، نخیرمامور است که شما را وادار کند به نماز خواندن، من را وادار کند به نماز خواندن،همه ماموریم.خودش فقط مثلا بدگویى به مردم نکند بى جهت، این خودشهست، اگر شما هم کردید، این مکلف است، یعنى تکلیف الهى دارد به اینکه جلوتان را بگیرد.

امر به معروف و نهى از منکر دو اصلى است در اسلام، که همه چیز را مى خواهد اصلاح کند، یعنى با این دو اصل مى خواهد تمام قشرهاى مسلمینرا اصلاح بکند.به همه ماموریت داده ، به همه ، به تمام افراد زیر پرچمماموریت داده که باید وادار کنید همه را به کارهاى صحیح، و جلوگیرى کنید ازکارهاى فاسد.اینطور نیست که شما فقط یک ماموریتى دارید، و آن این است که خودتان یک کارهاى خوبى بکنید، از کار بد احتراز کنید.ماموریت زیادتر از ایناست، خودتان و همه را، هم خودتان، هم همه را.

و هیچ فرقى هم بین قشرها در این امر نیست که همه باید اطاعت خدا بکنند و همه باید حفظ این پاسدارى را بکنند،مهم این است.پاسدارى خیلى شریف است، براى اینکه خدمتگزارى به اسلام است، حفظ اسلام است.و مسئولیتش خیلى زیاد است، براى اینکه اگر خداىنخواسته پاسدار برخلاف مقررات پاسدارى و برخلاف مقررات پاسدارى اسلامى عمل بکند، یکوقت مى بینید که با قلم اشخاصى که مى خواهند چهره اسلام راوارونه نشان بدهند، آنها به فعالیت مى افتند و بهانه دستشان مى آید و اسلام را بدمعرفى مى کنند، و مکتب ما خداى نخواسته یکوقت شکست بخورد.

اگر مکتب ما شکست بخورد، رفتیم تا آخر، تمام شده دیگر کار.اگر در این زمان، در این زمانى که این نهضت پیدا شد و این قلدرها را، این چپاولگرها را، همه را خارج کرد و بیرونکرد همه را، اگر به جاى او یک غارتگر و چپاولگر به حدود خودش بنشیند،نهضت ما از بین مى رود، و مکتب ما شکست مى خورد.

و این به عهده من و شماو همه است، باید حفظش بکنیم.

نسیم اسلام در ایران

من از خداى تبارک و تعالى مى خواهم که همیشه نظیر این آقاى ابوشریف را – که کم دیدمشان اما خوب دیدمشان – و این آقا(۷) که نور چشم من است و سابقه دارم با ایشان سالهاى طولانى، و اینقدر رنج دیده است از این رژیم فاسد که الان کسى به من گفت ایشان باز آثار آن شکنجه ها در بدنش هست، و مقاومت کرده این آقا را قدرش را بدانید، این یک آدم معمولى نیست، یک آدم زاید بر معمول است.و من امیدوارم که با همت همه شما انشاءاللّه این نهضت پیش برود و این چهره اسلام خوب نمایش پیدا کند.

یعنى ما یک متاعى داریم که این متاع را چنانچه عرضه بکنیم، همه عالم قبول مى کنند.نمى گذارند این متاع را ما عرضه بداریم، نگذاشتند.سالهاى طولانى نگذاشتند که ما عرضه کنیم این متاعى که داریم، و آن اسلام است.الان یک خرده ، یک بادى از اسلام آمده است یک نسیمى از اسلام در این مملکت آمده است، الان از هر جا مى آیند مى گویند که همه عاشق ایرانند.

همین الان یک آقایى ، که رفته بود در یک محلى در خارج، آمده بود مى گفت که در آن جلسه اى که ما بودیم و پنجاه و چند نفر از اشخاصى – که روشنفکرهاى آنها و از علماى آنها بودند – همه شان اظهار مى کردند که ایران چطور، ما چطور هستیم.و با ملتها با هرکس که تماس گرفتیم همه اسم از ایران مى بردند، و قضیه ایران چطورى است.نظر دارند الان به ایران.

الان چند نفر هم از بنگلادش بود که آمده بودند اینجا، اینها هم همین طور مى گفتند که ملت ما همه توجه به اینجا دارند و چشمشان به اینجاست.همه عالم الان چشمشان را دوخته اند که ببینند ما چه مى کنیم، ما راست گفتیم که حکومت عدل اسلامى ، یا خداى نخواسته خلاف گفتیم و خودمان هم غیر اسلامى هستیم و غیر عدل اسلامى .باز اگر اینطور حساب بکنند که اینها غیر اسلامى اند، باز یک چیزى بود، اما بگویند که اسلام این است، شکست آن است که بگویند که اسلام این است که اینها پاسدارهایشان هستند و اینها هم آخوندهایشان.

خودتان را حفظ کنید برادرهاى من.توجه کنید به اینکه مسئولیت زیاد است، و باید خودتان را حفظ کنید، و همه تان باید خودتان را حفظ بکنید.توجه داشته باشید به اینکه مکتب را حفظش کنید.و شما که رؤساى پاسدارهاى جاهاى دیگر هم هستید پاسدارهاى خودتان را توجه بدهید به این مسائل که آنها هم حفظکنند.

تا انشاءاللّه یک کشورى پیدا بشود، یک کشور اسلامى ، که هر جایش پا بگذاریم بوى قرآن کریم و پیغمبر اسلام باشد.

خداوند همه تان را انشاءاللّه حفظ کند.

----------

 

۱- آقاى حسن لاهوتى.

۲- عباس زمانى، فرمانده وقت سپاه پاسداران.

۳- نیرو و افراد.

۴- بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۳۸: کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته .

هر یک از شما سرپرست و مسئول یکدیگرید.

۵- چراندن گوسفند.

۶- کنزالعمال، ج ۱۲، ص562

 

 


بني الاسلام علي الکلمتين,کلمة التوحيد و توحيد الکلمة

چهارشنبه 7/11/1388 - 12:37 - 0 تشکر 178517

اگر روحانیون كه در راس جامعه هستند روی موازین و مقررات به طور دقت عمل نكنند اگر دولت به طور دقت عمل نكند یك « صورت قبیحی از اسلام » در « خارج » منعكس می شود كه حالا هم دولت اسلامی مثلا شد ..یك قضیه كه بشود كافی است كه بگویند همه می كنند! اگردو تا حبسی (زندانی ) برخلاف مقررات اسلام با آن عمل بشود كافی است كه بگویند حبس اسلام هم مثل حبس ساواك می ماند! الان یك تكلیف بزرگی به عهده همه ماست كه كوشش كنیم « وجهه اسلام » و « صورت اسلام » را آنطور كه هست نمایش بدهیم نه آن طوری كه خلفایی مثل معاویه و یزید جلوه می دادند ... (صحیفه امام ج 8 ص 3 )

---------------

ینكه پیش من اهمیت دارد این داراییهای جنایت كاران نیست اینكه من خیلی به آن اهمیت می دهم این است كه امروز جمهوری را « اسلامی » می دانند. همه اقشار ملت جدیت كنند مبادا خدای نخواسته چهره جمهوری اسلام به طور قبیح بین مردم وجود پیدا كند. این اهمیت در راس همه امور این معناست . اموال چیزی نیست ببرند بخورند یا بگیرند آنكه اهمیت دارد « حیثیت اسلام » است . (صحیفه امام ج 8 ص 1 )

 

 


بني الاسلام علي الکلمتين,کلمة التوحيد و توحيد الکلمة

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.