زره استوار الهی است كه آسیب نبیند و سپر محكم اوست (كه تیر در آن
ننشیند) هر كه جهاد را واگذارد و ناخوشایند داند، خدا جامهخواری بر تن او
پوشاند و... آنان وارد میدان كارزار میشوند زیرا میدانند كه مجاهدان فی
سبیلالله مورد علاقه و محبت خدا هستند و خداوند آنان را دوست دارد. اِنَّ
اللَّهَ یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلُونَ فی سَبیلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم
بُنیان مَرصُوص (صف/4) خداوند كسانی را دوست میدارد كه در راه او پیكار
میكنند گویی بنایی آهنیناند. ز) اخلاص مطهری مینویسد: شهادت واژهای
است كه در اسلام قداست خاصی دارد، در عرف خاص اسلامیهالهای از نور این
كلمه را فرا گرفته است. این كلمه در همه عرفها توام با قداست و عظمت است،
چیزی كه هست معیارها و ملاكها متفاوت است.
از نظر اسلام هر كس به مقام و درجه شهادت نائل آید، یعنی واقعا در راه
هدفهای عالی اسلامی، به انگیزه برقراری ارزشهای واقعی بشری كشته بشود به
یكی از عالیترین و راقیترین درجات و مراتبی كه یك انسان ممكن است در سیر
صعودی خود نائل شود، رسیده است.
شهید كسی است كه با فداكاری و از خودگذشتگی خود و با سوختن و خاكستر شدن
خود محیط را برای دیگران مساعد میكند. مثل شهید مثل شمع است كه خدمتش از
نوع سوختن، فانی شدن و پرتو افكندن است، تا دیگران در این پرتو كه به بهای
نیستی او تمام شده بنشینند و آسایش بیابند و كار خویش را انجام دهند.
آری شهدا شمع محفل بشریتند.
آنان كه هستی خویش را برای وصال دوست، مهیا كردهاند، از دامهای منیّت
رهیده و شیطان را در بند كشیده و او را به یأس كشاندهاند. (مطهری،
صص7284) شهید به تعریف و تمجید دیگران دل نبسته است، یعنی در جامعه حضور
فیزیكی ندارد كه به ارتقای ظاهری در نظر مردم و كسب اعتبار و شئون فردی دل
خوش كند.
او با نهایت اخلاص و به دور از هر گونه تعلّقی جان خویش را تقدیم دوست
میكند تا به اعتلا و تداوم آرمانهای معنوی، كمك كند و همین صفا موجب
قداست، شهرت و جاودانگی اوست.
یكی از آفات مهم اعمال انسان كه موجب تباهی، حبط و زوال اعمال انسان
میشود و خطرناكترین دشمن انسان، ریا است، كه همانند موریانه، كارهای
نیكوی انسان را از درون تهی میكند و همه چیز را به آتش میكشد. بدون
تردید یكی از مصادیق زیانكارترین چهرههای انسان قرآنی، ریاكاران هستند.
قُل هَل نُنَبِّئُكُم بِالأَخسَرینَ اعمالاً الَّذینَ ضَلَّ سَعیُهُم فِی
الحَیاهِ الدُّنیا وَ هُم یَحسَبُونَ انَّهُم یُحسِنُونَ صُنعا
(كهف/103104) بگو: <آیا به شما خبر دهیم كه زیانكارترین (مردم) در
كارها، چه كسانی هستند؟ آنها كه تلاشهایشان در زندگی دنیا گم (و نابود)
شده با این حال، میپندارند كار نیك انجام میدهند!> اما شهدا به درجه
خلوص رسیده و از دام شیطان گریختهاند.
قالَ فَبِعِزَّتِكَ
لَأُغوِیَنَّهُم اجمَعینَ اِلاَّ عِبادَكَ مِنهُمُ المُخلَصین (ص/8283)
گفت: <به عزّتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم كرد، مگر بندگان خالص
تو، از میان آنها!> برو این دام بر مرغی دگر نه كه عنقا را بلندست
آشیانه (حافظ/268) ح) زندگی راستین در منطق شهید، مرگ انتقال از جهانی به
جهان دیگراست و رابطه انسان با جهان و روح با بدن از نوع رابطه كشاورز و
مزرعه است. پیامبر عزیز فرمود: الدُّنیا مَزرَعَهُ الآخِرَه (مجلسی،
67/225) دنیا مزرعه آخرت است.
شهید از اولیای خداوند ست. او بر خلاف دیگران كه فقط ظاهر دنیا را
دریافتهاند و از آخرت (و پایان كار) غافلند! حقیقت همه امور را دریافته
است و همه چیز را فانی در ذات اقدس الهی میداند.
شهید به درجهای از شوق رسیده است كه روحش تاب ماندن در جسم ندارد و
بیتاب اذن الهی است تا پر بكشد و به قرارگاه اصلی خود برود. وَ لَو لَا
الأَجَلُ الَّذِی كَتَبَ اللَّهُ عَلَیهِم لَم تَستَقِرَّ اروَاحُهُم فِی
اجسَادِهِم طَرفَهَ عَینٍ شَوقاً اِلَی الثَّوَابِ وَ خَوفاً مِنَ
العِقَاب (شهیدی، خ193/225) و اگر نه این است كه زندگی شان را مدتی است
كه باید گذراند، جانهایشان یك چشم به هم زدن در كالبد نمیماند، از شوق
رسیدن به پاداش آن جهان یا از بیم ماندن و گناه كردن در این جهان. شهید با
مرگ خود به جاودانگی میرسد و زندگی خویش را از سطح ظاهری بالا میبرد.
خداوند كریم میفرماید: وَ لا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ
اللَّهِ امواتاً بَل احیاء عِندَ رَبِّهِم یُرزَقُون (آل عمران /169) (ای
پیامبر!) هرگز گمان مبر كسانی كه در راه خدا كشته شدند، مردگانند!
بلكه آنان زندهاند، و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند. علی(ع) فرمود:
به خدا كه با مردن، چیزی به سر وقت من نیامد كه آن را نپسندم و نه چیزی
پدید گردد كه آن را نشناسم، بلكه چون جوینده آب به شب هنگام بودم كه
ناگهان به آب رسد، یا خواهانی كه آنچه را خواهان است بیابد وآنچه نزد
خداست، نیكوكاران را بهتر است (شهیدی، ن23/ 284) دوش وقت سحر از غصه نجاتم
دادنداندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند بیخود از شعشه پرتو ذاتم كردند
باده از جام تجلّی صفاتم دادند چه مبارك سحری بود و چه فرخنده شبی آن شبِ
قدر كه این تازه براتم دادند (حافظ/114) در صحیفه نور میخوانیم: شهداء،
شمع محفل دوستانند، شهداء در قهقهه مستانه شان و در شادی وصولشان عند ربهم
یُرزقوناند و از نفوس مطمئنهای هستند كه خطاب فَادخُلی فی عِبادی وَ
ادخُلی جَنَّتی پروردگارند.
اینجا صحبت عشق است و عشق. قلم در ترسیمش بر
خود میشكافد. (خمینی، 21/147) اهمیت شهید به قدری است كه آنگاه كه
پیامبر(ص)، تسبیحات اربعه را به فاطمه زهرا(س) تعلیم داد. آن حضرت از تربت
حمزه شهید، تسبیح ساخت و با این عمل خود به قداست شهید و جاودانگی او
رسمیت بخشید. امام صادق(ع) فرمودند: اِنَّ السُّجُودَ عَلَی تُربَهِ ابِی
عَبدِ اللَّهِ(ع) یَخرِقُ الحُجُبَ السَّبعَ (آملی، 5/366) سجده بر تربت
حسین(ع) حجابهای هفتگانه را پاره میكند.
اگر انسان ارزش شهید را درك كند، خاك تربت او به نمازش ارزش میدهد. راز
بقای شهید آن است كه حركت او یك بعد عقلی دارد و از ناحیه منطق حمایت
میشود و از طرف دیگر در عمق احساسات و عواطف راه یافته است. از این روی
ائمه توصیه كردهاند تا بر شهادت امام حسین(ع) گریه كنیم، این گریهها،
نهضت امام حسین(ع) را در اعماق جان مردم فرو میبرد. ط) تأسی به الگوهای
جاودانه انسان موجودی قهرمان آفرین و الگو ساز است.
قرآن كریم پیامبر عزیز اسلام(ص) را به عنوان الگوی متعالی بشریت معرفی
كرده و میفرماید: لَقَد- كانَ لَكُم- فی رَسُولِ اللَّهِ اس-وَه
حَسَنَه (احزاب/21) مسلّماً برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیكویی
بود. همچنین حضرت ابراهیم و پیروان واقعی او را الگوی مناسبی برای هدایت
جامعه معرفی میكند: قَد- كانَت- لَكُم- اس-وَه حَسَنَه فی اِب-راهیمَ
وَ الَّذینَ مَعَه (ممتحنه/4) برای شما سرمشق خوبی در زندگی ابراهیم و
كسانی كه با او بودند وجود داشت. این الگوهای جاودانه برای دفاع از حق
مردم و پیشبرد آرمانهای والای الهی از همه چیز خود گذشتند.
آزمونهای سخت الهی را پشت سر گذاشتند تا ارزشهای والای انسانی را تحقق
بخشند. در این میان امام حسین (ع) بنیانگذار الگوی كامل و بیبدیلی در
تاریخ بشریت است.
قیام سرخ او و یارانش همه تبهكاران و طغیان گران را در طول تاریخ رسوا كرد و نمونهای روشن از جهاد آرمانی را به منصه ظهور آورد.
او فریاد بر آورد كه: اِن كانَ دیِنُ مُحَمَّدٍ لا یَستَقِمُ اِلّا
بِقَتلِی فَیا سُیوُفُ خُذِینی اگر دین محمد(ص) جز با قتل من استوار
نمیگردد، ای شمشیرها مرا دریابید. امام حسین(ع) قربانی هوسهای جاه
طلبانه دیگران نیست. او با ایستادگی آگاهانه و مقاومت هشیارانه در راه هدف
مقدس به شهادت رسید. او با توجه به عواقب سختی كه در انتظار او و خانواده
اش بود، زیر بار بیعت نرفت و سكوت را در آن شرایط گناهی عظیم تلقی میكرد.
ندای جهانی حسین (ع) دعوت به آزادگی و حرّیت است كه میفرماید: یَا
شِیعَهَ آلِ ابِی سُفیَانَ اِن لَم یَكُن لَكُم دِین وَ كُنتُم لَا
تَخَافُونَ المَعَادَ فَكُونُوا احرَاراً فِی دُنیَاكُم (مجلسی، 45/51)
ای پیروان آل ابوسفیان! اگر دین ندارید و از معاد نمیترسید، [لااقل] در
زندگی دنیوی خود از آزادگان باشید.
حسین(ع) الگوی همه كسانی است كه در پی سلطنت و قدرت دروغین دنیوی و رقابت
برای جمع مال و ثروتاندوزی نیستند و دل در گرو برداشتن موانع تكامل دین و
اجرای دستورات خداوند دارند. حسین(ع) نمونه والا و متعالی انسانهایی است
كه شهادت در راه خدا را همانند گردن بندی بر گردن دختران جوان میبینند كه
مایه زیبایی و جذابیت آنان است و شهادت مایه زیبایی و رونق دین. آنان كه
نسبت به مرگ اشتیاقی همانند شوق یعقوب در دیدار یوسف دارند.
امام حسین(ع)، سید الشهداء و بالاترین اسوه و مقتدای كسانی است كه چون
میبینند كه به حق عمل نمیشود و از باطل جلوگیری به عمل نمیآید، بیتاب
روِیت حق و ملاقات خداوند میشوند و فریاد بر میآورند كه: وَ اِنِّی لَا
ارَی المَوتَ اِلَّا سَعَادَهً وَ الحَیَاهَ مَعَ الظَّالِمِینَ اِلَّا
بَرَما (مجلسی، 44/192) من مرگ را جز سعادت و زندگی با ستمكاران را جز
ملالت و خستگی و كسالت نمیبینم.
حسین(ع) در بستر پیامبر(ص) آرمیده و از پستان فاطمه شیر نوشیده و از قبیله
نور و از خاندان طهارت و تقوی است، او فریاد بر میآورد: <هیهات منّا
الذِّله> و تأكید میكند كه آگاه باشید كه این انسان پست و بیخاندان و
بیاصالت مرا میان دو امر مخیر كرد؛ جنگیدن با شمشیر و نوشیدن شربت شهادت
یا تن دادن به ذلّت و خواری و یقینا ذلّت از ما دور است. خداوند، رسول
خدا، مؤمنین و دامنهای پاك و مقدسی كه ما را در خود پرورش دادهاند و
انسانهای بلند همت و استوار در راه حق، آن را بر ما نمیپسندند. هرگز
سزاوار نیست كه ما به اطاعت انسانهای فرو مایه و زشت سیرت تن دهیم و
تسلیم هوسهای حیوانی آنان شویم. امام(ع) نمونهای كامل و متعالی است برای
كسانی كه به افراد پست و زبون، دست بیعت نمیدهند و همانند بردگان در
برابر ستم و ظلم سكوت نمیكنند.
خوشم از سوختن خویش از آنك سوختم بزم ت-و روشن كردم تا تو آسوده روی در ره
خویش خ-وی ب-ا گیتی رهزن كردم (اعتصامی، 5) جمع بندی و نتیجه گیری: گرچه
از نظر همه مردم جهان، فداكاری و ایثارگری دارای ارزش و اعتبار است، در
مكتب اسلام و قرآن، والایی انسان در پرتو روح الهی، محقق میشود و
شاخصههایی چون از اویی و به سوی اوییم كرامت و منزلت انسان، پویایی
انسان، كمال نیكویی، مسابقه در نیكیها، مرگ آگاهانه، اخلاص زندگی راستین،
ت-أسی به الگوهای جاودانه، بالاترین درجه تكامل انسان را تبیین میكند و
خداوندخریدار جان او میشود، گناهان او بخشیده و درب مخصوص بهشت به روی او
گشوده میشود.
امام حسین(ع) و یارانش، در حماسه كربلا، بالاترین الگوی مجاهدت و شهادت را در طول تاریخ بشریت، خلق كردند.
منابع و مآخذ:
1- ابراهیمی وركیانی، محمد، تاریخ اسلام، قم، دفتر نشر معارف، 1382 2 -
آدمیت، منوچهر، گلچین غزلیات شمس، تهران، آتلیه هنر، 1375 3 - اعتصامی،
پروین، گزیده قطعات، اصفهان، مشعل، 1343 4 - ابن ابی الحدید، ابو حامد،
شرح نهج البلاغه، قم، كتابخانه مرعشی، 1404 5 - حافظ، شمس الدین محمد،
دیوان حافظ، به اهتمام جهانگیر منصور، تهران، نشر دوران، 1380 6 - حر
عاملی، محمد، وسائل الشیعه...، تهران، مكتبه الاسلامیه، 1391، 7 - حرانی،
علی ابن شعبه، تحف العقول، قم، جامعه مدرسین، 1404 8 - خمینی، روحالله،
صحیفه نور، تهران، مؤسسه نشر آثار امام، 1376، 9 - دیوان علی(ع)، قم، پیام
اسلام، 1369، 10- سروش، سید عبدالكریم، مثنوی مولوی، تصحیح و پیشگفتار،
تهران، علمی و فرهنگی، 1378، 11-شهیدی، سید جعفر، ترجمه نهج البلاغه،
تهران، انتشارات علمی فرهنگی، 1377، 12 - صدوق، محمد، من لا یحضره الفقیه،
تحقیق علی اكبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، 1404، 13 - طوسی، محمد بن الحسن،
الاستبصار فیما اختلف من الاخبار، تحقیق سید حسن خرسان، دارالكتب
الاسلامیه، تهران، 1390، 14- كلینی، محمد بن یعقوب، كافی، بیروت،
دارالضواء، 1371، 15 - مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار الجامعه لعلوم
الائمه الاطهار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق 16 - مطهری،
مرتضی، قیام و انقلاب مهدی(عج) به ضمیمه شهید، قم، صدرا، 1367، 17- همو،
هجرت و جهاد، تهران، دفترمركزی حزب جمهوری اسلامی، 1360 18 - مكارم
شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، قم، مدرسه امام علی(ع)، 1384، 19- همو، تفسیر
نمونه، تهران، دارالكتب الاسلامیه، 1374، 20 - همو، ترجمه گویا و شرح
فشرده نهج البلاغه، با همكاری جعفر امامی و رضا آشتیانی، قم، هدف، بیتا
21 - النوری الطبرسی، حسین بن محمدتقی، مستدركالوسائل و مستنبط المسائل،
بیروت، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، 1408