7ـ ردپای آمریکا و مسیر ادامه جنگ
گردانندگان سیاست آمریکا یا به قول سی.رایت میلز همان برگزیدگان قدرت آن کشور که عمدتا صهیونیست هستند پیش از آنکه به منافع حکومت آمریکا درجنگ ایران و عراق فکر کنند با توجه به تأثیر مثبت این منازعه بر حیات سیاسی نامشروع رژیم صهیونیستی آتش آنرا بر افروخته و گرم نگه میداشتند.
اسحاق شامیر در همان سالها گفته بود. این جنگ باید ادامه پیدا کند زیرا ادامه آن به طولانیتر شدن عمر اسرائیل کمک میکند». این اظهارات صریح و بیشرمانه مؤید تحلیل ایران بود که علت جنگ را ترس از به خطر افتادن منافع اسرائیل در منطقه پس از سقوط حکومت پهلوی میدانست . تمام تلاش آمریکا این بود که جنگ را در حالتی بینابین نگه دارد برای بدست آوردن نتایجی از قبیل اینکه:
ـ بتواند هر روز منطقه را از خطر ایران بترساند تا جمهوری اسلامی روز منزویتر شود
ـ بتواند در گرماگرم جنگ به کشورهای حوزه خلیج فارس اسلحه و ادوات نظامی بفروشد
ـ در سطح جهانی ایران را به جایی برساند که چاره ای جز دوستی با آمریکا نداشته باشد.
مقامات آمریکایی بنابر اظهارات خودشان میدیدند که «ایران منابع اندکی در اختیار دارد، از نظر دیپلماتیک منزوی است و از نظر سلاح در مضیقه» که همه این شرایط برای منافع آنها ارضا کننده خواهد بود. با نگاه به این شرایط بود که بعدها آمریکاییها اعتراف کردند «ما در ابتدا میگفتیم بگذارید ایران و عراق هر چه قدر میخواهند به جان یکدیگر بیفتند».
یک نکته مهم را باید در اینجا مدنظر قرار داد و آن اینکه هدف آمریکا فقط برقراری جنگ بود نه شکست ایران. آمریکا جنگ ایران و عراق را در توازن میخواست چرا که از منظر آمریکا سقوط ایران ممکن بود باعث تجزبه کشور یا حاکم شدن حزب توده و بالطبع شوروی گردد و از طرفی پیروزی عراق هم مطلوب نبود چرا که ممکن بود عراق را تبدیل به قدرت مطلق منطقه بکند و این تهدیدی برای کشورهای عربی و بالطبع منافع جهان غرب در این منطقه بود.
1ـ7) حمایتهای آمریکا از عراق
پس از پیشرویهای ایران حفظ توازنی که از آن سخن گفتیم نیاز به قدرتمند شدن عراق داشت. در همین راستا آمریکا حمایتهای آشکار خود از رژیم عراق را آغاز کرد. برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر گفت «آمریکا باید در جهت متوقف کردن انقلاب اسلامی کاملا از رژیم عراق پشتیبانی کند و با صدام روابط فوقالعاده برقرار کند، ماسکی وزیر امور خارجه آمریکا با دیدار وزیر خارجه عراق در نیویورک مذاکراتی انجام داد ، کیسینجر مخفیانه به عراق سفر کرد ، کنگره آمریکا به درخواست دولت ، عراق را از لیست حامیان تروریست حذف کرد تا بتواند سلاح به آن کشور بدهد و تصویب کرد که 9 میلیارد دلار اعتبار برای عراق طی سالهای 82 تا 85 اختصاص داده شود. 2/1 میلیارد دلار هم از طرف دولت به شرکتهای خصوصی وام اعطا شد تا خط لوله نفت عراق را از طریق اردن احداث کنند. سیا هم موظف شده بود اطلاعات ماهوارهای خود را از ایران در اختیار عراق قرار دهد.
2ـ7) جنگ نفتکشها اولین حضور نظامی آمریکا
آغاز اقدامات عملی آمریکا بر ضد ایران جنگ نفتکشها بود که با یک طراحی حساب شده نتایج بسیار مطلوبی برای آمریکا به بار آورد. جنگ نفتکشها با کمک فرانسه در سال 62 آغاز شد. آنها عراق را با هواپیماهای سوپر استاندارد فرانسوی تجهیز کردند که به عراق توانایی میداد با موشکهای اگزوسه نفتکشهای ایران را هدف قرار دهد
1ـ2ـ7) تأثیر جنگ نفتکشها بر ایران
الف ـ کاهش تولید و صدور نفت که چون عمده درآمد ایران از فروش نفت بود باعث کاهش شدید درآمدها میشد
ب ـ افزایش هزینههای تولید و استخراج نفت
ج ـ افزایش هزینههای صدور به خصوص حق بیمه محمولات و حق سور شارژ کشتیهای تجاری
د ـ افزایش صدور نفت اعراب حوزه خلیج فارس و کم رنگ شدن نقش ایران در بازار نفت
2ـ2ـ7) تأثیر جنگ نفتکشها بر عراق
الف ـ کاهش قیمت نفت و افزایش هزینهها بخصوص که نتیجهاش کاهش درآمدها بود
ب ـاحتیاج بیشتر عراق به کمکهای آمریکا و حامیان عرب که خود 3 نتیجه داشت
ج ـ صدام بیشتر تابع آمریکا میشد
د ـ شیخنشینهای خلیجفارس با افزایش درآمد بیشتر خود را مدیون آمریکا میدانستند
ه ـ اعراب با کمکهای خود به عراق هر روز صدام را وامدارتر و دستهای خود را آلودهتر به جنگ میکردند
این برنامه از پیش طراحی شده پس از اجرا علاوه بر همه منافع فوق بهانهای هم بدست آمریکا داد تا برای کنترل از نزدیک جنگ وارد خلیجفارس شود و آن بهانه اسکورت کشتیهای کویتی به درخواست آن کشور با توجه به ناامنی خلیجفارس بود.