تبیان، دستیار زندگی

درود بر میر حسین عزیز   و بیاد زمان انتخابات :      سلام بر موسوی درود بر خمینی

دستون درد نکنه عجب تناقض بنیادینی گرفتید کاش که عنوانشو می ذاشتید گاف بزرگ موسوی

منم از شجاعت کروبی تشکر می کنم ولی اگر مسئولان کتبا درخواست مدرک کردند باید  ارائه کند

هر چند که می دانم کروبی هر چه گفت و می گوید از سر دلسوزی است

متن کامل نامه:(چون این نامه به کروبی نوشته شده فکر کردم سایت کروبی معتبرترین منبع باشد  )http://www.etemademelli.ir/published/0/00/69/6971/

برادر گرامی جناب آقای حجت السلام و المسلمین کروبی
با سلام

جای تاسف است كه در نظام اسلامی ما متصدیان چندان بی‌طاقت شده‌اند كه حتی تذكر را تاب نمی‌آورند. تذكر از سوی چه كسانی؟ از سوی برادرانشان، از سوی كسانی چون شما كه عمرشان را صرف انقلاب و نظام اسلامی كرده‌اند.
نامه شما در مورد رفتارهای زشتی كه در برخی بازداشتگاه‌ها با زندانیان صورت گرفته است رسانه غیرملی و روزنامه‌های كودتاچیان را دستپاچه كرده است. این همه دستپاچگی خبر از چه چیز می‌دهد؟ خبر از خبرهای وحشتناكی كه ما هنوز اطلاعی از آنها نداریم. خبر از آن كه دروغ چون چركی مسموم روز به روز دامنه خود را گسترش می‌دهد و به بهانه دفاع از «اصل نظام» غافلان را به حمایت از خود فرامی‌خواند و كسی نمی‌گوید كه «اصل نظام» مردمند و حكومت بخش كوچكی از نظام و دولت بخش كوچكی از حكومت و مجموعه افرادی كه این‌گونه رفتارهای غیر انسانی را مرتكب شده‌اند تنها بخش كوچكی از كارگزاران اجرایی كشورند.
از كسانی كه در زندان‌ها مورد تعدی و تجاوز قرار گرفته‌اند می‌خواهند كه چهار شاهد عادل با شرایط ویژه ارائه كنند. آیا آنان برای بازداشت افراد به دست خود هم چهار شاهد می‌طلبند؟ اینهایی كه مرتكب جرم شده‌اند ایادی حكومت بوده‌اند. آیا حكومت علاقه ندارد بداند دستان او با مردم چه می‌كنند؟
سخن از دلجویی آسیب دیدگان حوادث اخیر گفته می‌شود. به راستی این آسیب‌ها چگونه التیام خواهد یافت وقتی كه منكر اصل وقوعشان می‌شوند و با تهدید و ارعاب ستم‌دیدگان را به سكوت و انصراف از تظلم وادار می‌كنند؟ دلجویی با پول و زور ممكن نیست بلكه با رسیدگی سریع، صریح و دقیق به دادخواهی آنها و خانواده‌هایشان ممكن است.
به راستی وظیفه ایمانی و انسانی یك روحانی انقلابی كه با گزراش‌ها و مراجعات مكرر قربانیان چنین جنایاتی روبرو شده است آیا جز كاری است كه شما انجام داده‌اید؟ انتظار از روحانیت اسلام آن است كه در ابلاغ رسالت‌های الهی كه بر دوش او قرار دارد از خدا بترسد و از زورگویان و دروغ‌زنان و متجاوزان، از تهدیدها و تضییق‌ها و از هیچ چیز دیگری جز خدا نترسد. در این روزگار كدام رسالت الهی سنگین‌تر از آن است كه به صریح‌ترین لهجه اسلام را از فجایعی كه رخ داده است و رخ می‌دهد تبرئه كنیم. این رسالتی است كه انجام آن جز از روحانیت متعهد بر نمی‌آید، و اگر در انجام آن كوتاهی شود نخستین گروهی كه از بابت آن ملامت خواهند شد آنان خواهند بود.
عجبا اگر كسانی به جای پرداختن به این مسئولیت تاریخی به راحتی بر روی آنچه انجام گرفته است چشم بپوشند، به صورتی كه گویی انجام آن اعمال ناشایست بخشی از وظایف نیروهای امنیتی بوده است، و تنها گناه نابخشودنی و سزاوار واكنش آگاه كردن مردم از این فجایع است.
اینجانب به سهم خویش از شجاعت و تعهد شما تشكر می‌كنم و امیدوارم تلاش‌های شما با همصدایی دیگر استوانه‌‌های روحانیت مبارز تقویت شود.
برادر شما – میر حسین موسوی

به نام خدا

سلام

واقعا که این دوستمون چقدر تعریف میکنه ؛اونم از سرخوردگی نظام !!

یاد یه ضرب المثل افتادم که مصداق این دو نفره که جاش اینجا نیست

همه باید پیرو ولایت فقیه باشیم و بس

به قول امام خمینی:پیرو ولایت فقیه باشید تا به مملکتتان آسیب نرسد

با سلام

فقط میتونم به آقای موسوی و طرفداراشون یه چیزی بگم ویک دو بیتی

آخه ..چرا به حرفهای کروبی... اکتفا کردید و حتی از اون طرفداری میکنید

....

در کل برای شما و افرادی مانند شما بسیار متاسفم...

آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت

اشگ آن مرد بزرگ ریخت

بشکنم من نا کسی را که شکست قلب ولی

گر که فرمان دهد سید علی

از دوست و هم وطن عزیزم فیلسوف متشکرم که نکات جالبی مطرح کرد کسی که به حقوق ملت تجاوز می کنه و باعث اغتشاش میشه باید مجازات بشه یه سوال داشتم از این دوست عزیز میشه بگی اون تبعه فرانسوی که جرمش با هم وطنهای بازداشتی یکی بود چرا آزاد شد؟ نکنه اشتباهی گرفته بودنش که اگه اینطور باشه از کجا معلوم در مورد بقیه صدق نکنه؟ نکنه تسلیم فشار شدن که اگه اینطوری هم باشه چه عزتی نصیب ملت ایران شده دوست عزیز دوره این حرفا گذشته،بهتر بجای بحث اول به فکر یاد گیری آداب معاشرت باشید

دوستان عزیز قبل از اینکه به بحث اصلی بپردازم می خواهم یکی از ایردات اصلی ما ایرانی ها را بیان کنم و آن اینکه یکی را دربستی رد یا قبول می کنیم. در صورتی که منطق حکم می کند که در نقد یک شخص هم نقاط مثبت  و وهم ضعف های او گفته شود.به طور قطع اقای موسوی نیز مانند هر انسانی نقاط ضعف و اشتباهاتی داشته و دارند اما من می خواهم چند نکته را به مخالفان دو آتشه او بگویم .

1- اگر از یک فرد آگاه و منصف خواسته شود که پس از امام خمینی نام  موثرترین افراد در پیروزی انقلاب اسلامی و تثبیت آن در سال های اولیه  گفته شود قطعاً اشخاصی مانند رهبرانقلاب  (ایت اله خامنه ای). آیت اله طالقانی . آیت اله مطهری . آیت اله منتظری . ایت اله بهشتی . آیت اله هاشمی رفسنجانی . حجت الاسلام کروبی . دکتر شریعتی . مهندس بازرگان . رجایی و محسن رضایی . میر حسین موسوی... جزو این افراد هستند حال باید پرسید چرا اکثریت قریب به اتفاق این افراد نسبت به وضعیت کنونی منتقد هستند و در طیف حامیان موسوی قرار دارند. آیا نباید پذیرفت که حداقل بعضی از این اشخاص صادقانه نقایصی را در این اوضاع و احوال مملکت مشاهده می کنند واما قطعاً هیچ فرد منصفی نقش  افرادی همچون آقای حسین شریعتمداری .و حجت الاسلام احمد خاتمی ( وشاید ایت اله خاتمی) و آیت اله مصباح یزدی و علم الهدی و آقای احمدی نژاد را همردیف افراد بالا ذکر نخواهد کرد.

2- عقل و منطق ایجاب می کند که انسان هیچ چیز را بدون دلیل رد یا تایید نکند در مورد سخنان آقای کروبی رد آنها همان آندازه مشکل است که تایید آنها . به خاطر داشته باشیم که رفتار غیر قانونی با بابازداشت شدگان کهریزک مورد تایید مسولین نیز قرار گرفته و قطعاً عملی جنایتکارانه بوده.(ما که افتخارمان پیروی از حضرت علی است حتماً سفارش های حضرت علی و طرز برخود آن حضرت با قاتلش را شنیده ایم!) از طرفی نباید رفتار ناشیانه بعضی از طرفداران آقای موسوی یا آفرادی که ظاهرآ خود را طرفدار او جا زدند در ضرب و شتم و تخریب اموال عمومی نادیده گرفت



3. د رمورد انتخابات اخیر قطعاً شورای نگهبان عادلانه رفتارو قضاوت ننمود و بیشتر اعضای آن علناً از آقای آحمدی نژاد حمایت کردند باز هم ما به عنوان شیعه داستان  حضرت علی(ع) و مرد هودی را شنیده ایم که وقتی آن حضرت و مرد یهودی در مورد زره اش که توسط آن یهودی برده شده بود به نزد شریح قاضیی که خود آن حضرت او را تعیین کرده بود رفتند و قاضی حضرت علی را با لقب امیر المومنین و مرد یهودی را به نام ش (نه به کنیه اش) صدا کرد. حضرت به این رفتار قاضی اعتراض کرد و از او خواست که رعایت عدالت را بکند



4- آقای کروبی یکی از یاران بسیار نزدیک امام راحل و از مبارزان و همراهان آنها بودند گرچه این نمی تواند تایید کننده تمام اعمال و رفتار ایشان باشد اما قطعاً برای ایشان یک امتیاز محسوب می شود ( افرادی که سنشان اقتضا می کند حمایت قاطع حاج احمد آقا از ایشان را چند هفته قبل از فوت مرحوم حاج احمد آقا به خوبی به یاد دارند (‌جریان پس از مجلس سوم و موضع گیری  شدید برخی از گروه ها علیه آقای کروبی) اما آیا آقایانی که اکنون به شدت در حال تخریب آقای کروبی هستند مثل کروبی در مبارزات سیاسی و همراهی امام نقش داشته اند یا یه اینکه ره صد ساله را یک روزه طی کرده اند!



5- بیاد داشته باشیم که قران مسلمانان به رحمت و مهربانی با یکدیگر و و شدت در مقابل کفار فرا می خواندگر چه متاسفانه برخی دوستان برعکس عمل کرده و با نسبت به به بازداشت شدگان فرنسوی و افرادی که تابعییت کشور های غربی را دارند به مراتب مهربانانه تر رفتار می کنند



6- سفارس  رهبر انقلاب را در مورد پرهیز از صحبت های تنش آفرین و وحدت زدا فراموش نکنیم



تغاری بشکند ماستی بریزد           جهان گردد به کام کاسه لیسان

ف. گ

آفرین بر كروبی درود بر خاتمی و موسوی

سلام

جرم اون تبعه فرانسوی، تهیه عکس و ارسال برای خبرگزاری های کشورش بود، ولی جرم این آقایون سازماندهی شورش و به راه اندازی انقلاب مخملی بود، این دو باهم یکسان نیست!!!

در ضمن همونطوری که دادستان تهران، آقای مرتضوی گفتن، سفارت فرانسه برای آزادی مشروط این تبعه 200 میلیون وثیقه گزاشته، و در ضمن ایشون ممنوع الخروج هستن!

نکنه میخواهین جرم آقای ابطحی رو با این خانم یکسان حساب کنین؟

 این بیانیه در سایت ایشان به آدرس آمده:http://bayatzanjani.net/fa/news  /article-86.html

بیانیه مهم مرجع عالیقدر پیرامون نامه جناب آقای کروبی و وقایع پس از آن - 27/05/1388

بسم الله الرّحمن الرّحیم

متن بیانیه مهم مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی بیات زنجانی^{(مدظله العالی)} پیرامون نامه

جناب حجت الاسلام و المسلمین کروبی و وقایع پس از آن

چندی پیش برادر ارزشمند و مجاهد جناب حجت الإسلام و المسلمین کروبی با نگارش نامه‌ای اخبار بسیار دردناک و اسفباری را پیرامون وضعیت بازداشتگاه‌ها و بازداشت شدگان سیاسی منتشر کردند. اینجانب آرزو دارم که چنین وقایعی رخ نداده باشد و سخنان برادرمان جناب آقای کروبی هیچگاه مصداق واقعی پیدا نکند؛ اما ایشان عالمی است مورد وثوق امام امّت، که شرایط و حدود طرح اینگونه مطالب و تأکید بر آن را می‌داند و پافشاری او بر وقوع وقایع مذکور و اصرار وی بر وجود ادلّۀ کافی را نمی‌توان و نباید نادیده گرفت و با جنجال و هیاهو و در گاهی اوقات با حذف صورت مساله، به آن جواب داد. اتفاقاً اگر چنین زخمهایی بر پیکرۀ جمهوری اسلامی وجود داشته باشد، باید آنقدر خارانده و جراحی شود تا تمام عفونت آن خارج شده و اثری از آن در این پیکره باقی نماند. این امر هم میسّر نیست، جز با پی‌گیری شجاعانه، محرم دانستن مردم و برخود قضایی قاطع.

در اینجا روی سخنم با نمایندگان مجلس، قضات و در رأس آنها رؤسای محترم قوای مقننه و قضائیه است. هر یک از اولیای امور جمهوری اسلامی که معنای «الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم» را می‌فهمند و نگران سرنوشت مکتب تشیع، جمهوری اسلامی،خود و مردم هستند باید نسبت به این هشدار حسّاس باشند، در صدد تحقیق بی‌طرفانه دربارۀ آن برآیند و از کنار آن هم به سادگی نگذرند. انتظار از نمایندگان مجلس و عقلای امور این است که پاسدار عدالت و حرمت مردمی باشند که با رأی مستقیم و غیرمستقیم آنان بر این مسند تکیه زده‌اند. لذا پی‌گیری دقیق مواردی که در این نامه مطرح شده است و پرهیز از موضع‌گیری‌های سریع و برخاسته از برخی مصالح حکومتی ضروری است چراکه به طور حتم در اسلام، هیچ مصلحتی بالاتر از مصلحت عامۀ مردم و تلاش برای حفظ جان و آبروی آنان وجود ندارد.

جای سئوال است که چگونه می‌توان این همه تناقض میان مواضع رسمی کمیتۀ تحقیق مجلس، قوۀ قضائیه و نیروی انتظامی که اتفاقاً همۀ آنها هم از رسانه‌های دولتی جمهوری اسلامی منتشر شده‌اند را نادیده گرفت. چگونه می شود که روزی وقوع هرگونه اعمال خلاف قانون در یک بازداشتگاه را یکسره نفی کرد و روزی دیگر خبر از تنبیه، تعلیق و مجازات عاملان، بازجویان و قضات مرتبط با اینگونه اعمال را داد؟ مسلّم است که یا مدیریت کلان دستگاه قضایی از آنچه در نهادهای زیرمجموعه‌اش می‌گذرد خبر ندارد، یا آنکه به موازات این دستگاه نهادهای غیر رسمی دیگری وجود دارند که آنها هم اختیارات قضایی و تنبیهی دارند.

همه باید از آن روزی بترسیم که مردم در اذهان خود، مدیران و صاحب منصبان حکومتی را متهم به تلاش برای حفظ قدرت و صدارت کرده و موضع‌گیری‌های آنان را در این راستا تفسیر کنند. چون در آن روز دیگر میان حکومت شیعی و غیرشیعی فرق چندانی باقی نخواهد ماند و ممکن است خدای ناکرده خواست عمومی به گونه‌ای دیگر رقم بخورد. اینجانب به عنوان طلبه‌ای که بیش از بسیاری از مدیران کلان کشور با عموم مردم ارتباط دارد، از تغییر ذائقۀ عمومی مردم و به خصوص مؤمنین و متشرّعین و حوزه‌ها بیم دارم و بدین‌وسیله برخی نشانه‌های آن را به اطلاع شما می‌رسانم و لازم است تاکید کنم غیبت رسانه‌های مؤثر داخلی و با کمال تاسف جهت‌گیری خاص رسانه‌های باقی‌مانده هم روز به روز بر ابعاد این موضوع و تغییر توجهات برخی اقشار از خودی به سوی بیگانه افزوده است.

برادران، امروز آفاتی در این کشور به راه افتاده است که باید جلوی آنها گرفته شود و قوای مقننه و قضائیه باید پیشتازان این عرصه باشند. هیچ دیندار آزاده و هیچ سیاستمدار عاقلی نیست که اهانت و بی‌حرمتی به شخصیتهای اصیل و انقلابی و بی‌قدر و قیمت کردن آنان را بربتابد. چون همه می‌دانند که اگر این روند ادامه پیدا کند و جلوی تندروی‌های کنونی گرفته نشود، آتش آن لاجرم خرمن خودی و غیرخودی را خواهد سوزاند و روزی ما و شما بر تلّ آن خواهیم نشست. آن روز، روز شکست جمهوری اسلامی است. معرفی کردن برخی از عناصر انقلابی و خدمتگزاران سیاسی به عنوان آشوبگر، حرکتی است که امروز به راه افتاده است، اما اگر به این حرکت مجال داده شود، روزی خواهد رسید که بسیاری از عناصر مؤمن و انقلابی اعم از اصولگرا و اصلاح طلب را بر گردونۀ آن خواهند نشاند تا به اهداف خاص خود برسند؛ همانطور که به مرور هم نشانه‌های این موضوع را مشاهده کرده‌اید. لذا از تمام آگاهان و مسئولان دلسوز نظام می‌خواهم که حساسیت بیشتری در این باره نشان دهند و به نحوی موضع گیری کنند که در فردای قیامت در پیشگاه خداوند و مردم شرمسار برخی قصورها یا احتمالاً تقصیرهای خود نباشند.

والسلام علی من اتّبع الهدی

اسداله بیات زنجانی