• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن طنز و سرگرمی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
طنز و سرگرمی (بازدید: 1718)
شنبه 7/9/1388 - 11:53 -0 تشکر 166334
مر دمانی بی روح!

                                                        مردمان بی روح

هر وقت می دیدمش می گفت:

-تا آدم نره آمریکا به جایی نمی رسه

نوجوانی بود. بلاخره راهش را گیر آورد و به آمریکا رفت.روز گذشته در خیابان دیدمش گفتم:

-زود برگشتی گفت:

-آره آمریکا جای موندن نیست

-چرا؟

 

_چونکه مردمونش خیلی مادی هستند اصلا روح ندارند.

 

-من می دونستم پسر خیلی باهوشی هستی اما انتظار نداشتم ظرف دو ماه به این موضوع پی ببری.

 

-چرا....فورا معلوم میشه.ببین مثلا اگه تو آمریکا یه نفر تو خیابون غش کنه و بیفته کسی سرشو بر نمی گردونه نگاهش کنه

 

-چرا؟

 

-برای اینکه تو آمریکا هر کاری به اصطلاح یک تشکیلات مخصوصی داره مسئولیت هر تشکیلاتی هم روشنه به همین دلیل هم اگر کسی تو خیابان بیفته و غش کنه انگار نه انگار......هر کسی میره دنبال کارش....میگن ما مالیات می دیم برای چی؟...برای همین  چیزا برای همین روزا....باید آمبولانس مجهز بهداری با دکتر و پرستار بیاد و فورا مریض را به نزدیکترین بیمارستان شهرداری برسونه!......

 

می خواستم بگویم:راس میگی واقعا مردمان بی روحین اما فرصت نشد چونکه تو یه شلوغی گیر افتادیم.مردم در یکی از خیابان های بزرگ استانبول سر یک چهارراه جمع شده بودند و از سر و کول هم بالا می رفتند و با هیجان و کنجکاوی گفتگو می کردند ازدحام چنین بود که رفت و آمد بند آمده بود هر کسی هم می رسید به این جمع اضافه می شد

.همراه جوانم پرسید:

 

-چه خبره؟گفتم:

-به نظرم کولیها دارن خرس میرقصونن .....این نمایش بومی این روزها از نو مد شده.

یکی از مردم:

-فکر نکنم...دارن صابون لکه گیری می فروشن ...حتما فروشنده داره طرز استفادشو نشون می ده .

من کنجکاو شدم...جمعیت را شکافتم و رفتم جلو زن جوانی افتاده بود رو زمین دندانهایش قفل شده بود و دستهایش را مشت کرده بود .سیاهی چشمهایش دیده نمی شد بدنش مثل فنر کشیده می شد و یک هو مثل مرغ سر بریده پرت می شد به هوا با سر می افتاد زمین.

 

به مردمی که دور این زن حلقه زده بودند نگاه کردم نیش همه شان باز بود گفتگو می کردند:

-چه کله ی محکمی داره ماشالا...

-چن دفه با مخ اومد رو زمین و انگار نه انگار ...یه چیکه خون از سرش نیومد.

-دهنشو دهنشو...چه کفی کرده....

دامن زن بیچاره پس رفته بود و پرو  پاش دیده می شد.به جوانی که که از آمریکا برگشته بود نگاه کردم.چشمش به پر و پای زن بود.مردم گفتگو می کردند:

 

-یکی باید بره به کلانتری تلفن کنه....

-این دور و بر ها پلیس ملیس گیر نمیاد!...

-بابا یه مسلمون نیست که بره یه لیوان آب خنک بیاره بریزه تو حلق این زن بیچاره؟...

 

-یه بنده خدا گیر نمیاد که این بیچاره رو مشت و مال بده؟

-یه نفر باید بره دکتر تلفن کنه....

 

صدای یمک نفر هم از پشت شلوغی شنیده می شد:

-چه خبره جمع شدین؟...مگه دارن عنتر میرقصونین؟...ولش کنین بیچاره رو...غشی یه... ولش کنین به حال خودش...

 

-به خدا عجب مردمونی هستیم ...یه نفر نیست که بره یه چیکه گلاب بیاره و بگیره جلوی دماغ این بیچاره...

بازوی همراه جوانم را کشیدم و از تو شلوغی خارج شدیم /او به صحبتش ادامه داد:

 

-داشتم چی می گفتم؟...آهان یادم اومد:این آمریکاییها مردمون بی روحی هستن.

 

 

واسلام.......

 

 

 

 

 

برگرفته از کتاب مگس آتشپاره اثر عزیز نسین و ترجمه ی ثمین باغچه بان انتشارات آشنا

 

این بحثو در ادامه ی نظر دوست عزیز لاو ایجاد کردم (طنز در کشور های دیگر)و در ادامه بیوگرافی و نقد این داستان رو هم براتون می نویسم.

 

 

 

شنبه 7/9/1388 - 17:16 - 0 تشکر 166388

                                                  بیوگرافی عزیز نسین


6 :::::عزیز نسین:::::
بیوگرافی:
عَزیز نَسین (۲۰ دسامبر ۱۹۱۵- ۶ ژوئیه ۱۹۹۵) نویسنده و طنزنویس ترکیه است. نام او به هنگام تولد مَحمَت نُصرَت بوده‌است.

پس از خدمت افسری حرفه‌ای، نسین سردبیری شماری گاهنامه‌ طنز را عهده‌دار شد. دیدگاه‌های سیاسی او منجر به چند بار به زندان رفتن شد. بسیاری از آثار نسین به هجو دیوان‌سالاری و نابرابری‌های اقتصادی در جامعهٔ وقت ترکیه اختصاص دارند. آثار او به افزون از ۳۰ زبان گوناگون ترجمه شده‌اند. بسیاری از داستان‌های کوتاه او را ثمین باغچه‌بان، احمد شاملو، رضا همراه و صمد بهرنگی به فارسی ترجمه کرده‌اند.

در سال‌های پایانی زندگی، عزیز نسین به مبارزهٔ روزافزون با آن‌چه نادانی و افراطی‌گری دینی می‌خواند پرداخت. او به آزادی بیان و حق انتقاد بدون چشم‌پوشی از اسلام معتقد بود. بعد از فتوای آیت‌الله خمینی برای قتل سلمان رشدی، نسین ترجمهٔ کتاب آیات شیطانی را آغاز کرد. این مهم منجر به مورد هدف قرار گرفتن وی از سوی گروه‌های افراطی اسلامی شد. در ۱۹۹۳ افرادی هتل محل استراحت او را در شهر سیواس آتش زدند و سبب مرگ ۳۷ نفر شدند. خود نسین از این جریان جان سالم بدر برد.


آثار:
داستان‌های عزیز نسین گاه به صورت جدا و بیرون از مجموعه‌های خود و گاه در قالب اصلی کتاب‌ها به فارسی ترجمه شده‌اند. از داستان‌هایی که به فارسی ترجمه شده می‌توان به این داستان‌ها اشاره کرد: پخمه، حقه‌باز، خری که مدال گرفت، زن بهانه‌گیر، عروس محله، گردن‌کلفت ، یک خارجی در استانبول، نابغه هوش، مگر تو مملکت شما خر نیست؟، خانه‌ای روی مرز، داماد سرخانه، چگونه حمدی فیل دستگیر می شود؟، غلغلک، زن وسواسی، موخوره، مرض قند، طبق مقررات، گروهک کرامت و گروهک سلامت، و شارلاتان.

شنبه 7/9/1388 - 17:19 - 0 تشکر 166390

                                    و این هم نقد داستان:

این اثر نویسنده ی طنز پرداز معروف ترکیه ای عزیز نسین است.در این اثر که یک نوشته ی اجتماعی است .به اوضاع اجتماعی آن دوران ترکیه اشاره می کند که نکات جالبی را در بر دارد یکی از آن ها این است که مثل د همه جا آمریکا سمبل زندگی خوب برای آن هاست.و از طرفی به نظم آن کشور نیز اشاره دارد و اینکه شخصیت داستان باعث بی روح بودن مردم آمریکا رو صنعتی بودن آن کشور می دونه .البته مشخصا این داستان یک کم داستان لطیفه واری است چون بعد از گذشتن قسمت اول داستان وقتی می گه ما رفتیم تو ی خیابون مخاطب تا ته داستان رو می خونه .ولی خوندن بقیه ی اون نکات بیشتری را نیز برای ما آشکار می کنه.مثل اینکه شخصیت دوم داستان فقط از رفتن به آمریکا فاسد بودن رو یاد گرفته چون می گه که می بینه فقط داره به پر و پای زن بیچاره نگاه می کنه و الیته این عکس العمل فقط یک نفر از مردمان نیست بلکه عکس العمل و انگیزه ی یک گروه برای تماشا کردن رو نشون میده.به طور کلی این داستان به ری اکشن های مردم که در مورد این موضوع مختلف هست رو می پردازه.مثلا اولش اینکه مردم خودشونو به نفهمیدن می زنن و موضوع رو یه موضوع مسخره می بینن.و اینکه به جای اینکه به اصل موضوع بچسبن فرعشو گرفتن و دارن به اون توجه می کنن مثل اینکه می گن کلش محکمه و .....یکی دیگه از نکات اینه که مردم فقط راه حل ارائه می دن و هیچ کاری نمی کنن و تازه همش از هم انتظار دارند و میگن یکی باید این کارو بکنه.که آدمو واقعا یاد نظرات مردم خودمون راجع به سیاست می ندازه که فقط توصیف می کنن و را حل ارائه می دن و میگن یکی باید.... که معلوم نیست این یکی کیه؟.به طور کلی فضای فرهنگی داستان با فضای فرهنگی کشور خودمون شباهت زیادی داره .در آخر نویسنده آب پاکی رو رو سر مخاطب می ریزه و میگه که یه نفر هم وجود داره که حتی به اندازه ی این مردم به ظاهر دلسوز هم دلسوز نیست و کار اونا رو هم نکوهش می کنه.که البته به نظر من (و احتمالا به نظر خود نویسنده هم )بهتراز اون های دیگست .چون حداقل ادعای انسانیت نمی کنه و مسئولیت رو از روی دوش خودش بر می داره.

ام.اس

شنبه 7/9/1388 - 20:20 - 0 تشکر 166421

خیلی زیبا و تامل برانگیز بود اما زیاد طنز نبود.

سایت گنجینه دانلودهای رویایی

فریاد بی صدا حرف دل همه کسانی که میگویند ولی شنیده نمی شوند ...هستند ولی دیده نمی شوند ..پس تو نیز بی صدا فریاد کن....

يکشنبه 8/9/1388 - 20:17 - 0 تشکر 166676

سلام!

خوش حال میشم اگه  نقدتون و نظرتون رو نسبت به داستان بگید یا اگه فکر می کنید جایی تو نقدش اشتباه کردم و نظرتون مخالفه منه یا اینکه به هر حال  نکته ی جدیدی توش می بینید بگید.

يکشنبه 8/9/1388 - 22:29 - 0 تشکر 166712

فَسَلَامٌ لَّكَ مِنْ أَصْحَابِ الْیَمِینِ

خیلی وقت بود اینطرف ها نیومده بودم

و خیلی اتفاقی گذرم به اینجا افتاد

و فقط میتونم بگم

نوشته ی فوق العاده تامل برانگیز و زیبایی بود

و امیدوارم مطالب بیشتری از این نویسنده بذارید

دوست دارم با قلمش بیشتر اشنا بشم

ممنون 

 

باید بروم در خلوت سرخ

تا بتوانم  ترانه ی آگاهی بخوانم

و خدا است تنها پناهم

خلوت، تولد حقیقتم خواهد شد

 

دوشنبه 9/9/1388 - 22:12 - 0 تشکر 166895

مرسی .ممنون از نظرت.حتما

سه شنبه 10/9/1388 - 1:48 - 0 تشکر 166916

از اینکه نمونه واقعا جالب و قشنگی از طنز در خارج از ایران را آوردید،ممنونم

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.