تبیان، دستیار زندگی

بنام خدا

سلام

خاله زنك

از این عبارت چی میفهمین؟ اصلاً چنین اصطلاحی رو شنیدین؟ به چه كسایی این اصطلاح نسبت داده میشه؟

اول ببینم اطلاعاتتون در این زمینه چقدر هست تا بعد بحث رو گسترش بدم

پس طبق جوابهایی كه اكثرتون دادین این موضوع همون خاله زنك حساب میشه

برای اینكه این خاله زنك رو كسی به این معنی كه مردهایی هستند مثل زن ها میشینن دور هم و پشت سر بقیه غیبت میكنن اشتباه نگیره

تعریف مورد نظرم رو اینجا میذارم

خاله زنكی كه مد نظر منه یعنی اون پسرهایی كه مخصوصاً در كودكی و شاید هم تا نوجوانی علاقه دارن تو مجالس زنونه شركت كنن(البته نه به اون دید منفی و چشم چرانی )، یا پای صحبت زن ها میشینن و به جمع های مردونه كمتر علاقه نشون میدن

یا اگه هم تو جمع های مردونه حضور دارن حضورشون در جمع های زنونه بیشتر به چشم میاد

حالا یه سوال : میخوام بدونم آیا  بین شما پسرها كسی بوده كه رفتار خاله زنكی (طبق توضیحی كه در پاسخ دادم)  داشته؟

یا بقیه ی دوستان كسانی رو میشناسن كه این  رفتار و داشته؟ و علتش چی بوده؟

سلام

منظورتون خاله زنکه ؟

بنام خدا

سلام

نمیدونم منظور خودت از خاله زنكه چیه

اگه منظورت رو بگی شاید بتونم منظورم رو برسونم

سلام

یعنی مردایی که مثل زنها میشینن پشت مردم حرف میزنن ...

بنام خدا

سلام

نه

منظورم این نبود

منظورم رو باشه میگم

منظورم اون پسرایی هستن كه به خصوص تو بچگی علاقه دارن تو مجالس زنونه شركت كنن.

بقیه اطلاعات رو بقیه بدن بهتره. ببینم چه قدر از این اصطلاح دارن

سلام

همونه دیگه ....یکی دیگه از خصوصیاتشون همینه !

عنوان بحث رو که دیدم تعجب کردم ......اصلاً کلمه خاله زن وجود نداره ....یا من نشنیدم .....خاله زنک میگن ولی خاله زنها من تو عمرم نشنیدم

سلام

من چن تا علت به نظر میرسه

یکی از علتهاش اینه که پدر و مادر از بچگی با پسر رفتار دخترانه داشتن .....چون دختر میخواستن و پسر به دنیا اومده

از بچگی لباس های دخترانه تنش میکردن و.....

یکی از علت های دیگه اون اینه که پسری که چن تا خواهر داره و تمام دوران کودکی خودش روباخواهرانش بازی کرده بیشتر تمایل داره که در محیط زنانه باشه

و یه علت دیگه اون میتونه این باشه که پسر با مادر زیاد همراه بوده ....یعنی از بچگی مادر که میخواسته به مجالس زنانه بره پسرش رو همراه خودش میبرده و به تدریج پسر با این مجالس انس میگیره

این دلایل به ذهنم رسید

سلام

من نمی دونم دقیقا چرا بعضی از آقایون اینچنین رفتارهایی دارن؟

اما به نظرم بحث جالبیه

ممنون از جناب زاهد

و حتما میام و دنبال می کنم

چون دلم می خواد ببینم علتش چیه؟

 بنام خدا

سلام

راستش رو بخواین من خودم دروغ چرا تا سنین نوجوانی همچین خصلتی داشتم.

اطرافیانم كه این طوری منو میدیدن، بهم میگفتن، مگه تو خاله زنها شدی(این كه عنوان رو اول گذاشته بودم خاله زنها برای این بود). اما در عوض سرزنش و نكوهش این رفتارم، مادر بزرگم هم میگفت عموش هم این طوری بوده!!!(یعنی عموی بنده هم خاله زنك بوده)

یکی از علتهاش اینه که پدر و مادر از بچگی با پسر رفتار دخترانه داشتن .....چون دختر میخواستن و پسر به دنیا اومده

خب، این علتی رو كه شما گفتین تا حدودی در من صادقه بوده. مادرم میگه وقتی بچه بودی یعنی حدوداً یكساله، كمتر یا بیشتر، با دوستش میومدن رو من انواع لباس دخترونه رو امتحان میكردن و ... . میدونید دیگه معمولاً خانم ها به دختر بچه بیشتر علاقه دارن تا یه پسر بچه. فكر هم میكنم به خاطر لطافت و زیبایی های خاصی هستش كه خداوند در دختر بچه ها قرار میده.

اما این رفتار اونا با من دیگه در 4 یا 5 سالگی ادامه پیدا نكرده. پس نمیتونه علت اصلی باشه

یکی از علت های دیگه اون اینه که پسری که چن تا خواهر داره و تمام دوران کودکی خودش روباخواهرانش بازی کرده بیشتر تمایل داره که در محیط زنانه باشه .

در این مورد هم من تا اونجایی كه یادم میاد تو سنین بعد اواسط دبستان به بعد این رفتار رو نداشتم.

البته این رو بگم كه قبل از دبستان مثل هر بچه خردسالی كه جنسیت همبازی اون در بازی كردن تاثیری بخصوص نداشته و همچنین نگرانی اطرافیان هم در پی نداشته، من تو اون سنین خردسالی هم بازی جنس مخالف هم داشتم. كه میتونه اون خصوصیات همبازیها رو تا سنین بعدی هم كسب كرده باشم

و یه علت دیگه اون میتونه این باشه که پسر با مادر زیاد همراه بوده ....یعنی از بچگی مادر که میخواسته به مجالس زنانه بره پسرش رو همراه خودش میبرده و به تدریج پسر با این مجالس انس میگیره

این مورد موردی هست كه شاید بیشترین تاثیر رو در من داشته. البته دقیقاً یادم نمیاد، ولی شاید اصرار خودم هم باعث همراه شدن با مادرم شده باشه. تا اونجایی هم كه یادم میاد به این علت همراهی با مادرم رو دوست داشتم چون از نظر خودم مجالس آقایون حالا هر نوع مجلسی كه بوده، برای اون سنی كه من داشتم خیلی خشك و بی روح و ساكت بوده و من چون تو اون سن سال كودكی از مجالس شلوغ و پر سر و صدا خوشم میومد و از اینكه میدیدم همه دارن با هم صحبت میكنن و این صحبتها براشون خیلی جالبه كم كم شاید در ذهن ناخودآگاه من هم كنجكاو شد ببینه این صحبتهای جذاب چیه و این طوری شد كه من بیشتر به مجالس زنونه كشیده شدم.

البته الان خوشبختانه تونستم این عادت ناپسند رو از خودم دور كنم .

در ضمن فكر میكنم موارد مهم دیگه هم باید در مورد این عادت خودم بگم كه بعد از جوابهای دیگر دوستان اونا رو ذكر میكنم.

حالا یه سوال : میخوام بدونم آیا غیر از من از بین شما پسرها كسی بوده كه رفتاری مثل من یا  نزدیك به این رفتار رو داشته. یا بقیه ی دوستا كسی رو میشناسن كه این طوری بوده و علتش چی بوده؟

سلام سلام سلام

خوب اصولا چه کسی خاله زنک است بیتشر وقتی کسی دارد دنبال سوژه می گردد برای پشت سر دیگران صفحه گذاشتن و با آب و تاب ،کوچکی یک مسئله را بزرگنمایی کند این صفت خودبخود تجلی پیدا می کند . در حال حاضر خاله زنک در جامعه خصوصا ادارات کم نیستند اونم توی چه قشری

جوان 

تحصلیکرده

مذکر        

و تازه برای کی صفحه می ذارند واسه هم تیپهای خودشون و نمی دونند یکروزی خودشون تو دام می افتند ولی اون روز با قیافه حق بجانب نمی ذارند کسی حتی رودرو باهاشون حرف بزنه. یه ضرب المثل است یک سوزن بخودت بزن یک جوالدوز به مردم . فکر کن همیشه این اتفاق خوب برای همه رخ خواهد داد پس چشمهارا باید شست جور دیگر باید دید این روی سخنم با خاله زنکهاست می دونم سرگرمی ندارید و دلتنگ یک لبخند هستید ولی شاید راههای بهتری نیز بتوان پیدا نمود البته فعلا راهکاری ندارم تا بعد موفق باشید دلتان شاد و لبتان خندان راستی اونی که جناب پارسا زاهد می گه فکر کنم خاله بازی باشه نه خاله زنک

بنام خدا

سلام

من اول اسم تاپیك رو گذاشتم خاله ی زن ها، چون به كسی كه این رفتار رو داشت شنیدم میگن میگه خاله زن ها شدی؟

اما جناب میلادی گفتند این همون خاله زنكه

حالا حسین طهوری هم میگه خاله زنك یه چیز دیگس

نمیدونم خودم هم گیج شدم

ببینم نظر بقیه دوستان چیه، تا اگه اكثریت رو هر كدوم از این ها(خاله زنك - خاله ی زن ها) توافق رسید. عنوان رو عوض كنم ، تا سوء تفاهمی پیش نیاد.

خودم كه میگم خاله ی زن ها درست تره. چون خاله زنك معنی دیگه ای داره( همون كه حسین گفت) كه قوی تر از معنایی هست كه مد نظر منه