تبیان، دستیار زندگی

بسم الله الرحمن الرحیم سلام تا حالا مشاهده کردید وقتی به بعضیها میگی چرا فلان گناه رو می کنی مثلا به آقایون که چرا چشم چرانی می کنی ویا به خانم ها که چرا غیبت می کنی ممکنه ،سریع جبهه بگیرند وبگن ""لا اکراه فی الدین"" به نظر شما آیا اسلام اینو گفته؟ نظرتون چیه

به نام خدا

سلام

مفسر معروف اسلامى طبرسى در مجمع البیان در شان نزول آیه نقل مى كند: مردى از اهل مدینه بنام ابو حصین دو پسر داشت برخى از بازرگانانى كه به مدینه كالا وارد مى كردند هنگام برخورد با این دو پسر آنان را به عقیده و آیین مسیح دعوت كردند، آنان هم سخت تحت تاثیر قرار گرفته و به این كیش وارد شدند و هنگام مراجعت نیز به اتفاق بازرگانان به شام رهسپار گردیدند.

ابو حصین از این جریان سخت ناراحت شد و به پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) اطلاع داد و از حضرت خواست كه آنان را به مذهب خود برگرداند و سوال كرد آیا مى تواند آنان را با اجبار به مذهب خویش ‍ باز گرداند؟

آیه فوق نازل گردید و این حقیقت را بیان داشت كه : در گرایش به مذهب اجبار و اكراهى نیست

برگرفته از تفسیر نمونه

به نام خدا

سلام

سلام

یادمون باشه :

اکراه با اجبار فرق داره

آیه نیز فرموده:

لا اکراه فی الدین

بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم با تشکر از نظر شما کاربران محترم به نظر بنده توجیه این گروه اصلا درست نیست به دلایل عقلانی وهمچنین با توجه به استفاتایی که خود من از جناب آیت الله مکارم شیرازی پرسیدم این کار مثل این می مونه که من تابعیت ایران رو داشته باشم وبعد بگم من مجبور نیستم که قوانینش رو قبول کنم که این رو هیچ عاقلی قبول نمی کنه واگه شما در ایران کاری خلاف قوانینش انجام بدی ،مسلما مجازات می شی(این حکمی است در سراسر عالم) اگر خداوند فرموده لا اکراه فی الدین ،برای من وتو یی که اسلام را پذیرفته ودین وآیین خود قرار دادهایم نفرموده،مگر می شود خداوند قانون وضع کند وبعد خودش راه فراروقانون گریزی را به ما بدهد وبعد تازه در آن عالم عذابمان هم بکند(برای سرپیچی از قوانینش) این برای آن کافر ویا مسیحی ویهودی است که مسلمان نمیشود وخداوند می گوید به حال خودش رهایش کنید(البته بعد از دعوت او به اسلام وشنیدن براهین ودلایل) خداوند می گوید رهایش کنید،در آن عالم به حسابش می رسم ، تویی که اسلام را پذیرفته ای ،بیایی هر گناهی وهر قانوش شکنی وفسادی دلت می خواهت انجام دهی وبعد بگویی لا اکره وتمام؟ نه عزیز من اینگونه نیست با این کارتان نعوذ بالله خدا را از انسان پایینتر دانسته اید چون انسان با این نقصش این مسئله را فهمیده

سلام

بحث و آیه بسیار زیباییه و هرچقدر دربارش فکر کنیم باز حقایق بیشتری برامون روشن میشه

لا اکراه فی الدین

در دین هیچ اجباری نیست

زیرا :

قد تبین الرشد من الغی

چون راه سعادت و شقاوت به خوبی تبین شده اند

توضیح:

یعنی حجت بر انسانها تمام شده است

یعنی راه رشد و تکامل و سعادت مثل روز روشنه و اگر کسی راه دیگری را انتخاب کند در واقع خودش را به کوری زده است

اصلن این آیه میخواد بگه آدمی دارای اختیار هست....و خدا رو این حساب گفته در دین هیچ اجباری نیست ....اما نه اینکه انسان میتونه دین نداشته باشه...بلکه خدا میخواد بگه اگه فردا روزی یکی راه غی و بدبختی رو انتخاب کرد خودش مقصره

میدونید چیه؟

دیدید بعضی وقت ها پدر فرزند رو نصیحت میکنه و در آخر به بچه میگه من اون چیزی که باید میگفتم ، گفتم....خواه ملال گیر خواه ملال نگیر...اینجا هم خداوند خواسته نشون بده با دین اسلام حجت و نعمت تمام شده....دیگه زوری که نمیشه یکی رو به راه راست هدایت کرد....دست خودمونه....میخواهیم دین داشته باشیم....یا نداشته باشم!

و اما اگه به این آیه بیشتر فکر کنیم باز میشه از یه دیدگاه دیگه این آیه رو تفسیر کنیم:

در دین هیچ اجباری نیست

یعنی ما تو دینمون هیچ چیزی به اجبار نداریم

یعنی اگه ما نماز میخونیم به اختیار خودمونه

اگه خدا رو میپرستیم با انتخاب خودمونه

و کسی نمیتونه بگه دین یعنی اجبار

نیاز ما آدمها به دین و راه تکامل اونقده واضح هست که مثل نیاز یه آدم تشنه به آبه

آیا انسان تشنه اجباری به رفع تشنگی خود دارد؟

به نظرت اگر خیلی تشنه باشی و یکی یه لیوان آب بهت  بده و بگه هیچ اجباری به خوردن آب آن نداری...چه برداشتی از این جمله میکنی؟...آیا اصلن به ذهنت میرسه که حالا که اجبار نیست آب رو نخورم؟

این جمله میتونه علم طرف مقابل رو به تشنه بودن ما نشون بده  

این جمله میتونه علم طرف مقابل رو به رفع تشنگی ما با خوردن مایع درون لیوان بده

پس اینکه خداوند میگه در دین هیچ اجباری نیست یعنی مطمئن باش اگه دین داشته باشی خوشبخت میشی و اگه بی دین باشی بدبخت...پس راه به این روشنی اجباری نمیخواهد.

یا علی

بنام خدا

1: بررسی مرتد بودن از منظر احادیث و قران

چه هنگام حکم اعدام دارند ؟

الف-در صف جنگ مسلمانان در بیاید

ب- اغتشاش در بین مسلمین

لا یَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیَارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ

إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ

خداوند از نیکی کردن ومنصفانه رفتار کردن با کسانی که با شما نمی جنگند به خاطر دینتان و شما را از سرزمینتان بیرون نرانده اند ، باز نمی دارد، و خداوند منصفان را دوست دارد

.
از دیگر مواردی که در دین باعث کج فهمی وتنگ شدن وسعتها و رحمتهای خداوندی می شود موردی برخورد کردن با احادیث رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم و جمع بندی نکردن آنها است.
به عنوان مثال یک مورد را به بحث و بررسی می گذاریم

.
در حدیثی پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرمایند: 

مَنْ بَدَّلَ دِینَهُ فَاقْتُلُوهُ

صحیح بخاری : کسی که دینش را تغییر داد او را بکشید

.
اگر بخواهیم بدون توجه و جمع بندی بین این حدیث با احادیثی که هم موضوع با آنند برخورد کنیم

اشکالات بسیار پیش می آید

:
1- چه مسلمانی کافر شود وچه کافری مسلمان شود باید کشته شود!

2- اگر دین را در این حدیث، دین اسلام در تقدیر بگیریم  به مجرد خارج شدن شخص از دین اسلام

باید کشته شود که این حکم اشکالات بسیاری دارد:

الف) در قرآن در مورد مرتد آیات بسیاری وجود دارد اما هیچ کجا اشاره ای به این حکم ندارد.

ب) در قرآن بر آزادی عقیده ی دینی بسیار تاکید شده (لا اکراه فی الدین...) و با این حکم در تناقض

است.

ج) مجبور کردن افراد برعقیده ی پیشین و عذاب دادن آنها بر تغییر عقائدشان از صفات بارز کفار

در قرآن معرفی شده است.

د) تفتیش عقائد در دین اسلام جایی ندارد و از کارهای کلیسا در گذشته بود.

ذ) قرآن کریم مارا سفارش به نیکی با کسانی که سر جنگی با ما ندارند می کند:

لَا یَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیَارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ

خداوند از نیکی کردن ومنصفانه رفتار کردن با کسانی که با شما نمی جنگند به خاطر دینتان و شما را از سرزمینتان بیرون نرانده اند ، باز نمی دارد، و خداوند منصفان را دوست دارد.

ر) این حکم باعث می شود که دست غلو کنندگان در مذاهب به خونریزی باز شود وبا تکفیر دیگر مذاهب و خونریزی ، راه تعقل و انتخاب احسن را برافراد جامعه مسدود کنند.

ز) با تمامی آیاتی که مبنی بر آزادی اندیشه هستند در تعارضی آشکار است.

س)این حکم سد عظیمی جلو دعوت شوندگان بسوی اسلام است زیرا هر کس راهی را ببیند که برگشتش مرگ است با خود می گوید عاقلانه تر است که به این راه قدم نگذارم.