بعد از تصویب قطعنامه ضد ایرانی در سنای آمریكا، روابط دو كشور وارد مرحله
تازهای شد. با این كه، قطعنامه هیچگونه ضمانت اجرایی نداشت ولی ایران آن
را نشانه موضع خصمانه ایالات متحده و كاری در جهت انزوای ایران دانست.
به عقیده كارل كلمنت، كه از كارشناسان با سابقه وزارت خارجه
آمریكاست، ایالات متحده اشتباهی استراتژیك را در مورد ایران انجام داده
است و آن دل بستن به دولت موقت و عدم مذاكره و دیدار مستقیم با حضرت امام
بود كاری كه رقبای ایالات متحده یعنی فرانسه و شوروی در آغازین روزهای
پیروزی انقلاب انجام داده بودند.
بعد از تصویب این قطعنامه و ایجاد مسایل اختلاف برانگیز بین دو کشور،
آمریكا در پی آن بود تا فرستادهای ویژه را با هدف جذب ایران و جلوگیری از
نفوذ شوروی در این کشور ، به سوی ایران بفرستد ولی حضرت امام در واكنش به
تصویب این قطع نامه از پذیرش فرستاده مذكور كه چارلز نام داشت و از
دیپلماتهای كار كشته وزارت خارجه ایالات متحده بود خودداری كرد و علاوه
بر آن پذیرش والتر كاتلر در سمت سفیر كه آماده میشد به ایران سفر كند، از
سوی دولت رد گردید هر چند كه جمهوری اسلامی پیش از آن موافقت خود را با
اعزام او به ایران به عنوان سفیر اعلام كرده بود.
«پس از این فعل و انفعالات دولت آمریكا به بهانه حفظ امنیت منطقه و
با این ادعا كه احتمال داده میشود كه یك نفت كش در خلیج فارس ربوده شود،
ناوگان خود را در تنگه هرمز به حال آماده باش درآورد.» (پیشین ص 106)
امام خمینی در 7 آبان 58 به قراردادهای استعماری بین ایران و آمریكا
شدیدا اعتراض كردند. اما در مقابل دولت موقت هیچ توجهی به این اعتراضها
نشان نمیداد و در پی بهبود روابط با ایالات متحده بود و در موضعگیریهای
رسمی و غیر رسمی بیشترین واهمه خود را از شوروی ابراز میداشت.
حركتهای سازش كارانه دولت موقت تا به آنجا پیشرفت كه بدون اطلاع
امام در روز 11 آبان 58 در جشن انقلاب الجزایر، مهدی بازرگان با برژینسكی،
مشاور امنیت ملی كاخ سفید دیدار كرد و به مدت یك ساعت و نیم با او به
مذاكره نشست.
برژینسكی مشاور امنیت ملی دولت كارتر برخلاف سایروس ونس، وزیر خارجه
كه در برخورد با جمهوری اسلامی قائل به راهبردهای دیپلماتیك و گفتگو و
مذاكره سیاسی بود، از طرفداران جدی سركوب و مداخله نظامی انقلاب و یكی از
طراحان اصلی كودتای 21 بهمن 57 برای پیشگیری از انقلاب بود.
او برای پذیرش شاه در آمریكا تلاش فراوانی به عمل آورد، اما اعضای
دولت موقت دوستانه به پیشواز برژینسكی رفتند و با او به گپ زدن مشغول شدند
جالب این كه این ملاقات به گفته برژینسكی نه به تقاضای او بلكه به درخواست
بازرگان، نخست وزیر ایران صورت گرفت.
محمدرضا پهلوی كه پس از فرار از ایران در كشورهای مختلفی آواره شده
بود، و ملت ایران خواستار بازگشت و محاكمه وی بودند با مساعدت مقامات
آمریكایی به یكباره سر از آن كشور درآورد. در حقیقت دولت آمریكا و مسئولین
آن به خاطر بذل و بخششهای شاه خود را مدیون او میدانستند. هزینههای
زیادی از سوی شاه به برخی جناحهای سیاسی آمریكا برای مبارزات انتخاباتی
پرداخت میشد و بعضی از مسئولین دولتی آمریكا پورسانتهای گزافی از محل
قراردادهای تسلیحاتی ایران با شركتهای آمریكایی دریافت میكردند.
از سوی
دیگر رژیم آمریكا از آن بیم داشت كه عدم پذیرش شاه موجب هراس و نگرانی
حكام وابستهاش در منطقه شود به همین دلیل شاه به بهانه معالجه در آمریكا
رحل اقامت افكند. پذیرش شاه از سوی آمریكا خشم ملت و امام را صد چندان
كرد. امام كه از دولت موقت قطع امید كرده بود، در 9 آبان 58 طی سخنانی
فرمودند: «ای جوانهایی كه در مقابل توپ و تانك رفتید از خواهرهایی كه
جوانان خود را از دست دادهاید... حفظ كنید خودتان را، نهضت خودتان را حفظ
كنید ننشینید دیگران برای شما كار كنند، اینها برای شما كاری نمیكنند.»
همچنین حضرت امام طی پیامی در 12 آبان 58 در اعتراض به پذیرش شاه از
سوی رژیم آمریكا اعلام كردند: «دانشگاهیان، دانشآموزان و طلاب علوم دینی
با قدرت تمام مبارزه خود را علیه آمریكا گسترش دهند.»
بدنبال اعلام این مواضع از سوی حضرت امام نمایندگان دانشجویان
مسلمان پیرو خط امام چهار دانشگاه امیركبیر، تهران، شهید بهشتی و صنعتی
شریف با تشكیل جلسهای به برنامه ریزی برای تصرف سفارت آمریكا پرداختند.
یكشنبه 13 آبان 58 (4 نوامبر 1979) در تاریخ انقلاب، روزی بزرگ و
فراموش نشدنی است. روزنامه اطلاعات مورخ 14 ابان 58 در صفحه دوم خود، شرح
وقایع آن روز را اینگونه گزارش میكند:
«ساعت ۱۰و ۳۰دقیقه صبح گروهی (حدود 400 نفر) از دانشجویان (كه از یك
چهار راه قبل از سفارت آمریكا شروع به حركت كرده بودند) كه در حال
شعاردادن در خیابان آیت اله طالقانی به سوی دانشگاه (تهران) در حركت بودند
هنگامی كه جلوی در اصلی سفارت آمریكا رسیدند، مسیر خود را تغییر دادند و
پس از گشودن زنجیرهای این در به داخل سفارت رفتند.
در همان زمان گروهی از
دانشجویان نیز از دیوار خود را به داخل سفارت رساندند و پیشروی به سوی
ساختمانهای داخلی سفارت را آغاز كردند. از همان لحظههای اول تصرف سفارت
آمریكا، گروههای مختلف مردم در مقابل در سفارت اجتماع كردند و به دادن
شعارهای ضد آمریكایی میپرداختند دانشجویان در سه بیانیهای كه تا ساعت 18
(همان روز) از طریق بلندگو پخش كردند، اعلام كردند كه ساختمان اصلی سفارت
تا ساعت 15 به تصرف كامل درآمد... دانشجویان اعلام كردند كه هر چند تصرف
ساختمان با مقاومت سه ساعته و همراه با پرتاب گاز اشك آور از جانب
تفنگداران آمریكایی بود، هیچ گونه آسیبی به طرفین وارد نیامد.