تبیان، دستیار زندگی

بنام خدا

زندگینامه و خاطراتی از شهید محمد بروجردی

در این تاپیک قصد دارم زندگینامه و بیان خاطراتی از شیر مرد جبهه های غرب و کردستان را برای شما دوستان باز گو کنم.

بنام خدا

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات

زندگینامه ای از شهید محمد بروجردی

 نام: میرزا محمد

نام پدر: دره گرگی(بروجردی)

متولد: 1333

محل تولد: در روستای دره گرگ از توابع بروجرد

در سن 5 سالگی پدرش را از دست داد.

پس از مرگ پدر با مادرش به تهران آمد و به درس خواندن مشغول شد و بخاطر امرار معاش خود و خانواده اش علاوه بر درس خواندن ، کار هم میکرد.

در سن 17 سالگی ازدواج کرد،پس از یکسال به سربازی رفت.

اما از آنجائیکه علاقه ای به خدمت در ارتش شاهنشاهی نداشت.

بنام خدا

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات

نکته مهم پشتیبانی از ولایت فقیه

سال 1352بود،یکروز که آمد سر کارش در کارگاه،همانطور که چای میخورد،از صاحب کارش پرسید" شما مقلد کی هستی؟

او کمی جا خورد و گفت: مقلد آقای خویی هستم،محمد استکان را گذاشت روی میز و فریاد زد"تا آقا هست ،شما نباید از کسی دیگه ای تقلید کنی!

صاحبکار پرسید"آقا کیه؟ محمد با صدای بلند گفت: آقای خمینی دیگه! صاحبکار بنده خدا از عصبانیت داد و زد گفت :" کرکره رو بکشید پایین تا روزگارمون سیاه نشده،" بعد آمد پشت گردن محمد رو گرفت و با یک لگد از کارگاه انداختنش بیرون و داد زد "لر دیوونه! برو همون دهات و گوسفند بچرون!"

خب اینجا میتونیم بازم از شهدا درس خوبی بگیریم،پشتیبانی و دفاع از ولایت فقیه،اینو تو تمام وصیت نامه شهدا دیده میشه که بما سفارش می کنند(پشتیبانی از امام و ولایت فقیه) 

اونموقع حضرت امام خمینی بودند و در حال حاضر مقام معظم رهبری،موضوعی بروزه که داریم می بینیم یکعده از فعالان سیاسی و رنج کشیده های نظام و انقلاب و حتی از بستگان شهدا پشت به ولایت فقیه کردند،دشمن شرایطی پیش آورده و جوی به وجود آورده حمله خودش رو به طرف ولایت فقیه قرار داده.

پس بیاییم وصایای شهدا رو آویزه گوشمون کنیم و فریب دشمنهای قسم خورده نظام و انقلاب اسلامی رو نخوریم.

فردای قیامت میخوایم جواب شهدا رو چی بدیم.

منکه از عاقبت کار خیلی میترسم و همیشه از خدا یک چیز رو میخوام.

خدایا منو شرمنده شهدا نگردان

خدایا منو سرباز ولی فقیه قرار بده و جانم رو در راه ولایت فقیه فدا کنم

بنام خدا

بنام خدا

چی شده یاد ایشون افتادید

خیلی خوب بود

التماس دعا

خداوندا شهدای ما را با شهدای کربلا محشور فرما و لیاقت شهادت را به ما نیز عطا فرما

بنام خدا

خب در ارتباط با عطوفت و مهربانی در برابر ناملایمات،چیکار باید بکنیم و باید چه رفتاری رو داشته باشیم،در برخورد شهید با دشمنان  قسم خورده و گروهک ها (عده ای بودند که سر بچه های ما رو بریده بودند، اما ایشون هیچ وقت اجازه نمیداد تا با اونها تند برخورد کنیم و میگفت که ما دستگاه قضا نیستیم،قانون خودش میدونه با اونها چیکار کنه و اونها فقط زندانی هستند).

ا باید با رفتارمون اونها رو تربیت و جذب کنیم و این موضوع رو در ارتباط با اسرای عراقی به وضوح دیدیم که بعد از جنگ و آزادی اکثرشون پناهنده به کشورمون شدند و به سپاه بدر پیوستند.

اینم نتیجه عطوفت و مهربانی.....

بنام خدا

نماز جماعت

با وجود سرما و برف شدید زمستان ، زیارت امامزاده (ع) را ترک نمی کرد .

به آنجا که می رسیدیم ، ما بدنبال جایی برای گرم کردن می گشتیم ولی او در پی آب به همه جا سر می کشید رودخانه ای پیدا می کرد و وضو می گرفت.

اگر هم رودخانه نبود ،یخها را می شکست تا جایی به آب می رسید و وضو می گرفت و به نماز و دعا و نیایش سرگرم می شد.

شهید بروجردی همیشه تاکید می کرد که نماز جماعت بخوانیم تا همه از ثواب آن بهره مند شویم.

این هم یک پیغام و درس دیگه از شهیدی بزرگوار که سراسر زندگیش برای ما درسه،ایشون تاکید به نماز جماعت داشتند.

اما در حال حاضر وضعیت نماز جماعت در مساجد به چه صورت شده،در مساجد در نماز جماعت اکثرا افراد سالخورده و پیر مرد ها شرکت می کنند و بیشتر افراد سالخورده هم از صندلی های مخصوص استفاده می کنند،بندرت میتونی از افراد جوان در نماز جماعت پیدا کنی،افراد نوجوان و نونهال هم که اکثرا با برخورد های تند پیرمرد ها از مسجد رانده میشوند،مسجد شده جایگاه پیرمردها و پیر زنها؟!

چرا به نماز جماعت توجه نمیشه و مهجور شده،برای نماز ظهر هم که به مسجد میروی اکثرا امام جماعت ندارند،اما در مکه و مدینه اهل سنتی هستند که از جلوی مغازه هاشون به نماز جماعت اقتدا می کنند و حالا اگر به اجبار هم هست و جریمه میشوند مغازه ها رو می بندند و اکثرا در نماز جماعت شرکت می کنند و تازه نمازشان را در پنج وقت می خوانند و چهار بار مغازه ها رو می بندند،اما ما چی ،چرا به نماز جماعت اهمیت نمیدهیم.

خدمت به مستضعفین

شهید بروجردی یکی از بنیانگذاران اصلی سپاه بود . یکی از دوازده نفری که زیر نظر شورای انقلاب به سرپرستی حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی سپاه را بنیانگذاری کردند.

زمان تشکیل وزارت سپاه شنیده شد که بناست بروجردی وزیر سپاه شود یکی از همرزمانش میگوید: به شوخی به اوگفتم انشاء الله رفتی واسه وزارت، باهمون حالت معصومانه و لبخند همیشگی اش گفت همه گفته اند "تو چرا باور کردی؟ من یک شاگرد خیاط پشتی کوبم، من را چه به وزارت ما آمده ایم کردستان تا به این مستضعفین خدمتی بکنیم. همین!"

خدمت به محرومین و مستعفین از بیا امام خمینی ره

با سلام

با تشکر آنلاکر