سلام:
در بحث قبلی خدمت شما عزیزان سوالی مطرح کردم که جسارتا می خواستم باعلم محدود خود به آن پاسخ گویم.
ابتدا به مواردی اشاره می کنم که شاید به نظر بعصی از عزیزان پیچیده آید از این دسته از عزیزان میخواهم که کمی تحمل کنند تا بحث باز شود.
پاسخ:
خدا هموست که همه علم از آن او است همه ی قدرت و ... پس در ذات او کمبود نیست پس در ذات او تغییر نیست بالا تر از این،چیزی غیر از او نیست که او به تغییرکند. آن
(در اینجا لازم میدانم،اشاره کنم که تمامی مطالب ارائه شده در این مورد همگی اثبات عقلی دارند و از طریق برهان های فلسفی قابل دفاع هستند.)
پس چرادر قرآن چنین آمده؟
ظاهر امر این آیه بوی تغییر میدهد خدایی که از صفات او دوست داشتن بوده ولی به سبب مفسد بون مردم دیگر آنها را دوست نمی دارد. ولی در تفسر این آیه علما مثال جالبی می آورند آنها می گویند:
انسان مفسد مانند کسی که در خانه اش بماند و پرده ها را بکشد آیا آفتاب به سبب امر او تاریک می شود!؟ مسلما نه!
بلکه فقط او از آفتاب بی بهره میشود پس در تفسیر این آیه می توان گفت:
منظو از دوست نداشتن خدا قطع رابطه ی دوست داشتن،از طرف بنده است.یعنی خدا بنده را همیشه دوست دارد ولی بعضی اوقات بنده یادش میرود که خدا او را دوست دارد پس می کوشد انوار دوست داشتن خدا به او نرسد.
تو خودت و چقد دوس داری؟
یامن کل شیء وکیل
و در این باره که چرا خدا این موضوع را چنان بیان فرمودند:البته باید بگویم نمی دانم
ولی میتوانم به این مطلب اشاره ای داشته باشم که خداوند خودفرموده:
{ وَ لَقَدْ یَسرْنَا الْقُرْءَانَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ}
(سوریۀ قمر آیۀ 17)
میشود گفت اصرار قرآن بر ساده کردن مطالب برای فهم بهتر است.
کلب آستان علی،مهدی
11 ذی القعده سنة 1428تولد فخر کائنات