• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 1161)
يکشنبه 1/9/1388 - 10:11 -0 تشکر 164879
پیش از اینها فکر میکردم خدا......... ا

 پیش از اینها فکر میکردم خدا        خانه ای دارد کنار ابرها

مثل قصر پادشاه قصه ها                   خشتی ازالماس و خشتی از طلا

پایه های برجش از عاج و بلور            بر سر تختی نشسته با غرور

ماه، برق کوچکی از تاج او                هر ستاره، پولکی از تاج او

اطلس پیراهن او، آسمان                نقش روی دامن او، کهکشان

رعد و برق شب، طنین خنده اش      سیل وطوفان، نعره توفنده ا ش

دکمه پیراهن او، آفتاب                    برق تیغ وخنجر او، ماهتاب

هیچ کس از جای او آگاه نیست          هیچ کس را درحضورش راه نیست

پیش از اینها، خاطرم دلگیر بود          ازخدا، درذهنم این تصویر بود

آن خدا بی رحم بود و خشمگین       خانه اش درآسمان، دور از زمین

بود، اما درمیان ما نبود               مهربان و ساده و زیبا نبود

در دل او دوستی جایی نداشت          مهربانی هیچ معنایی نداشت

هرچه می پرسیدم ازخود، از خدا         اززمین، ازآسمان، ازابرها

 زود می گفتند: این کار خداست         پرس وجو ازکاراو،کاری خطاست

 هر چه می پرسی جوابش آتش است     آب اگرخوردی عذابش آتش است

تا ببندی چشم، کورت می کند               تا شدی نزدیک، دورت می کند

کج گشودی دست، سنگت می کند        کج نهادی پا، لنگت می کند

تا خطا کردی عذابت می کند            در میان آتش آبت می کند

با همین قصه، دلم مشغول بود             خواب هایم،خواب دیو وغول بود

خواب می دیدم که غرق آتشم             در دهان شعله های سرکشم

در دهان اژدهای خشمگین                  بر سرم باران گرز آتشین

محو می شد نعره هایم، بی صدا          در طنین خنده خشم خدا

نیت من، در نما ز و در دعا                 ترس بود و وحشت از خشم خدا

هر چه میکردم همه از ترس بود          مثل از بر کردن یک درس بود

مثل تمرین حساب و هندسه             سخت، مثل حل صدها مسئله

مثل تکلیف ریاضی، سخت بود          مثل صرف فعل ماضی، سخت بود

تا که یک شب دست در دست پدر       راه افتادم به قصد یک سفر

در میان راه، در یک روستا                  خانه ای دیدیم، خوب وآشنا

زود پرسیدم: پدر، اینجا کجاست؟         گفت: اینجا خانه خوب خداست

گفت، اینجا می شود یک لحظه ماند     گوشه ای خلوت،نمازی ساده خواند

با وضویی، دست و رویی تازه کرد        با دل خود، گفتگویی تازه کرد

گفتمش: پس آن خدای خشمگین      خانه اش اینجاست؟ اینجا، در زمین؟

گفت: آری؛ خانه او بی ریاست           فرشهایش از گلیم و بوریاست

مهربان و ساده و بی کینه است         مثل نوری در دل آیینه است

عادت او نیست خشم و دشمنی          نام او نور و نشانش روشنی

خشم، نامی از نشانی های اوست        حالتی از مهربانی های اوست

قهر او از آشتی، شیرین تر است           مثل قهر مهربان مادر است

دوستی را دوست، معنی می دهد        قهر ما با دوست، معنی می دهد

هیچ کس با دشمن خود قهر نیست       قهری او هم نشان دوستی است

تازه فهمیدم خدایم، این خداست          این خدای مهربان و آشناست

دوستی، از من به من نزدیکتر              از رگ گردن به من نزدیکتر

آن خدای پیش از این را باد برد              نام او را هم دلم از یاد برد

آن خدا مثل خیال و خواب بود               چون حبابی، نقش روی آب بود

می توانم بعد از این، بااین خدا           دوست باشم، دوست،پاک وبی ریا

می توان با این خدا پرواز کرد             سفره دل را برایش باز کرد

می توان درباره گل حرف زد             صاف وساده،مثل بلبل حرف زد

چکه چکه مثل باران راز گفت           با دوقطره، صد هزاران راز گفت

می توان با او صمیمی حرف زد        مثل یاران قدیمی حرف زد

می توان تصنیفی از پرواز خواند       با الفبای سکوت آواز خواند

می توان درباره هر چیز گفت          می توان شعری خیال انگیز گفت

مثل این شعر روان و آشنا         "پیش از اینها فکرمیکردم خدا....." 

برگرفته از فصلنامه الغدیریان 

این شعر شاید جای بحث نداشته باشه، ولی یه تلنگره واسه مادر پدرای محترم که ببینند خدا رو چطور به بچه ها نشون دادند، آیا خدا رو نعوذ بالله ابزار رسیدن به خواسته هاشون قرار دادند یا او رو وسیله به اصطلاح تادیب و تربیت فرزندان یا ... و یه تلنگر و هشداری هم واسه خودمونه؛ ببینیم خدا رو چطور عبادت میکنیم فقط انجام وظیفه و ترس آتش(عباده العبید) یا واسه بهشت رفتن (عباده التجار) یا نه فقط به خاطر خود خدا و شکر نعمتهای بی حد و حصرش (عباده الاحرار)

چهارشنبه 4/9/1388 - 22:52 - 0 تشکر 165857

فَسَلَامٌ لَّكَ مِنْ أَصْحَابِ الْیَمِینِ

با حرفتون موافقم

خیلی وقت ها نه تنها در شناسوندن خدا

بلکه در  معرفی ابعاد دیگر دین 

دچار مشکل میشیم و باعث میشیم بدترین ذهنیت در اندیشه کودکان جای بگیره

ممنون بابت این تلنگر خوب 

 

باید بروم در خلوت سرخ

تا بتوانم  ترانه ی آگاهی بخوانم

و خدا است تنها پناهم

خلوت، تولد حقیقتم خواهد شد

 

پنج شنبه 5/9/1388 - 22:27 - 0 تشکر 166117

 به نام خدا -سلام .  

شعر جالبی بود . آدمو به فکر وا می داره .  

به نظر من فقط پدر و مادارا تقصیر نیستند و ماهم مقصریم ؛ زیرا به فر مان خدا که فر موده اند توحید را بدون تحقیق قبول نکنید گوش نداده ایم . این جمله که امروز شنیدم روی بد جوری تاثیر گذاشت . خدایی که شما در تصورتان دارید و می پرستید خدا نسیت ؛ زیرا خدا در تصور انسان جان نمی شود . 

 برای امام زمان صلوات فرستادی ؟      

خدایا شکرت که هر چه دادی بهترین بود . 


 

جمعه 6/9/1388 - 12:38 - 0 تشکر 166203

باسلام و تشکر از دوستانی که به این بحث نظر دادند.من هم با نظر شما موافقم و تنها پدر و مادر رو مقصر نمیدونم بلکه یک تلنگری و هشداری واسه این عزیزان است که نقش اولیه خودشون رو هر چه بهتر انجام بدهند.

نکته دیگه اینکه این شعر از من نیست و من فقط جهت اینکه دیدم این شعرخیلی زیبا و با زبان عامیانه به انسان هشدار میده واسه استفاده دوستان در این تاپیک گذاشتم.

انشاالله که همه ما با شناخت خودمون خدای خودمون رو هم بشناسیم.( من عرف نفسه فقد عرف ربه)

شنبه 7/9/1388 - 19:20 - 0 تشکر 166413

شعر خیلی خشنگی ه...

کلی جای فکر داره.

غروب پنج فصل سال را در خنده مي گريم خدا قوت دهد اين چشم هاي مهربانم را
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.