تبیان، دستیار زندگی

دوستان سلام

اگه توی تاریخ نگاه کنیم میبینیم بیشترین ضربه ای که به اسلام وارد شده از طرف خودی ها بوده ودر مواقعی از طرف حوزوی ها و طلبه ها این ضربه زدن هم ناشی از عوامل مختلفه. نمونه هایی که الان تو ذهنم هست سید محمدعلی بابه یا کمی جلوتر احمد کسروی یا کمی ملموس تر همین دکتر سروش خودمونه شاید بگید اینا که ضربه ای به اسلام وارد نکردن ولی بالاخره اینا طلبه هایی بودن که افرادی رو گمراه کردن الان توی جهان حدود 5میلیون نفر پیرو باب داریم  یعنی این آدم طلبه 5میلیون نفر ناقابل رو گمراه کرده یا همین دکتر سروش هرروز تو دانشگاهها راحت اعتقاد بچه مذهبیا رو هدف میگیره و شبه جدیدی رو درذهن ایجاد میکنه . اون چیزی که تو ذهن منه اینه که چرا این افراد ازاعتقادات قبلی خودشون عقب میکشن و ناگهان یا تدریجا یه آدم دیگه ای میشن ؟آیا این افراد ازاون اول با این هدف وارد حوزه شدن یا صرفا با احساس و شور خالی وارد حوزه شدن ویا...؟

سلام

به نظر من یه سری از این افراد انتخاب شده از طرف دشمن هستن که وارد این راه شده و پایه های دین رو با خراب کردن اسم طلبگی از بین ببرن که صد البته دین اسلام به همین راحتی به وجود نیومده که به آسونی ریشه کن بشه

عده ای هم هستن که اطلاعات زیادی دارند و به قول امروزیا مخشون هنگیده!!!

احتمالا زیاد درس خوندن!

یعنی اطلاعات زیادشون باعث شده امر بر اون ها مشتبه بشه و میان انتخاب حق و باطل گیر بیفتن

با تشکر از موضوع خوبتون

اخلاق.
با سلام.مشکل اصلی از نظر بنده اینه که حوزه های علمیه متاسفانه تنها بر روی مسایل کلاسیک و قیل و قال طلبگی مانور میدند.علومی که اساسا باید بر پایه اخلاق باشند تا شخصازمسیر اصلی منحرف نشه.
پس علت اصلی نداشتن اخلاق اسلامی و عدم تزکیه نفس است.
ولی نکته ای که در ردهدوم قرار دارد مشکلات مادی شدید قشر طلبه است که در سنین میانسالی و پیری به سبب فشار خانواده به اوج میرسد و حس دنیا طلبیفردی که تزکیه نفس نکرده گل میکند و الی آخر ماجرا.....
یا علی مدد

به نام خدا

دوستان سلام 

باید بگم بحث خوبی را مطرح کردید 

به نظر من یکی از دلایل این امر این است بعضی از کسانی که وارد این دیار می شوند از اول نیت آنان و دغدغه آنان دین خدا نیست بلکه هدف رسیدن به جای ومقامی با استفاده از این موقعیت است وبه همین دلیل آن طور که باید زی طلبگی و شئونات ان را رعایت نمی کنند

پس اگر هدف از ابتداء خدائی باشد به اینچنین مشکلاتی بر نمی خوریم  من خانواده های را می شناسم که پسر آنان به دلیل اینکه در کنکور قبول نشد و بی کار بود رفت طلبه شد تا هم بی کار نباشد وهم یک چیزی بگیرد در اینصورت چه توقعی می توان از او داشت 

یا علی

دو علت داره  1- غرور 2- نداشتن تقوی  یعنی دقیقا همون دلایلی که ابلیس رو به هلاکت کشید . ابلیس سالها خدا رو پرستید اما پرستش تقوی آور نیست بلکه ترک معصیت و خودداری از گناه تقوی ایجاد میکنه .

معلومه دیگه (اذا فسد العالم فسد العلم: زمانی که عالمی فاسد شود جهانی را فاسد میکند)
العلم هو الحجاب الاکبر :علم بزرگترین پرده است البه درصورتی که تذکیه نفس نباشد.
البه در مورد علی محمد باب طبق قولی که از خود مادر این شخص رسیده ایشون سید نبوده یعنی همون حدیث یا علی لایبغضک الا ولد الزنا) واصلا شوهر مادرش عقیم بوده . این در مورد ایشون حالا بقیه رو دیگه من نمیدونم .
البته عدم بصیرت نیز یکی از عوامل بزرگ این امر است.