تبیان، دستیار زندگی

به نام خدایی که این قدر ها دور نبود

من این بحثو می زارم تا هر کس که می تونه نظرشو در مورد این که خدا کجاست بده. (البته با اثبات) این اثبات می تونه اثبات ریاضی،فلسفی و عرفانی، زیست شناسی،شیمیایی و یا هر علم دیگه ای باشه.ولی اون اثباتی که در اینجا نیازه،اثبات از طریق نجومه.

ممنون می شم از نظراتون!!

+++++++++++++//

تا جهان باقی است مرزی هست

همچنان بوده ست

 تا جهان بوده ست...(استاد اخوان ثالث)

با سلام

منم با نظر ممل 92 موافقم ؛ اول اینکه اگه خدا رو محدود به مکان بکنیم پس مکان میشه خدای ، خدای ما چون خدا نیاز داره به مکان پس اینطوری متوجه میشیم که مکان خدای ماست اما مکان هم خودش وابسته به خدای بزرگتریه که اونو ایجاد کرده ، اما اگه توجه کنید چندین خدا وجود نداره یک خدا بیشتر نیست چون اگه چند خدا وجود داشته باشه این نظام و این ترتیب منظم که در این جهان وجود داره بوجود نمیاد و هر خدایی یه کاری که دوست داره رو انجام میده و تمام جهان یا به هرج و مرج کشیده میشه یا نابود میشه ! پس به این نتیجه میرسیم که یک خدا هست که نه به مکان و نه به زمان و ... وابسته و این مخلوقات به اون وابسته هستند ! پس با این اوصاف متوجه میشیم که خدا به هیچ جا وابسته نیست و هیج جا نیست بلکه مکان یه جایی هست و ما در مکانیم ! پس ما باید اول مکان رو بشناسیم که این قدرت رو داریم ولی قدرت شناخت کامل خدا رو نداریم پس اولین کار ما اینه که مکان رو شناسایی کنیم که اینم با همون سیر و سلوک عرفا هست که ...

در این صورت ما دو تا عالم داریم  عالم بزرگ و عالم کوچک ؛ عالم کوچک میتونه رشد کنه و عالم بزرگ رو تحت تصرف خودش در بیاره و بهش دستور بده اما عالم بزرگ ثابته و قابل رشد کردن نیست ، عالم کوچک همون انسانه که ما هستیم و عالم بزرگ هم دنیایی که توش زندگی میکنیم. این کار هم با همون ریاضت های نفسانی هست که میشه این قدرت رو داشت!

در هر صورت آیات و روایات متنوعی اومده که میتونیم اونا رو مطالعه کنیم و راه درست فهمیدن و درک کردن این موضوعات رو بدونیم.

با تشکر آنلاکر

به نام خدا

سلام

حرف های شما رو بدون هیچ نوع قضاوتِ و جهتگیریی خوندم.با نظر خودم توضیح می دم اگه مشکلی داشت (که حتم داره)خوشحال میشم بدونم.

1.چون علم ضائیده فکر ماست و ما خلق خداییم، ما جزء هستیم و خدا کل، هرگز جزء‌ نمیتونه کل رو توصیف کنه.

2.اگردقت کنین میبینین علم به معنی Science وجود انسان رو وابسته به معجزه نمیدونه و توجیهی علمی براش میاره

3.با توجه به این توضیحات که هنوز نتونستم اسرار کائنات رو کشف کنیم، چجوری میتونیم محل خدا رو بگیم؟

4.سوال پیش میاد، مگه خدا جسم داره که براش فضا و مکان تعریف کنیم؟

5.اگر بخواهیم خدا رو محدود به مکان کنیم، اون رو نیازمند کردیم و موجودی، و اگر چنین باشه دیگه خدا نیست...چون جا برای ماده هست ولی خدا مادی نیست!

6.تو فلسفه و عرفان میشه در مورد خدا بحث کرد و با علومی که شما ذکر کردین، اصلا نمیشه در مورد ماهیت خدا بحث کرد، چه برسه در مورد مکان خدا!

7.به نظر من سوال شما خیلی کلی هست یا اساسا اشتباهه...

----------

8. اول اینکه اگه خدا رو محدود به مکان بکنیم پس مکان میشه خدای

9.در این صورت ما دو تا عالم داریم  عالم بزرگ و عالم کوچک ؛ عالم کوچک میتونه رشد کنه و عالم بزرگ رو تحت تصرف خودش در بیاره و بهش دستور بده اما عالم بزرگ ثابته و قابل رشد کردن نیست ، عالم کوچک همون انسانه که ما هستیم و عالم بزرگ هم دنیایی که توش زندگی میکنیم. این کار هم با همون ریاضت های نفسانی هست که میشه این قدرت رو داشت!

 ---------

توضیحاتم.

1. در مورد رسیدن از جز به کل و برعکسش، که در دنیای اموز ما به یه علم و بازی تبدیل شده (مهندسی معکوس.تشخیص آخرین حرکت مهره شطرنج) می تونم یه مثال ساده بزنم.

** اگه یه قطره از بزاق کوزه گر با خاک کوزه مخلوط بشه، میشه از روی همون بزاق دی ان اِی کوزه گرو کشف کرد و یا حتی ممکنه علم بتونه به جایی برسه (شاید رسیده باشه) که با شبیه سازی حرکت چرخشی ساخت کوزه، اثر انگشت کوزه گرو تولید کند.هم دی ان اِی و هم اث انگشت همونطور که می دونید منحصر به فرد هستند.

2.به نظر خودم تمامی ه معجرات دلیل علمی دارن و این علم را خداوند به پیامبران و آورندگان معجرات میده. شاید فعلا بعضی از معجزات با عقل ما جور در نیاد که اگر چنین نیز باشد دلیل بر بی کران بودنِ علمِ نه نداشتن دلیل علمی.

3.این حرفتون دلیل نمیشه. انسان به فضا رفته بدون اینکه به تمام زوایای وجودی فضا پی برده باشه.

4و 5و 8. اشتباه شما (جسارتا)اینجاست که فکر می کنید اگه خدا رو تو مکان تصور کنیم محدود شده. خد اینقدر بزرگ هست که اگه بخواد تو مکان هم جا میشه و به نظرم از دل یک ذره گرفته تا اعماق فضا خدا وجود داره و حتی بشتر از این.

6.خداوند به کرات در قرآن بعد توضیح پیداش جهان، شب و روز، گردش ماه و خورشید، نحوه اسقرار کوهها و ... گفته که " در اینها نشانه هایی است برای اهل یقین ". به نظر من با تمامی علوم میشه در مورد خدا بحث کرد. (عرافان ، فقه، نجوم، ریاضیات و ...)

9. در مورد عالم بزرگ و کوچیک خیلی خوب گفتی ولی آخرشو نفهمیدم یعنی چی که فقط با ریاضت میشه؟ اگه میشه بیشتر توضیح بده.

7.این سوال واقعا کلیِ.مخصوصا اینکه هدف از طرح سوال برام مشخص نیست. بهتر بیشتر توضیح بدین.

با سلام، ببخشید از این که دیر شد تا به سؤالاتتون در مورد سؤالم جواب بدم. شما راست گفتین باید یکم جزئی تر سؤالم رو می پرسیدم. در واقع منظور من از اثبات خدا این نبود که مثلا" تو علم زیست شناختی اول بیایم خدا رو به صورت ماده دربیاریم و تک تک سلول هاشو آنالیز کنیم. به هیچ وجه! هر فردی یک روزی درد متعالی به سراغش می یاد و اگه از این درد نگه آخ! یعنی این که زندگیش از اون اول تا الأن که زنده است همش بی خود بوده چون تک تک سلول هاش بدون حتی یک هدف دائم داشتن بی جهت ساخته و تکثیر می شدن. یادمه که یه استادی داشیتم که می گفت:" هر طور که دوست داری خداتو تصور کن،این تصور می تونه تو قالب تقاشی مصور شه یا به صورت یه شعر و داستان مکتوب شه ولی هیچ وقت یادت نره که از خدات "بت" نسازی". حالا من سؤالم از شما اینه که اگه ما توی این زمینی که نمی دونم دقیقا" کجاست؟ و توی آزمونی که نمی دونیم نمره مون چنده! خدا رو چطوری می تونیم  پیدا کنیم اگه شما می گید که خدا رو نمی شه محدود به ماده و فضا کرد؟ و با اینکه ما مهره های بازی ای بیش نیستیم چرا درد متعالی به سراغمون میاد و میگه که خداتو پیدا کن؟

سلام

ابتدا این را در نظر داشته باشید كه اگر كسی حتی امكان وجود خدا را نیز نپذیرد و با این موضوع مخالفت كند، در این صورت هر دلیلی كه ارائه شود، آن را توجیه كرده و با تعبیر و توضیحی آن را مردود خواهد شمرد. درست شبیه این میماند كه كسی كلاً نپذیرد كه انسان توانسته است بر روی كرة ماه قدم بزند. در این صورت هیچ فرقی نمیكند كه دربارة این موضوع چه مقدار اطلاعات به او داده شود؛ طرز فكر او تغییر نخواهد كرد. اگر به این شخص عكسهای مستندی از فضانوردان نشان داده شود كه در حال راه رفتن بر روی كرة ماه هستند، و یا مصاحبه هایی را كه با فضانوردان شده است به او نشان دهند و یا حتی سنگهایی را كه از سطح كره ماه جمع آوری شده ببیند، تمامی این شواهد و مدارك برای چنین شخصی بی ارزش خواهد بود. زیرا كه او قبلاً این نتیجه گیری را كرده است كه انسان قادر نیست به كره ماه برود.
وقتی كه صحبت از امكان وجود خداوند پیش می آید، كتاب مقدس میفرماید که هستند مردمانی که به اندازه کافی شواهد و مدارک قانع کننده را دیده اند اما حقیقت وجود خدا را زیر پا گذاشته اند. (رومیان 1 : 19 - 21) از طرف دیگر كتاب مقدس درباره كسانی كه مایلند بدانند كه آیا خدا واقعاً وجود دارد، میفرماید: «و مرا خواهید طلبید و چون مرا به تمامی دل خود جستجو نمایید، مرا خواهید یافت.» (ارمیا 29 : 13 - 14)

به نام ایزد آفاق

باید بگم که اون افرادی که شما شاید هزاران بار دیده باشین خیلی زیادن و از خصوصیات این افراد اینه که نه تنها پنبه گذاشتن تو گوششون بلکه دو دستی گوشاشونو گرفتن تا صوتی داخلش نشه و البته خودم از اون دسته افرادی ام که با مدرک دیدم که نیل آرمسترانگ حتی پاشو روی ماه نگذاشته ولی آیا من می تونم بیام بعد از این همه سال به همه ی دنیا بگم که هیچ انسانی پاشو رو ماه نذاسته؟ نه به هیچ وجه چون با اون سیاست هایی که آمریکا داره من هیچ کاری نمی تونم بکنم و دیگه همه ی مردم قبول کردن که انسان به ماه رفته. منظور من این نبود که من هم گوشامو گرفتم و منتظرم تا دیگران خدارو به من نشون بدن، نه ،ولی من با این که خدا مو بهم دیکته نکردن ، دچار تناقض شدم که چرا خدا رو تا  به حال کسی نتونسته با نجوم به اثبات برسونه.