الف. سیاست ها
محمل
تأثیر انقلاب اسلامی در لبنان به طور طبیعی شیعیان این كشورند. در زمان
وقوع پیروزی انقلاب، سازمان امل، مهم ترین حزب شیعیان در عرصه سیاسی لبنان
بود. انقلاب اسلامی در جریان امل نقشی دوگانه ایفا كرد. طبیعتٹ پیروزی
انقلاب اسلامی ایران برای جنبش امل برانگیزاننده بود. چنان كه ریچارد
نورتون می نویسد كه سقوط شاه ثابت كرد كه حكومتی نا مشروع را نباید تحمل
كرد. (14)
جنبش
امل به مثابه جنبش شیعی موفق، از جریان پر شور فراهم شده از طریق انقلاب
سود برد. به هر حال این جنبش كه جنبشی میانه رو ومحافظه كار به حساب می
آمد، نمی توانست حامل اندیشه های ایدئولوژیك و پرشور انقلاب اسلامی باشد،
از این رو به سرعت دچارانشقاق و ریزش نیرو گردید.
هنگامی كه (نبیه بری)
رهبر جنبش امل، همزمان با اشغال لبنان توسط اسرائیل (1982)، در گردهمایی
كمیته نجات ملی كه به دعوت الیاس سركیس، رئیس جمهور وقت لبنان شركت كرد،
سید ابراهیم امین مسئول دفتر جنبش امل در تهران، بابرگزاری كنفرانسی
مطبوعاتی به كمیته نجات ملی و شركت كنندگان درآن حمله كرد و آن را كمیته
ای امریكایی نامید.
سید حسین موسوی، جانشین رهبر جنبش امل نیز در این زمان
به سوی منطقه بقاع به حركت در آمد و تأسیس جنبش امل اسلامی را در آنجا
اعلام كرد كه بعدها به حزب الله پیوست. (15) همچنین امل كسانی چون زكریا
حمزه، علی محمد الحسینی، مصطفی دیرانی، محمد عباسی، علی جابر، احمدخلیل
فقیه و محمد مبارك را اخراج كرد كه آنها هم بلافاصله مقاومت مؤمنه را
بنیاد نهادند. (16)
در
این میان مهم ترین جنبش (جنبش حزب الله) كه تبلور عینی انقلاب اسلامی در
لبنان به شمار می آید. در حالی كه رهبران جنبش امل، علاقه چندانی به
گفتمان و ایدئولوژی اسلام گرایی با قرائت انقلاب اسلامی لبنان نشان نمی
دادند، جنبش حزب الله كه متشكل از اسلام گرایان مبارز بود، به پرشورترین و
مطمئن ترین حامل این گفتمان تبدیل شد. (17)
شاخصه جهان شمولی، از شاخصه
های مطرح درچارچوب نظری بود كه از ویژگی های انقلاب اسلامی است و به همان
شكل در حزب الله نیز نمود یافته است. حزب الله هنگام تأسیس، دربیانیه ای
با عنوان (ما كه هستیم و هویت ما چیست ؟) به بروز این شاخصه پرداخته و می
نویسد: ما فرزندان حزب الله هستیم كه خداوندطلیعه آن را در ایران به
پیروزی رساند تا دوباره هسته اولیه دولت اسلامی را در جهان بر پا كند...
ما در لبنان یك حزب تشكیلاتی بسته باچارچوب سیاسی گنگ نیستیم، بلكه امتی
هستیم كه از طریق كمربنداعتقادی و سیاسی نیرومندی به نام اسلام، به
مسلمانان سراسر جهان وابسته ایم). (18)
خصیصه
مشترك دوم انقلاب اسلامی و حزب الله، احیاگری است كه سید ابراهیم الامین،
سخنگوی حزب الله در دهه هشتاد میلادی، آن راچنین معنا می كند: (صدور
انقلاب، به معنای تسلط نظام ایران برملت های منطقه خاورمیانه نیست، بلكه
به معنای تجدید حیات اسلامی منطقه است تا آنچه بر این ملت ها مسلط می شود،
اسلام باشد). (19)
ویژگی
مشترك سوم عدم تأكید بر گرایشات فرقه ای است. با توجه به تأكید حزب الله
بر بنیادها و عناصر شیعی، هیچ گونه تمایلات فرقه گرایانه در اهداف آن به
چشم نمی آید، بلكه بیشتر بر امت جهانی اسلام تأكید دارد.
ویژگی مشترك دیگر
اجرای شریعت اسلامی است. حزب الله در بیانیه تأسیس خود می گوید: (فرهنگ ما
بر منابع قرآن، سنت و سیره معصومان و احكام و فتاوای صادره از سوی فقیه
مرجع تقلید ما استوار است). (20)
پای
فشاری بر عدم جدایی دین از سیاست، خصیصه مشترك دیگراست. سید حسن نصر الله
در این باره و الگوگیری از ایران چنین می گوید: (اسلام برای ما دین مسجد و
مدرسه و خیابان و دولت ونهادهای آن است. دین قادر به برپایی انقلاب و
اقامه دولت است... همان گونه كه در ایران ثابت شد كه اسلام قادر است، در
مشكل ترین شرایط و بدترین تهدیدها، انقلاب بر پا و دولت اقامه كند). (21)
دیگر
باور مشترك اعتقاد به ولایت فقیه است. حزب الله همواره برپایبندی نظری و
عملی به ولایت فقیه و رهبری مجتهد آگاه پای فشرده است كه ممیزه اصلی این
جنبش، از دیگر جنبش های اسلامی منطقه ای نیز محسوب می گردد.
دیدگاه حزب
الله در این باره چنین است كه (در خصوص ولایت امر، ما خود را به ولایت
مرجعیت رشیدی پایبند می دانیم. ولایت در فقیه جامع الشرایطی كه عدالت،
اعلمیت، كفایت، آگاهی به مسائل روز، مدیریت، تقوی و سایر صفات لازم در
اوتجلی یافته است).
حزب
الله بر الگوگیری و پیوستگی با امام خمینی (ره) تأكید فراوان دارد. سید
حسن نصر الله می گوید: (از نظر ما امام خمینی مرجع دینی، امام و رهبر به
تمام معنای كلمه است. ایشان نماد و سمبل انقلاب علیه طاغوت ها، مستكبران و
نظام های استبدادی است.)
سید ابراهیم الامین نیز می گوید: (ما در روند
تصمیم گیری سیاسی تنها بر فقیه تكیه داریم. ما از فرامین امام پیروی كرده،
به جغرافیا اعتقادی نداریم). (22)
در
بعد دیگر از این قضیه و مشابهت میان انقلاب اسلامی و حزب الله، باید به
محوریت روحانیت در عمل سیاسی توجه كرد. جایگاه ویژه روحانیون در حزب الله
به نفوذ روز افزون این حزب در میان شیعیان لبنان انجامید. این در حالی است
كه اساسٹ بخش زیادی از نفوذروحانیون شیعه در لبنان از تأثیراتی است كه
شیعیان لبنان از انقلاب اسلامی ایران پذیرا شدند. چنان كه اسد اللهی بیان
می كند، روحانیون شیعه نقش مهم در حزب الله ایفا می كنند. (23)
ارتباط میان
ولی فقیه وپیروان لبنانی وی و پوشش اعمال و مواضع حزب الله ضمن حفاظت
وصیانت از ماهیت اسلامی آن
.
جریانات
اسلامی شیعی از بعد دیگری نیز از انقلاب اسلامی تأثیرپذیرفته اند و آن
بهره گیری كامل از نمادهای اسلامی است؛ نمادهایی چون عاشورا، شهادت، امام
حسین (ع)، ظهور حضرت مهدی (عج) ومساجد. از دیدگاه حزب الله، انقلاب ایران
ایرانی نبود، بلكه مقدمه ای برای ظهور امام زمان (ع) بود.
نكته
مهم دیگر در زمینه تأثیرپذیری، تأثیر منطقی تحولات وتطورات انقلاب اسلامی
بر حزب الله لبنان است. در این باره باید گفت كه اگر چه تحولات حزب الله
عمدتٹ درون زا است و همان شرایطی كه تطورات انقلاب اسلامی را رقم می زند،
در باره حزب الله نیز صادق است؛ اما نمی توان از سهم بالای تحولات انقلاب
اسلامی بر حزب الله لبنان فروكاست.
حزب الله لبنان در خلال دهه 60 شمسی و
80 میلادی، متأثر از فضای داخلی لبنان و سیاست های ایران، رویكردی كاملا
مبارزه جویانه و انقلابی داشت؛ اما در اواخر دهه 80 میلادی با قبول
قطعنامه 598 از سوی ایران و پایان جنگ عراق، و رحلت حضرت امام (ره)فضای
جدیدی حاكم گشت. مجموعه تحولات ایران و اوضاع جهانی وداخلی لبنان، حزب
الله را به سمت واقع گرایی سوق داد كه آثاری بر جای گذاشت.
حزب الله كه در
آغاز با پیمان طائف به شدت مخالفت ورزیده بود، به تدریج از روند مخالفت
خود كاست و به همكاری با نظام سیاسی حاصل از پیمان طائف و نخست وزیر آن
رفیق حریری پرداخت. (24) درهمین راستا، راهبرد سیاسی را در كنار راهبرد
نظامی در دستور كار خودقرار داد كه نتیجه آن اصلاح در كادر رهبری و اخراج
شیخ صبحی طفیلی از شورای رهبری حزب بود كه همچنان بر مواضع رادیكال پای می
فشرد. (25)
همچنین
به آزادی گروگان های خارجی كمك كرد كه همراه باشناسایی و به رسمیت شناخته
شدن حزب الله از سوی دولت و حفظسلاح در جنوب بود. بدین ترتیب حزب الله به
مشاركت در نظام سیاسی لبنان پرداخت.
حزب
الله كه تا پیش از پیمان طائف از سرنگونی نظام سیاسی لبنان وپیوستن آن به
یك وطن بزرگ اسلامی سخن می گفت، پس از دهه 60شمسی با توسل به قواعد فقهی
اسلامی، نظیر اضطرار و اصل تزاحم، به سمت واقع بینی حركت كرد.
همچنین از
ادعای ادامه جنگ پس از عقب نشینی ارتش اسرائیل از جنوب لبنان، به نحو
زیركانه ای دست كشید وآن را به صورت یك آرمان بیان كرد. از سوی دیگر،
رهبران حزب الله مقاومت اسلامی را با تفاسیر وطن خواهانه و ملی پیوند
دادند تا گستره بیشتری به خود بگیرد.
محمد
رعد از اعضای شورای سیاسی حزب الله لبنان می گوید: (نگرش رهبری حزب الله
واقع گرایانه است و منافع ملی لبنان را مد نظرقرار می دهد... هدف از
مقاومت، آزاد سازی خاك لبنان است و پس ازعقب نشینی اسرائیل، به دوران باز
سازی نیاز است).
تأثیر
دیگر تغییر سیاست در ایران آن بود كه حزب الله نیز همزمان باایران، سیاسیت
درهای باز را به اجرا گذاشت. چنان كه به ایجاد رابطه بااهل سنت، مسیحیان و
دروزی ها مبادرت ورزید و به مذاكره با احزاب سیاسی مختلف لبنان پرداخت. آن
گونه كه تجمع از احزاب لبنانی را نیزسامان داد. (26) سید حسن نصر الله نیز
پس از اخراج اسرائیل از جنوب لبنان، آن را پیروزی همگان بر شمرد و تمام
مردم لبنان را در آن شریك دانست.
در
بحث نگاه به غرب، حزب الله كه در ابتدا به دنبال اخراج نیروهای غربی و
مقابله با آنان، حتی در قالب خبرنگار و... بود، در دور جدید به تعدیل این
مواضع پرداخت و بیشتر در پی تقابل فرهنگی با غرب بر آمدو به اصلاح رابطه
خود با خبرنگاران غربی پرداخت.
به ایجاد پایگاه های اینترنتی پیشرفته همت
گماشت و رابطه اش را با كشورهای غربی بهبودبخشید. همچنین در حالی كه در
سال های پیش به كشورهای عربی می تاخت، به بهبود رابطه خود با آنان پرداخت.