• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن قرآن و عترت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
قرآن و عترت (بازدید: 1581)
دوشنبه 26/5/1388 - 17:37 -0 تشکر 142677
}}مصاحبه قرآنی با نقاش اسپانیایی{{

به نام هستی بخش عالم

 

*سلام قولا من رب الرحیم*

 

گفتگویی با یک نقاش اسپانیایی ....این گفتگو رو جایی دیدم برام جالب بود براتون قرار میدیم امیدوارم لذت ببرید

وبتونیم درماه مبارک رمضان که ماه نزول قرآن هست بیشتر با این کتاب آشنا بشیم وبیشتر قدر این کتاب رو بدونیم ......

 

 

الیسئو ویسنتی در سال 1954م. در یک خانواده مذهبی با اعتقادات عمیق مسیحی در شهر خزر اسپانیا به دنیا آمد. پدرش - آنتوینو - و مادرش - مانوئلا - از همان کودکی او را به وجود خدای بیگانه هستیبخش معتقد ساختند.

شخصیت هنری الیسئو در دامان پدر هنرمندش که از طریق نقاشی امرار معاش میکرد پرورش یافت و همین امر، موجب شد که روز به روز علاقه ویسنتی به این هنر عمیقتر گردد تا آنجا که در سن 19 سالگی در مدرسه هنر خرز ثبتنام کرد.

 

وی کمکم به سبک خاصی از نقاشی موسوم به "نقاشی سیاه" علاقهمند شد و پس از آن به سبک هیپررئالیسم روآورد که حاصل آن مجموعه تابلوهایی در اعتراض به مسئله فقر و نیز خلق تابوهایی در انتقاد به دنیای پیشرفته صنعتی ولی خالی از تفکر و ارزشهای انسانی بود. از همان سالها بود که سفرهای جستوجوگرانه ویسنتی آغاز شد.

 

وی در سفر به نیویورک با سبک جدیدی به نام "آبستره" آشنا شد و پس از آن با سفر به انگلستان، فرانسه، هند و تبت تجربیات بسیاری را درباره افکار هنرمندان شرقی به کولهبار تجربیاتش اضاف کرد.

 

حاصل سفر وی به تبت و هند، موجب ایجاد تحول عمیقی در سیر هنری ویسنتی گردید و او را با معنویت و پاکی احساس موجود در هنر شرقی آشنا کرد.

 

تلاش برای یافتن پاسخ سوءالات بسیاری که درباره طی طریق در عالم هنر در ذهن او نقش بسته بود، بر سبک هنری ویسنتی تأثیر گذارد و او را با تفکر جدیدی روبهرو کرد. اینک ویسنتی با علم به اینکه برای آغاز هر حرکتی باید ابتدا نقطه شروع را شناخت، با شکستن سنتهای جامعه پیشرفته غرب که تنها چشم به آینده دارد، به جستوجو در گذشته و شناخت مبدأ خلقت پرداخت.

وی در سیر هنری خود با یکی از شگفتترین مراحل روبهرو شد. او که برای فرونشاندن عطش درونیاش پاسخ مناسبی نیافته بود برای آرامکردن روح بیقرار خویش، شروع به ایجاد خراشهایی در سطح تابلوهای خود نمود و چون پاسخی نیافت در ایجاد این خراشها تأکید ورزید تا اینکه با ایجاد شکاف در تابلو، نور در برابر دیدگان حیرتزدهاش نمایان شد.

 

به این ترتیب ویسنتی متوجه بعد تازهای در آثار خود شد و آن را بعد چهارم نامید. این بعد از وجود در پس تابلو و به تفسیر دیگر در ورای خلقت قرار دارد و قابل ترسیم نیست. بعد چهارم در آثار ویسنتی چیزی نیست جز منشأ خلقت یعنی نور. آشنایی ویسنتی با ایران و فلسفه و عرفان اسلامی بر اندیشه او صحه گذاشت و او را در یافتن این "نور" همراهی نمود.

 

آنچه میخوانید حاصل گفتوگوی چندساعته با اوست که از همنشینی او با قرآن حکایت دارد.

 

* * *

 

 

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

سه شنبه 27/5/1388 - 19:47 - 0 تشکر 143143

به نام هستی بخش عالم

*سلام قولا من رب الرحیم*

آقای ویسنتی از چه زمانی و چطور با قران آشنا شدید؟

بهتر است از اول برایتان بگویم. تقریباً یکسال

پیش بود. در شهر کادیز اسپانیا با برادرزادهام درحال قدم زدن بودیم، یکلحظه از خاطرم گذشت که یک قرآن بخرم. به برادرزادهام گفتم: میخواهم قرآن بخرم. او با تعجب گفت: چرا قرآن؟ گفتم: بعضی چیزها هست که نمیتوان درباره علت آنها توضیح داد. به هر حال همان موقع به یک کتابفروشی رفتم و تنها نسخه موجود قرآن در آن کتابفروشی را تهیه کردم. وقتی به خانه آمدم، برای افراد خانوادهام نیز این سوءال مطرح شد که: چرا قرآن؟ و من در پاسخ به سوءال آنها فقط گفتم: «خوب، قرآن خریدم که بخوانم. فعلاً فقط همین».

از آن روز تا الآن، یک سال میگذرد از این یکسال برایمان بگویید.

ادامه دارد.........

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

پنج شنبه 29/5/1388 - 12:10 - 0 تشکر 143670

به نام هستی بخش عالم

*سلام قولا من رب الرحیم*

از وقتی قرآن میخوانم، به نتیجه جالبی رسیدهام و آن اینکه قرآن، خوانده نمیشود بلکه شنیده میشود. قرآن پیام بسیار عمیقی دارد که در ورای این کلمات نهفته است. باید هنگام قرآن خواندن، خودت را به کلمات قرآن بسپاری تا بتوانی ژرفای عظیم آن واژهها را درک کنی. اگر خوب به قرآن گوش بسپاری، این پیام عمیق و ژرف به تو گفته میشود. دارم طبق احساس خودم حرف میزنم. این حس من نسبت به قرآن است. چیزی که عمیقاً به آن رسیدهام. من سعی میکنم که هر روز بیشتر از روز قبل خودم را نسبت به قرآن مطلع کنم اما بههیچوجه نمیتوانم بگویم که قرآن را شناختهام. پیام قرآن آنقدر عمیق است که امکان دسترسی به ژرفای آن نیست.

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

پنج شنبه 29/5/1388 - 12:11 - 0 تشکر 143672

به نام هستی بخش عالم

*سلام قولا من رب الرحیم*

آقای ویسنتی، با توجه به اینکه شما هنگام خواندن قرآن، به دلیل آشنانبودن با خط عربی، ترجمه اسپانیایی آن را میخوانید آیا تابهحال به خط عربی قرآن نگاه کردهاید؟

اجازه بدهید با زبان احساسم با شما حرف بزنم. آن طور که احساس من است. من قبل از آنکه قرآن را باز کنم، اول آن را لمس میکنم. اول دستهایم را روی قرآن میکشم و به عبارتی اول نوازشش میکنم. چون احساس میکنم این کار، نیرویی را به من منتقل میکند. وقتی قرآن را باز میکنم و به خطوط عربی آن نگاه میکنم، چنان احساس لطیفی به من دست میدهد و چنان انرژی عظیمی به من منتقل میشود که وصفشدنی نیست. همین خطاطی عربی که خواندنش برای من دشوار است و نمیتوانم بخوانمش، همین خطوط، نیرویی را به من منتقل میکند، من معتقدم حتی نگاهکردن به خطوط قرآن، بدون شک آدمی را از این فضای مادی آلوده دور میکند. من به قرآن خیلی ارادت دارم. احساس میکنم به این کتاب خیلی نزدیکم. بنا به بسیاری دلایل که درباره آنها صحبت خواهیم کرد.

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

يکشنبه 1/6/1388 - 23:24 - 0 تشکر 145550

به نام هستی بخش عالم

*سلام قولا من رب الرحیم*

این حس حقیقی شما نسبت به قرآن، مرا به فضای دیگری برد. لطفاً بیشتر در اینباره حرف بزنید. هرچه میخواهید درباره قرآن بگویید.

مهمترین چیزی که در رابطه با قرآن مطرح است، احساس انسان در مقابل این کتاب است. واقعاً چطور ممکن است که کسی در برابر این کتاب احساس خاصی نداشته باشد؟ رابطه بین یک انسان و قرآن چطور رابطهای است. میخواهم درباره رابطه خودم با این کتاب صحبت کنم. اما احساسی که بین من و قرآن وجود دارد،... آخر دلم نمیخواهد این حرفها را بگویم!

چرا؟!

به خاطر این که این حرفها، احساسات شخصی من است. احساساتی خاص خودم. شاید کسانی باشند که وقتی این حرفها را میشنوند، بتوانند مرا درک کنند ولی حتماً کسانی هم هستند که وقتی این صحبتها را

میشنوند گیج میشوند و میگویند این حرفها یعنی چه؟ اصلاً نمیفهمیم چه میگوید؟

اما من فکر میکنم همه کسانی که به نوعی با قرآن مأنوساند، حرف همدیگر را خوب میفهمند.

خوب، میگویم. من با این کتاب رابطه عمیقی ایحاد کردهام. بهتر بگویم رابطه عمیقی بین من و این کتاب ایجاد شده است. این رابطه آنقدر عمیق شده که شبها قرآن را بالای سرم میگذارم و میخوابم، من هر شب قرآن میخوانم. هر شب صددرصد قرآن میخوانم. من نمیخواهم راجع به محتوای قرآن صحبت کنم بلکه میخواهم راجع به احساسی که این کتاب به من منتقل میکند حرف بزنم. احساس میکنم در این کتاب نیروی عظیمی وجود دارد. احساس میکنم این کتاب قدرت دارد. عظمت دارد. احساس میکنم چیزی درون این کتاب هست. من این کتاب را مملو از نور میبینم. بعضی وقتها این کتاب را روی سینهام گذاشته و دستهایم را روی آن میگذارم تا از این طریق نوری که درون این کتاب است به من منتقل شود و بتوانم انرژی عظیمی را که از این نور متصاعد میشود دریافت کنم. میدانید که من در جستوجوی نور حقیقت هستم و این قرآن برایم خیلی اهمیت دارد. زیرا در این جستوجو به کمک من آمده است. البته احساسی را که من نسبت به قرآن دارم، نمیشود توضیح داد. نمیشود روی کاغذ آورد و نوشت. واقعاً نمیشود توصیفش کرد. این احساسی است که فقط کسانی آن را درک میکنند که خودشان چنین احساسی داشته باشند.

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

يکشنبه 8/6/1388 - 23:7 - 0 تشکر 147749

به نام هستی بخش عالم

*سلام قولا من رب الرحیم*

آقای ویسنتی، در صحبتهای قبلیتان به "پیام عمیق قرآن" اشاره کردید. لطفاً در اینباره بیشتر توضیح دهید.

مسئله خود کتاب را که کنار بگذاریم، موضوع وقتی است که این کتاب را بازکرده و شروع به خواندن میکنیم. وقتی شروع به خواندن آیات قرآن کردیم، آن وقت دیگر باید این کلمات را فهمید. منظور فهمیدن یک کتاب به معنای عام آن نیست مثل هر کتابی که آدم برمیدارد و مطالعه میکند بلکه منظورم فهمیدن عمق معنای آن است. مثلاً فهمیدن معنای عمیق انسان که در این کتاب گفته شده، معنای عمیق و ژرف خداوند که در قرآن بیان شده است.

وقتی قرآن میخوانیم دیگر تفسیری وجود ندارد، موقع خواندن قرآن باید آنقدر خوب گوش کنی تا پیام آن را درک کنی. من فکر میکنم این پیام را درک میکنم. چرا؟

برای اینکه وقتی قرآن میخوانم عمیقاً به آیات آن گوش میکنم. وقتی میبینم قرآن راجع به عنکبوت صحبت میکند، راجع به نور صحبت میکند. راجع به مریم مقدس صحبت میکند، نمیتوانم به راحتی از آیاتش عبور کنم.

بعضی اوقات پیش میآید که من ساعتها کنار قرآن و پای صحبتهای او مینشینم در حالی که فقط یک آیه را میخوانم و چون به آن گوش میکنم، چون میخواهم آن را بفهمم و پیامش را دریافت کنم، لذا تمام وقتم را میگیرد. من اینگونه با قرآن مأنوسم.

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

يکشنبه 8/6/1388 - 23:8 - 0 تشکر 147750

به نام هستی بخش عالم

*سلام قولا من رب الرحیم*

با توجه به این که شما در مسیر رسیدنتان به نور، با قرآن آشنا شدهاید، آیا در نقاشیهای خود، از نور قرآن هم بهره گرفتهاید؟

بله! قرآن در بسیاری از موارد بر من و آثارم تأثیرگذار بوده است. من تاکنون سه نقاشی کشیدهام که در آنها مستقیماً از قرآن الهام گرفتهام. از این سه نقاشی

دو تا را در اسپانیا و یکی را در ایران کشیدهام.

یکی از این کارها، تابلویی است در رابطه با عشق. عشق مجازی بین انسانها که قرآن هم به خصوص در سوره یوسف(ع) از آن یاد کرده است. دیگری طرح تسبیح اسلامی است و سومین تابلو را هم به تازگی تحتتأثیر آیه الله نورالسموات والارض نقاشی کردهام

جالب است بدانید که آقای ویسنتی، درست پس از پایان این گفتوگو تحت تأثیر فضای نورانی این جلسه، چهارمین تابلوی قرآنی خود را نیز با همان وسایل ابتدایی در دسترس خود، نقاشی نمود که تصویر آن در همین صفحات از نظر خوانندگان عزیز میگذرد.

هنگام کشیدن تابلوی آخر - که در تهران بودم - به این دلیل که وسایل نقاشیام را همراه نداشتم، تابلو را با کمترین امکانات کشیدم، مواد مورد استفاده من در نقاشی این تابلو، چای، نسکافه، ماژیک مشکی و چاقو بود، جالب اینکه وقتی داشتم قسمتهایی از تابلو را با چاقو خراش میدادم، به خودم میخندیدم، انگار که دارم با شمشیر نقاشی میکنم.

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.