سلام دوباره به همه ی دوستان یه خاطره بگم امسال یه دبیر فیزیک داشتیم خیلی بی حال بود اصلا صدا نداشت فقط تصویر داشت خداییش بلد نبود دادوبیداد کنه چند بار بچه ها بهش گفتن خانم یه کم بلندتر حرف بزن ولی خب نمیتونست .یه روز همه سرکلاس خواب میرفتن و خمیازه هاشون رو ماهم اثر گذاشته بود دیگه داشتم خواب میرفتم ولی نمیشد بخوابی مثل ادبیات نبود که بتونی بخوابی فیزیک بود نمیشد ازش گذشت سرم رو برگردوندم دیدم همه دهنا تا بنا گوش بازه یه لحظه بی اختیار پاکنمو برداشتم انداختم تو دهن یکی از بچه ها یه دفه کلاس رفت زیر صدا از یه طرف خنده از یه طرف چشم غره ولی اخرش همه خندشون گرفت
نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد * نمیخواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهدساخت *
ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد * به دست کودکی گستاخ و بازیگوش*
و او یکریزو پی در پی دم گرم و چموش خویش را بفشارد برگلویم سخت * و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد *
بدین سان بشکند در من * سکوت مرگبارم را ......
***دکتر علی شریعتی ***
کل آیتم ها 1
به نام خدا
سلام
دوست خوبم کار فوق العاده ای کردی ؟اخه معلم چیکارست مگه؟
اما بهتر بود این بحثو در ادامه بحث معلمهاتونو مسخره میکنین دنبال میکردید.
موفق باشید
