با سلام.
سوال شما از دو قسمت تشکیل شده:
1.فلسفه اذن به انتخاب زوجات متعدد توسط مرد.
2.عدم اذن به زن برای انتخاب زوج های متعدد.
بنده فعلا قسمت اول رو در حد وسعم پاسخ میدم ان شالله دوستان عزیز هم در این بحث ما رو همراهی کنند.
همونطور که میدانیم اسلام تنها دینی نیست که به تعدد زوجات موجودیت بخشیده بلکه این امر قبل از اسلام در ادیان دیگر ودر میان اعراب هم جاری بوده.
اما اینکه چرا اسلام این سنت قدیمی رو ابقاء کرد ، محققین دلایل متعددی رو بیان کردند که اصلی ترین دلیل اون رو میشه فزونی تعداد زنها بر مردها دانست.علت این فزونی هم این است که معمولا تعداد دختران متولد شده بیش از پسران است.کمتر در جنگها بیماریها و مشکلات آسیب میبینند و... .لذا منطق حکم میکند که از آنجا که طبع بشر به ایجاد زندگی با جنس مخالف خود میل داره لذا اگر بنا بود هر مردی تنها اذن به تزویج با یک یا دو زن میداشت تعداد زنهای مجرد وبیوه به شدت بالا میرفت و این غریزه طبیعی سرکوب و یا به انحراف کشیده میشد.منع از تعدد زوجات در چنین شرایطی موجب رواج فحشا و جرائم و بروز بیماریهای روحی و جسمی و عوارض دیگر می شود. (البته اگر توجه کنید الان هم وضعیت بهتر از این نیست و شاید علت اصلی مخالفت قریب به اتفاق زنان با چند زنی همسرانشون باشه که البته تا حدی هم حق دارند.)
پس علت اصلی این امر مشخص شد.به علاوه اینکه مرد ذاتا توانایی اداره ازواج متعدده رو داره و حکمت اصلی ازدواج که همون تولید مثل باشه نیز با وجود یک مرد ایجاد میشه.هرچند تعداد زنان بیش از یکی باشه.
اما آیا این اذن به تعدد زوجات معایبی داره یا خیر؟
اصل این اجازه هیچ مشکلی نداره.ولی مشکل از ماذونین و مردانه.
اسلام شرط به ازدواج در آوردن چند زن رو توسط یک مرد توانایی ایجاد عدالت و عدم کوتاهی در هر حق هر کدام دانسته و به شدت با کسانی که این توانایی رو ندارند مخالفت کرده.به عنوان مثال آیات 3 و 129 سوره نساء که هر دو بر این مطلب اشاره دارند که اگر توانایی برقراری عدالت رو ندارید به یک زن اکتفاء کنید.
" وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِی الْیَتَامَى فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَیْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ ﴿3﴾ "
" وَلَن تَسْتَطِیعُواْ أَن تَعْدِلُواْ بَیْنَ النِّسَاء وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلاَ تَمِیلُواْ كُلَّ الْمَیْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ وَإِن تُصْلِحُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ اللّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا ﴿129﴾ "
پس این اذن بدون شرایط داده نشده.
تأمل در متون اسلامی و سیرة پیشوایان نشان می دهد که اسلام در ازدواج اصل را بر تک همسری استوار کرده زیرا قرآن کریم از تک همسری آدم (اعراف :189 بقره :35) و موسی (قصص : 29) و نوح (تحریم :10) و لوط علیهم السلام (همان ) و فرعون (تحریم : 11) و ابولهب (تبت : 4) یاد کرده است . پیامبر گرامی اسلام نیز تا وفات خدیجه سلام الله علیها یعنی تا حدود پنجاه سالگی همسری دیگر انتخاب نکرد. ازدواجهای متعدد آن حضرت نیز پس از هجرت به مدینه به دلایل و انگیزه های مختلفی صورت گرفته از جمله کفالت و سرپرستی برخی از زنان یا فرزندان آنان اسباب سیاسی احیای جایگاه زن در جامعة آن روز و آموزش نحوة سلوک و معاشرت با همسر به طور عملی . بیشتر همسران آن حضرت کهنسال یا بیوه بودند و در این ازدواجها لذت جویی و شهوترانی نقش نداشته است.
بنابر این اصل بر تک همسری است مگر معدود کسانیکه توانایی مالی واداره با عدالت زوجات خود را داشته باشند.
یا علی مدد