به نام خدا
این بحث ادامه بحثی است که در مطلبی با عنوان پرتاب لنگه کفش مطرح شد. و به علت مربوط نبودن به اینجا منتقل شد.
ادامه بحث:
آقای لوشاتو احتمالا من نتوانسته ام به خوبی استدلال خود را برای شما بیان کنم. زیرا شما در جواب من تنها فرض مسئله را مطرح نمودید. در حالی که من اعتراضم به حکم مسئله بود.
بنابراین مجددا نظریه ها را مطرح میکنم. تا بحث روشن شود.ضمنا اگرمن مظر شما را بد مطرح نموده ام اصلاح فرمایید.
نظریه 1 آقای لوشاتو:(ضعف حکومت دینی)
فرض: در حکومت دینی چنانچه یکی از مسئولین(اعم از روحانی و غیر روحانی) تخلف کند. مردم نسبت به دین بدبین میشوند.
حکم: دین نباید در حکومت دخالت کند.
نظریه 2 آقای لوشاتو :
فرض: در حکومت غیر دینی چنانچه یکی از مسئولین تخلف کند. مردم نسبت به دین بدبین نمیشوند. و دین ضعیف نمیشود.
حکم: حکومت غیر دینی خوب است.
نظریه 1 صبور:(مشکل حکومت دینی)
فرض: در حکومت دینی چنانچه یکی از مسئولین(اعم از روحانی و غیر روحانی) تخلف کند. مردم نسبت به دین بدبین میشوند.
حکم: حکومت دینی باید با ایجاد و اجرای قوانین (دینی) از این مسئله پیشگیری کند.
نظریه 2 صبور:
فرض: حکومت غیر دینی هیچ الزامی در جهت اجرای احکام دین ندارد + احکام دین برای رشد و تعالی انسان آمده اند.
حکم: حکومت غیر دینی بسیار بیشتر دین را تضعیف میکند.
بحث شماره 2 (بحث ملموس)
نظر آقای لوشاتو: به علت فساد و ظلم توسط برخی مسئولین عده زیادی نسبت به حکومت دینی بدبین شده اند.
پاسخ: هرچند مانند استدلال شما را در خانواده و جامعه زیاد دیده ام. اما بازهم بنابر توصیه شما به میان جامعه رفتم تا بهتر ببینم.
انتظار داشتم با توجه به تکیه شما بر ظلم و غیره هر چه به مناطق فقیرنشین و مستضعف نزدیک میشوم آثار بیدینی و دوری از حکومت بیشتر و هرچه به مناطق مرفه و به قول معروف شمال شهر نزدیکتر میشوم مردم دیندارتر و به حکومت پایبند تر باشند.
در حالی که دقیقا بر خلاف بود. هر چند در جنوب هر چند در جنوب شهر همانطور که اشاره کردید بدبینی هایی شکل گرفته است. اما وقتی بحث از دین میشود میتوان دینداران فراوانی یافت. افراد زیادی هستند که از بدحجابی اشاعه یافته ناراحتند. وقتی بحث از انرزی هسته ای ، دشمنی با اسرائیل و ... میشود. نظراتشان منطبق با نظرات رهبر است.
اما در شمال شهر هرچه به طبقه مرفه نزدیکتر میشویم صدای اعتراض ها بلندتر میشود. انجا وقتی بخواهی باب مخالفت با نظام را باز کنی، اگر از عدالت شروع کنی خیلی زود متوجه میشوی که به جاده خاکی زده ای. بحث داغ در اینجا آزادی است. آنهم نه آزادی به آن معنای خوبش. اینجا مشکلشان اینست که چرا باید اینقدر محدود باشند در مهمانی و پارتی و حجاب و .... اعتراض آنها اینست که چرا نمیتوانند کنسرت محبوبشان را به جای دوبی در تهران ببینند. چرا ماهواره محدود میشود و .... وقتی از انرژی هسته ای، از مردم فلسطین یا ... با آنها صحبت میکنی حرف دل آمریکا و اسرائیل را از زبان آنها میشنوی. آنها تنزل یافته اند. رفاه، آزادی و امنیت بالاترین خواسته آنها است. اما علت این مخالفت آنها آن چیزهایی که شما گفتی نیست. علتش اینست که بیشتر راه هوس آنها باز بوده و دامهای شیطان بر سر راهشان زیادتر بوده است.
اگر حکومت غیر دینی باشد. همان میشود که گفتم. در هجوم ماهواره و اینترنت و ... دین کمرنگتر میشود. و به یک شیء لوکس تبدیل میگردد.