• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 5090)
شنبه 31/5/1388 - 12:22 -0 تشکر 144738
دلنوشته های ماه نور

سلام به همه دوستان عزیز انجمن ادبیات و ضمن تبریک ماه مبارک رمضان به همه دوستان. این تاپیک رو گذاشتم تا دوستانی که دلشون می خواد دلنوشته هاشون رو بنویسن اینجا ثبتش کنن با تشکر از همه شما

که خدا خودش مي دونه حال و روز عاشقا رو       بين عاشقا ميبينه غربت دلاي مارو 

                       با سکوت هر ترانه بال و پر ميده چشا رو

 

يکشنبه 1/6/1388 - 10:17 - 0 تشکر 145334

خداوندا روز اول ماه مبارک گذشت و خواستم بشناسمت اما دیدم آنچنان بزرگی که با چشم معصیت کار من یارای دیدن تو را ندارد.

بارالها:سفره برکتت را گشوده ای تا من میهمانت شوم ای کاش قدر میزبان را بدانم

که خدا خودش مي دونه حال و روز عاشقا رو       بين عاشقا ميبينه غربت دلاي مارو 

                       با سکوت هر ترانه بال و پر ميده چشا رو

 

دوشنبه 2/6/1388 - 10:37 - 0 تشکر 145604

خدایا بار دگر ماه رحمت خود را نازل کردی بر بنده ات

بر بنده حقیرت

باز تشنگی، باز گرسنگی، باز عطش، باز حرص و ولع، باز انتظار، باز اذان، باز سحر، باز...

و هر سال که می گذر بسیار تشته تر ، گرسنه تر، حریص تر ،  منتظرتر و  ... از سال قبل.

بسیار تشنه ام اما نه تشنه آب که بنوشم؛ بلکه تشنه آب زلال شناخت وجود لایتناهی توام که در سراسر وجودم جاری گردد و روحم را جلا بخشد.

بسیار گرسته ام ، اما نه آنکه غذای دنیوی را انباشته کنم در وجودم؛ بلکه می خواهم سیر گردم با عبادت به درگاه تو و عنایت ابدی تو.

بسیار منتظرم اما منتظر کرامت حضرت دوست و ظهور منجی او.

اذان و سحر را می خواهم برای قربت به تو.

پس نظر کن به من ای یکتای جهان.

و ببخش من را

که فقط یک بنده حقیر و نیازمند رحمت توام

یا من اسمه دواء و ذکره شفاء

چهارشنبه 4/6/1388 - 16:18 - 0 تشکر 146471

ممنونم

مثل همیشه یه ایده ی زیبا و ناب....

روزها که بلند میشوند،

آفتاب که حریصانه میتابد،

عطش که بیداد میکند،

و ابی خنک ، که  روی دستانت میریزد...

غروب که شد و گرما امانت را برید،

یاد  روز دهم باش...

 

باید بروم در خلوت سرخ

تا بتوانم  ترانه ی آگاهی بخوانم

و خدا است تنها پناهم

خلوت، تولد حقیقتم خواهد شد

 

پنج شنبه 5/6/1388 - 18:52 - 0 تشکر 146939

سلام

خدای من،خدای مهربانی ها.....

خدای گلهای نیلوفرودختران ایرونی...خدای همه ی پنجره های خیالی..

خدای همه ی شقایقهای صحرایی که حس میکنم جای خالیشان را....

خدای همه ی نسیم ها که گاها نجفی میشوند....خدای همه ی مرجانهایی که کاراته کا میشوند...

خدای همه ی حاج قدرت الله ها....خدای همه ی داوودهایی که گاهی خطری میشوند...

خدای همه ی حیاتهای طیبه...

وخدای تک تک کسانی که میبینم ونمیبینم

که هستندونیستند......

خدای همه ی تبیانی هااااا....تبیانیهایی که بودنشان نعمت است ونبودنشان غمی به بزرگی عالم..

دلم گرفته به وسعت تمام دلتنگی ام برای امام رضایی که تصاویرحرمش درست پشت سرم پخش میشود

آنقدردلم هوای اذان های داخل صحن را کرده که نگو ونپرس...

خدایا هرچه دارم وندارم ازتوست...

تبیان،بچه هایش...وتمامی این لحظات خوش را ازمن نگیر...

کاری کن تمام لحظاتم رنگ ماه رمضان بگیرد...

چقدرغمگین شدم....شرمنده...

التماس دعا ودرپناه حق ماناباشید

دعا میكنم كه خداازتو بگیرد،هرآنچه كه خداراازتو گرفت...دكترعلی شریعتی

    

 

پنج شنبه 5/6/1388 - 22:20 - 0 تشکر 146993

سلام

رو به خدا فقط می گم :

شرمنده ام

شرمنده ام

شرمنده ام

شنبه 7/6/1388 - 9:50 - 0 تشکر 147292

خدایا عاشقانه برایت خواهم سرود شعر زیبای مهربانی را

خدایا دوستت دارم

خدایا یاریم کن

خدایا چشمان منتظر را به نور موعود جلا ده

که خدا خودش مي دونه حال و روز عاشقا رو       بين عاشقا ميبينه غربت دلاي مارو 

                       با سکوت هر ترانه بال و پر ميده چشا رو

 

سه شنبه 24/6/1388 - 12:24 - 0 تشکر 151374

سلام

خیلی دوستش دارم .فكر اینكه میخواد بره خیلی منو آزار میده.تازه بهش عادت كردم.به خاطر اون از خیلی چیزها بریدم وخواب وخوراك رو به خودم حروم كردم.البته اونم به من خیلی كمك كرد تا آدم دیگه ای بشم..

وقتی داشت میومد من وخیلی های دیگه شاد شدیم وحالا كه داره میره غم زیادی داره دل منو میگیره.یادمه سه شب خاص با هم داشتیم .حیلی شبای با صفایی بود .كلی كیف كردم.گفتم كه آدم دیگه ای شدم ومیترسم اگه اون نباشه من دوباره به حال سابقم برگردم ..مثل سالهای گذشته...آخه این دلبر من فقط سالی یه دفعه به من سر میزنه....اصلا دوست ندارم بره..ولی چكنم كه تقدیره وهر اومدنی بالا خره یه رفتنی داره.همینطور كه داره میره واز من دور میشه..از پشت سر نگاهش میكنم وزمزمه میكنم..

او میرود دامن كشان ...........من زهر تنهایی چشان دیگر مپرس از من نشان .......كز دل نشانم میرود

اون میره ومن از خدا میخوام كمكم كنه همانطور كه اون تغییرم داده بمونم تا وقتی سال بعد دوباره میاد شرمندش نشم.

خداجون یعنی میشه یه بار دیگه ماه رمضان رو ببینم.

                          این نیز بگذرد.....
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.