به نام خالق هستی!
سلام
چرا دانش آموزان از درس ریاضی می ترسند؟
اكثر دانش آموزان می گویند در ریاضی خوب نیستم، من ریاضی را دوست ندارم. درریاضی موفق نمی شوم
این در حالیست كه كودكان پیش از آن كه به مدرسه بیایند ،با اعداد عشق بازی كرده اند ودر تمام فعالیت ها ی كودكانه وبازی هایشان از آن استفاده نموده اند ، وباید گفت با ریاضی به نوعی غیر مستقیم زندگی نموده اند . مشكل از زمانی شروع می شود كه كودك قدم به مدرسه می گذارد. این مشكل به نحوه تدریس ریاضی در مدارس بر می گردد، ریاضیات برخلاف درسی مانند جغرافی ،پیشرفت خطی دارد . جغرافی را می توان یك جدول كلمات متقاطع بزرگ درنظر گرفت كه باید همه خانه های آن راپر كنیم .اگر در هرلحظه یكی از خانه ها را حل نكنیم وجوابی برایش نداشته باشیم ، می توانیم صبر كنیم وبعدا با تكمیل شدن خانه های بعدی به سراغ آن برگردیم.
اما ریاضی بیشتربه ساختن یك خانه با ورق شباهت دارد . قبل از اضافه كردن هركارت جدید باید كارت قبلی را سرجای خود بگذاریم .بزرگ ترین اشتباه ،درهمان مراحل آغازین آموختن اصول جمع وتفریق صورت خارجی پیدامی كند. اغلب اوقات وقتی آموزگار قواعد را آموزش می دهد .دانش اموز ازپنجره اتاق بیرون را تماشا می كند یا در یك رویا فرورفته است. همین شخص بعدا از ریاضیات نفرت پیدا می كند . هنگامی كه نتایج نخستین امتحان درس ریاضی را دریافت می كند ، كودك كم سال با آن كه اصول ریاضی را درك نكرده ، خیلی خوب می داند كه گرفتن نمره صفر از 20 یا هم اكنون كه ارزشیابی توصیفی برقراراست (خوب،عالی..) چه معنایی دارد.بار دیگر كودك دلیلی پیدا می كند كه از درس ریاضی خوشش نیاید. بار دیگر كودك مثبت ومنفی را جمع می كند وبه منفی می رسد. دوست داشتن ریاضی كه جنبه مثبت است با جنبه منفی آن یعنی نمره بد گرفتن وتحقیر شدن جمع می شود ونتیجه منفی می گردد. ویا كودكی كه عمیقا ریاضی را دوست دارد ، ومی خواهد راضی اش را صبح اول وقت حل كند ،اما معلمش اورا مجبور می نماید ،كه این كار را درخانه انجام دهد ،این كودك تفاوتی میان موضوع وموقعیت را درك نمی كند وبرای آ ن ارزشی قائل نیست ،این كودك در واقع كنار دو دوست نداشتن(موقعیت وآموزگار) ویك دوست داشتن(ریاضیات)قرارمی گیردوبه این نتیجه می رسد كه ریاضیات را دوست نداشته باشد. همه انسان ها در اعماق وجود خود اعداد را دوست دارند ،اعدادبه ادامه زندگی وبقای ما كمك می كند. به ما پاداش می دهد ،تفاوت قائل شدن را به ما آموزش می دهد .به ما امكان بازی وسرگرمی وتفریح را می دهد.دركل باید گفت همه ی ما عاشق اعداد هستیم ،اما اشكال این جاست كه ما را در گذشته به خاطر این عشق به ریاضیات جریمه وحتی مجازات كرده اند .این را باید بدانیم ،كه تمام كودكان دارای هوش عددی هستند ،وتوانایی درك مسایل ریاضی وبازی با اعداد را دارند ،ولی همجنان كه گفتیم مسیر آنان را عوض می كنیم .
مطالعه نوابغ بزرگ ریاضی همیشه نشان می دهد كه آنان با تخمین زدن عضله ذهن ریاضی خود را قبراق وسر حال نگه می دارند .به عبارت دیگر نوابغ ریاضی ،اول تخمین می زنند ،بعد محاسبه می كنند ومجددا محاسبه شان را وارسی می نمایند .پس بیایید ما نیز این گونه به دانش آموزانمان یاد دهیم كه تمرینات ریاضی خود را از روی تخمین زدن ووارسی دوباره آن همانند نوابغ ریاضی انجام دهند. تا از فكر ونظر خودشان خرسند شوند وكم كم به ریاضی علاقمند گردند وآنان را با دوست داشتن ریاضی كه از قبل داشته اند ،پیوند بزنیم . به عبارتی دیگر آنان را به درس ریاضی زندگیشان پیوند دوباره بزنیم.
همه ی ما دیده ایم، كودكانی را كه دردرس ریاضی مدرسه مردود گردیده اند ، ولی در ریاضی زندگی (محاسبات روزمره ،بازی های فكری .....) موفق بوده اند وامتیازات خوبی را كسب كرده اند. گاهی مواقع لازم است فراگیران، برای تقویت عضلات ریاضی بازی هایی را انجام دهند مانند تمرین جمع ها ، تفریق ها ،تقسیم ها وضرب ها ی ساده ، كه به تدریج بر دشواری آن بیفزایند. بعضی مواقع در كلاس در س با فراگیرانی روبرو می شویم ،كه از تكنیك های خاصی در محاسبات ریاضی استفاده می كنند ، تا سرعت عمل ودقت را افزایش دهند ودر كل هوش عددی خود را تقویت می نمایند. گاهی اوقات این گونه تكنیك ها با با قواعد ریاضی مدرسه همخوانی ندارد .باید این گونه دانش آموزان را تشویق كنیم ،نباید باعث دل زدگی آنان از ریاضی گردیم .آنان با استفاده از قاعده وروش خود ریاضی را آموخته اند ودوست دارند ،بیایید این فراگیران را تشویق نماییم ،نه به زور وادار با استفاده از قواعد مدرسه ای ریاضی نماییم. شماری از این تكنیك ها عبارتند از: 1- برخلاف قواعد ریاضی مدرسه به جای این كه ازراست به چپ عمل تفریق را انجام دهند ازچپ به راست عمل می كنند واغلب جوابشان درست است .مثلا 58-100را این گونه عمل می كنند ،ابتدا عدد 5را از9كم می كنند كه می شود 4و بعد عدد8راازعدد10كم می كنند كه می شود 2جواب صحیح 42است. باعدد یك میلیون هم به همین سادگی عمل می كنند ،ویا بعضی دیگر از فراگیران تكنیكی برای عمل ضزب هرعدد دورقمی درعدد11كشف نموده اند ،برای این كار صرفا آن دورقم را باهم جمع می كنند وحاصل را درمیان آن دو رقم می نویسند .مثلا اگربخواهند عدد53رادرعدد11ضرب كنند ،5و3راباهم جمع می كنند ،كه می شود 8وبعد 8را درفاصله 5و3می گذارند كه می شود 583واگرجمع دورقم به عدد 10یابیشتر بالغ شد این عدد را به عدد سمت چپ اضافه می كنند .مثلا اگربخواهند حاصل 97 ضربدر 11رابه دست آورند ،ابتدا 7و9راباهم جمع می كنند كه حاصل آن 16می شود ،حالا عدد6رادرفاصله دوعدد 7و9قرارمی دهند وعدد یك راهم به عدد 9اضافه می كنند كه حاصل آن 1067می شود .
برای تقسیم نیز تكنیكی دیگر بكار می برند ،مثلا برای تقسیم هرعدد به 5، كه می تواند كاملا پیچیده باشد ،ابتدا اعداد رابه 10تقسیم می كنند وبعد حاصل به دست آمده را درعدد 2ضرب می كنند .برای مثال اگر بخواهند عدد2340رابه عدد5تقسیم نمایند ،ابتدا عدد را به10تقسیم می كنند كه 234به دست می آید وبعد آن را درعدددو ضرب می كنند كه به رقم 468می رسند.
بنابر این لازم است ،گاهی مواقع در زنگ های ریاضی جهت تقویت هوش عددی فراگیران وعلاقمند كردن آنان به ریاضی بازی های ذهنی مانند تخته نرد وبریج ،بازی دارت ودومینو را انجام دهیم. زیرا ریاضی یعنی بازی،فكر، خلاقیت ، ابتكار،ورزش،تخمین زدن ،وارسی ،پس بیایید فراگیران را با بازی ریاضی آشنا كنیم ، وآنان را در حصار قواعد زندانی نكنیم هرچند قواعد نیز لازم است ولی راه را باید درست رفت .