ج1):هجو شوخ طبعی ایست که گوینده آن از گفتن آن قصد ونیتی دارد که با رعایت خط قرمز همراه است،اما خالی از کلمات رکیک نیست،بزرگان گفته اند تاثیر هجو به گونه ایست که باعث خجالت وشرمساری مقابل می شود و بعضی از اوقات به خودکشی منتهی می شود.ج2)مرز بین هجو و هزل به قدری باریک است که به سختی می توان شعری را هجو یا هزل دانست.تهاجم همراه تمسخر مهم ترین ویژگی هجو است و در تعریف های گوناگون این ویژگی لحاظ شده است. هجو حمله ای است ادبی به کسی یا چیزی و قصد آن افشای نارسایی های گوناگون زندگی انسانی است و در مخاطبان خود خنده ای گزنده و تلخ توأم با پالایش کمی ایجاد
می کند و در موردهایی با بی پروایی و گستاخی همراه است.هجو که در دانش و قدرت دست کمی از طنز ندارد، عصبانی، کم حوصله و انتقامجو است. مدارا و میانه روی و نصیحت سرش نمی شود، حتی بد دهن و هتاک و بی ادب است. اگرچه به نسبت تجربه اش این ناهنجاری و پرده دری در حرفهای او پوشیده تر و البته
هنرمندانه تر و شاید جان سوزتر از صراحت و آشکاری سخن جوانان خام و کم تجربۀ هم مسلکش باشد!.اما در هزل خبری از پرده پوشی نیست و بی پرده از مسائل حرف می زند.