تبیان، دستیار زندگی

شیوه و زمانی كه عاملان ترور عماد مغنیه برای انجام این طرح تروریستی انتخاب كرده بودند، شایان توجه و عنایت می باشد. به دیگر سخن، با وجود آنكه اجرای طرح ترور شخصی با اهمیت و اعتبار عماد مغنیه مطمئنا نیازمند تعقیب های طولانی و نفوذ به داخل حلقه امنیتی موجود در اطراف وی می باشد؛ ولی باید این نكته را مد نظر داشت كه این ترور بعد از گذشت دو هفته از صدور گزارش كمیته وینوگراد انجام شده است، گزارشی كه بسیاری از افراد در فهم دقیق آن ناكام مانده اند.

ادامه در پاسخ ها 

از نظر عرب ها گزارش وینوگراد بی طرفانه تنظیم شده؛ زیرا بر شكست حمله نظامی صهیونیست ها علیه لبنان تاكید داشته و اثبات گفته حزب الله مبنی بر پیروزی در جنگ است؛ ولی هیچ كس به این نكته توجه نداشته كه وینوگراد در گزارش خود بر ضرورت اینكه "اسرائیل" باید در برخوردش با عرب ها وحشیانه تر رفتار نماید، تاكید نموده است.

هر كس كه نگاهی دقیق به مفاد گزارش وینوگراد داشته باشد، به این نتیجه می رسد كه تهیه كنندگان آن دولت كنونی و دولت های دیگری كه در "اسرائیل" مجال ظهور می یابند، را به حمله علیه عرب ها دعوت می كنند و از رهبران ارتش صهیونیستی كه در جنگ لبنان به خاطر هراس از افزایش تلفات جانی از انجام عملیات های بیشتر خودداری كردند، انتقاد می كنند و زبان به سرزنش آنان می گشایند.

در بخشی دیگر از گزارش كمیته وینوگراد نیز از ارتش به خاطر عدم توجه به دو اصل مهم انتقاد شده است كه یكی از آنها توجه به تحقق اهداف از پیش تعیین شده و تلاش برای كسب یك پیروزی آشكار و روشن بر دشمن است.

ضمنا اعضای وینوگراد در گزارش خود اعلام كردند: "جنگ لبنان نشان داد جامعه صهیونیستی هنوز آمادگی آن را ندارد تا كشته شدن شمار زیادی از سربازانش در جنگ با طرف های عربی را ببیند و همین امر باعث شده است تا اسرائیل در جنگش شكست بخورد. ضمنا عملكرد سرتاسر عیب ارتش و فرماندهان نظامی صهیونیستی نیز باعث شده است تا اسرائیل موفق به كسب پیروزی نشود. "



در گزارش وینوگراد از ارتش صهیونیستی ـ یعنی قوی ترین ارتش در منطقه خاورمیانه ـ كه در مقابله با یك گروه شبه نظامی مانند حزب الله با ناكامی مواجه شد و در متوقف ساختن حملات موشكی حزب الله به مناطق شمال اسرائیل كه تا آخرین روز جنگ نیز ادامه داشت، موفقیتی حاصل نكرد به شدت انتقاد شده است.



كاملا روشن است كه كمیته وینوگراد به صورت غیر مستقیم خواستار آن است كه ارتش صهیونیستی در آینده دست به اقدامات نظامی علیه طرف های عربی بزند؛ حتی اگر این امر با كشته شدن شمار زیادی از سربازان ارتش عبری همراه باشد. البته هنوز مشخص نیست كه حكومت و ارتش با سرزنش ها و توبیخ های كمیته وینوگراد چگونه برخورد خواهد كرد؛ ولی در هر حال، تهیه كنندگان گزارش وینوگراد به صورت غیر مستقیم از ارتش خواسته اند تا در فعالیت های نظامی خود علیه عرب ها هیچ تردیدی به خرج ندهد.



نكته جالب توجه آن است كه این گزارش در زمانی صادر شده است كه بحث و جدل ها در مورد شكل برخورد رژیم صهیونیستی با حملات موشكی گروه های مبارز حاضر در نوار غزه در اوج خود قرار دارد و بحث ها به طور مشخص با محوریت امكان حمله گسترده زمینی به نوار غزه، اشغال مجدد كل این منطقه یا بخش هایی از آن صورت می پذیرد.

تا كنون ارتش و همچنین حكومت در مورد صدور دستور حمله گسترده زمینی به نوار غزه با تردید عمل می كنند؛ زیرا هراس آن را دارند كه این اقدام به كشته شدن شمار زیادی از سربازان صهیونیست بیانجامد.

در چنین شرایطی اگر رهبران سیاسی و فرماندهان نظامی رژیم اشغالگر قدس بخواهند به توصیه های كمیته وینوگراد گوش سپارند، باید در حمله به نوار غزه هیچ تردیدی به خرج ندهند و حتی اگر ذره ای این احتمال وجود داشته باشد كه این حمله به كاهش حملات موشكی مقاومت بیانجامد، "اسرائیل" باید بدان مبادرت ورزد. ضمنا باید این فرمول ـ مبادرت ورزیدن به اقدامات نظامی در صورت وجود احتمال پیروزی ـ را دولت صهیونیستی در مورد ایران، حزب الله و سوریه نیز انجام دهد.

بعد از گذشت دو هفته از صدور گزارش وینوگراد، دستور ترور عماد مغنیه صادر شد كه به اعتقاد رسانه های جمعی صهیونیست در راستای تحقق اهداف از پیش تعیین شده فراوانی صورت گرفت كه نهادهای امنیتی به دنبال گرفتن درس از جنگ دوم لبنان آنها را وضع و تنظیم كرده بودند.

روزنامه عبری زبان هاآرتص در شماره روز پنج شنبه (14/2/2008) خود به نقل از منابع امنیتی صهیونیستی اعلام كرد: ترور مغنیه تنها با هدف انتقام از شخص وی به خاطر مشاركت در برنامه ریزی و اجرای شمار زیادی از عملیات ها كه صدها كشته و زخمی در صفوف نظامیان و غیرنظامیان "اسرائیلی" بر جای گذاشت، انجام نگرفت؛ بلكه این عملیات با هدف كاهش توان حزب الله در تداوم روند اجرای عملیات ها علیه "اسرائیل" صورت پذیرفت.



روزنامه مذكور در بخشی دیگر از گزارش خود در خصوص ترور عماد مغنیه نوشت: نهادهای امنیتی معتقدند كه وی (مغنیه) در برنامه ریزی و اجرای شمار زیادی از عملیات های نظامی علیه "اسرائیل" سهیم بوده است.



هاآرتص افزود: "اسرائیل" نیز همچون ایالات متحده آمریكا در ترور مغنیه نقش داشت و دلیل این امر را نیز باید در نقشی جستجو كرد كه وی در هماهنگی میان جنبش های مقاومت فلسطینی از جمله حماس و جهاد اسلامی ایفا می نمود.

ژنرال عوفادیا ایرلیخ صهیونیست از جمله كارشناسان مسائل امنیتی تاكید كرد: ترور مغنیه به منظور ایجاد هراس در دل كادر رهبری حزب الله و همچنین برانگیختن حس تردید و شك نسبت به یكدیگر در محافل رهبری این حزب است؛ زیرا این امكان وجود دارد كه ترور مغنیه باعث ترسیم این ذهنیت در فكر رهبران حزب الله شود كه این ترور در نتیجه موفقیت "اسرائیل" در نفوذ به داخل حزب و یافتن برخی مزدوران صورت گرفته باشد.

ایرلیخ در ادامه گفتگوی بامداد پنج شنبه (14/2/2008) خود با رادیو سراسری رژیم صهیونیستی گفت: ممكن است ترور مغنیه منجر به آن شود كه حزب الله تلاش ها و تدابیر امنیتی بیشتری را برای جلوگیری از موفقیت تل آویو در اجرای عملیات های ترور علیه این حزب، به ویژه حسن نصر الله صورت دهند.



پرفسور ایال زیسر صهیونیست از كارشناسان مسئله جنگ میان حزب الله و رژیم اشغالگر قدس معتقد است ترور مغنیه با هدف تخریب چهره پیروزمندانه ای صورت گرفت كه حزب الله در جنگ خود با "اسرائیل" بدان دست یافت و تل آویو نیز شكست خورده و سرافكنده از آن بیرون آمد.

وی در ادامه خاطرنشان ساخت: این عملیات نه تنها هشدار به حزب الله، بلكه هشدار به جنبش های حماس و جهاد اسلامی نیز هست كه رهبران شان در سوریه به سر می برند. ضمنا انتظار می رود بعد از ترور مغنیه، رهبران دو جنبش حماس و جهاد اسلامی كه در داخل سوریه به سر می برند، تلاش ها و تدابیر امنیتی بیشتری را برای حفظ جان خود به كار بندند.



ایال زیسر افزود: ترور مغنیه یك اهانت بی سابقه به سوریه بود و بعد از گذشت تقریبا یك سال از حمله جنگنده های صهیونیستی به آنچه كه از آن با نام راكتورهای هسته ای مخفی دمشق نام می بردند، صورت پذیرفته است.

اوفر شیلح، تحلیلگر برجسته روزنامه "معاریو" با انتقاد شدید از اقدام رژیم صهیونیستی در ترور عماد مغنیه، تاكید كرد: انجام این ترور از تفكر بیمار "اسرائیل" نشات می گیرد، تفكری كه خشونت و اقدام نظامی را به عنوان راهكار دست یابی به هدف می داند.

وی در مقاله ای كه روز پنج شنبه (14/2/2008) به چاپ رسید، خاطرنشان ساخت: دولت به جای اینكه یك استراتژی مشخص و حكیمانه در برخورد با دشمنان داشته باشد؛ فقط به دنبال فرصت های مناسب جهت ترور دشمنان است، بدون آنكه در این میان دیگر فاكتورهای استراتژیك و راهبردی را در نظر بگیرد.




اوفر شیلح با تاكید بر شكست سیاست ترور، به ویژه در مقابله با حزب الله عنوان داشت: تل آویو در سال 1992 شیخ حسین موسوی، رهبر حزب الله را كشت و به جای او حسن نصر الله زمام امور را به عهده گرفت كه هزار برابر خطرناك تر از موسوی است.




بن كاسبیت، برجسته ترین تحلیلگر روزنامه عبری زبان معاریو نیز در مقاله ای كه بامداد روز پنج شنبه 14/2/2008 به چاپ رسید، تاكید كرد: "رهبران سیاسی و روسای دستگاه های امنیتی باید جهت حفظ جان خود در مقابل واكنش های حزب الله به ترور عماد مغنیه برای فرار به سمت پناهگاه ها آماده باشند. "




پایگاه اینترنتی روزنامه عبری زبان "هاآرتص" پرده از عملیات پیچیده ای برداشت كه موساد در اواسط دهه نود به منظور ترور عماد مغنیه به مرحله اجرا گذاشت.




به گزارش این پایگاه، موساد برادر عماد مغنیه كه یك تعمیرگاه خودرو در جنوب لبنان داشت، را ترور كرد به امید اینكه مغنیه از بیروت خارج و راهی جنوب شود؛ زیرا در جنوب كنترل و ترور او راحت تر بود، ولی بر خلاف انتظار وی در تشییع پیكر برادرش شركت نكرد.




اگر بتوانیم پیوند و ربطی میان گزارش وینوگراد و ترور مغنیه در دمشق بیابیم، باید بگوییم كه ترور مغنیه مقدمه گام های مشابه دیگری است كه هدف نهایی آن، ترور رهبران گروه های مبارز فلسطینی و لبنانی می باشد؛ البته رهبران صهیونیستی بارها و در موقعیت های مختلف اعلام كردند عزم خود را برای ترور تمامی رهبران عرب (مخالف اسرائیل) جزم كرده اند.





بر اساس اطلاعاتی كه در مورد تحقیقات صورت گرفته در خصوص ترور عماد مغنیه درز كرده است، نشان می دهد كه نفوذ موساد در سپر امنیتی گروه های مبارز بیش از میزان مورد انتظار بوده تا جایی كه این سازمان در دایره تنگ امنیتی موجود در اطراف رهبران حماس، جهاد اسلامی و سید حسن نصر الله رخنه نموده است.




شایان ذكر است اخیرا فردی كه در قالب یك روحانی عراقی خود را جا زده و توانسته بود در جلسات خصوصی سید حسن نصرالله شركت كند، بازداشت شد.



اگر آن‌چه گفتیم درست باشد، این پرسش مطرح می شود كه دومین قربانی بعد از مغنیه كیست؟

منبع:مرکز اطلاع رسانی فلسطین