تبیان، دستیار زندگی

با دعوای خواهر برادری چیكار باید كرد؟

آیا این دعواها واقعی اند یا الكی؟

زودگذرند یا ماندگار؟

امروز یكی از اقوام میگفت به خاطر لوله جاروبرقی با برادرش دعواش شده،‌ آخرش برادرش گفته میكشمت!!

دیروز دوست خواهرم میگفت خاطره ای از برادرش نداره كه باهاش دعوا نكرده باشه. منظورش از بچگی بود.

خب تا اینجا خاطرات فمینیستی ( به قول یكی از دوستان) بود....

پسرخالم همیشه از خواهرش گله داره كه چرا تو كارهای من دخالت میكنه؟ چرا فكر میكنه چون بزرگتره میتونه ادای مامانمو در بیاره؟!

یكبار هم كه خودم شاهد دعوای یك خواهر و برادر عزیز بودم كه در نهایت منجر به خراشیده شدن صورت اون پسر طفل معصوم شد!

شما چطور؟ خاطره ای در این مورد دارید؟

راه حلش رو پیدا كردید؟

اوه اوه

امان و الامان

اما یه چیزی بگم بعد از گذشت سالها همه ی اینها تموم میشه و فقط خاطره هاشون می مونه

ولی نمیشه که کسی بگه من با هیچ کس دعوام نمیشه

نه فقط خواهرو برادر

کلا آدمیزاد در مواقعی که نمی تونه خودشو کنترل کنه پرخاش میکنه

سلام

این مشکل بین همه خواهر برادرها وجود داره .......اما در کل این برادرها هستن که کوتاه میان تا دعوا بخوابه!

من که همیشه تسلیمم!

اصلاً این مردا از اول تاریخ همیشه در مقابل سه تا زن تسلیم بودن......مادر ،همسر،خواهر......

به نام خدا

سلام

ولی من تا حالا با خواهر و برادرام دعوام نشده! حتی حرفمون هم نشده!

...

بنام خدا

سلام

دیدم جعفر نوشته دعوام نشده، خواستم بگم من باور میكنم حرفشو، راست میگه. دلیلش هم میدونم كه نمیگم.

اما خودم، خودم به دلیلی بر عكس دليل جعفر تا حالا با خواهرش دعواش نشده، با خواهرام تا دلتون بخواد دعوام شده.

آخه بد جوری تو كارم دخالت میكنن. با توپ و تشر هم جوابشون رو میدم از رو نمیرن كه نمیرن.

موندم چیكار كنم باهشون. فسقلیها!!!!

ولی میدونم چطوری تلافیشو سرشون در بیارم بذار برن خونه شوهر اون موقع حالشونو میگیرم.

شوخی كردم به نظرم همون زن ذلیل همه جانبه باشیم بهتره. این كارا از پس خانوم آینده بر میاد

به نام خدا سلام

ما هر روز در حال دعوائیم

دعوا نکنیم روزمون شب نمیشه

بعضی وقتا جدی میشه . یک زبونش تنده . یکی لجبازه .

بعضی وقتا اونقدر ناز می کنیم تا برادره قربون صدقمون میره  بعضی وقتا هم به احترام اینکه برادر بزرگتره و احترامش واجب و چش ابروی مامان ، سکوت می کنیم .

اگه برادرها کاری به کارمون نداشته باشن ( البته از نوع فعل نا مانوس گیر دادن بی مورد ) مشکلی پیش نمیاد .

همین عصری هم سر یه اختلاف عقیده با برادرم حرفم شد . به نظر خودش منطقی بود حرفش اما تا وقتی خودش توی ماجرا نباشه شرایط منو هم درک نمیکنه .

خیلی دلایل دیگه هم هستا . فعلا همیناش به ذهنم اومد

سلام

اصلا مگه میشه خواهر برادر باهم دعوا نکنن .

به نام خدا

سلام

بلههههههههه تا دلتون بخواد فقط دعوا(البته در حد قیافه اومدن)اما در عجبم که چرا همش آخرش به نفع خواهره تموم میشه ؟نمیدونم چون بزرگه،طرفدار زیاد داره ؟؟؟

و خدا هست.....

واااو. بحث شیرین دعوا! اونم از نوع خواهر برادری.

منم روزی که با برادرام دعوا کنم اصلا شب نمیشه. بیشترین موقع دعوا هم موقع صبحانه است. اگه داداش بزرگه خونه باشه شدتش خیلی بیشتره و در حد چی ه....

موقع ناهار اغلب هیچ کس نیستیم! موقع شام هم که ماشالله هزار ماشالله میشیم بچه های مودب که از گل نازک تر بهم نمیگیم( پدر جان تاکید بر روی ادب فراوان دارند و ما برای لو نرفتن هویت واقعیمون مجبوریم فیلم بازی کنیم)

همیشه من بین این دو برادر محترم میشینم و حالا تصور کنید این دو تا چه بلایی سر من میارن. جوری که جیغ من تا صد تا کوچه اونورتر میره

در کل خیلی فاز میده دعوا!!! 

تو خونمون غیر از موقع غذا خوردن بقیه اوقات داریم میدویم دنبال هم فقط! همشم من دارم فرار میکنم!

یه خاطره از دیشب بگم:

من عادت به مردم آزاری زیاد دارم!! البته وقتی حالم خوبه

داداش کوچیکم از کلاس برگشت حدود ساعت 10 شب بود( چون خودمم همون ساعت میرسم میدونم چقدر آدم خسته اس ولی نامردی دیگه!)

زنگ در رو زدن

آیفون رو برداشتم : - بله؟

- باز کن

- شما؟!!!!!!! ( هی هی هی.. بچم نمیتونه سر پا واسته من کلی دم در نگهش میدارم)

- میگم باز کن

- منم عرض کردم شما؟

بعدش سریع در رو زدم رفتم پیش داداش بزرگم التمااااااس که از من حمایت کن. الان میاد منو میکشه و... 

خلاصه داداشم اومد تو ولی با ما کاری نداشت. خیالم راحت شد و چند دقیقه بعد رفتم آشپز خونه که یهو یه لیوان آب سرد ریخته شد روم!

منم رو این شوخی ها حساااااااااس قاطی کردم و منم یه لیوان آب برداشتم و بچم مجبور شد بره تو کوچه!! حدود نیم ساعت سر پا نگهش داشتم

و اخر با وساطتت بخشیدمش . و کلی دعواش کردم ولی بعد از 30 ثانیه صلح شد و طبق معمول تا نصف شب بگو بخند.

دعواها رو هیچ رقمه نباید جدی گرفت.

فقط کافیه یهو بخندی. حتی از تو دعوا هم میشه خنده پیدا کرد.

قدر خواهر برادری های دوران تجرد رو بدونیم.

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم 

دلمون رو تنگ کردید بابا ،اینقدر نگید خواهر ،خواهر ،ما که خواهر نداریم ،ولی راستش رو بخواید دلم هم نمی خواد داشته باشم 

خب منم از دعوای برادر برادری می گم 

من تا چند سال پیش با برادر هام خیلی دعوا می کردم ،(ولی من خیلی نامرد بود،آخه بد جور می زدمشون ،طوری که هر لحظه احتمال ناقص شدنشون می رفت)

اما دیگه چند ساله به از بچه بودن داریم می ریم آدم شیم انشاءالله 

ولی خودمونیم ،اگه باهش دعوا هم بکنم فکر نکنم زورش رو داشته باشم ،آخه کشتی گیر شده نا غلا...

راستش من دیدم که خواهر وبرادر با هم دعوا کنند،دلم بیشتر برای دختر ها می سوزه ،ولی اونام پر زورند

چند سال پیش ها که کوچیک بودم با یکی از دختر عمو هام دعوام شد(فکر کنم به خاطر این بود که خیلی مسخره اش کردم) ،(فکر نمی کردم دختر ها اینقدر زور داشته باشند)آنچنان کتکی خوردم که نگید ونپرسید 

البته اون از من خیلی بزرگتره هاااااا ولی انصافا خیلی پر زور بود ،

یک بار دوتا خانواده با هم دعواشون شد ،یه دختره بود با برادر زاده اش دعوا کرد(تو همون دعوا)هر دو همسن وپسره هم گردن کلفت بود،ولی این خاله یک کتک مفصل به برادر زادش زد که بازم نگید ونپرسید

به نام نقش بند صفحه خاک ...

به قولی : زنو شوهر دعوا کنند ، ابلهان باور کنند . نه راستی این مال یه جای دیگس ، آهان میگن دعوا شیرینیه زندگیه ، خدایی راس میگن .

ما که تا دلتون بخواد دعوا کردیم حالا یا خواهر برادری یا خواهر خواهری ، اما عجب حالی میدادا ، اما الآن دیگه بده زشته خوبیت نداره مثلا گنده شدیما ، دعواهامونم گنده شدن ، شدن لفظی .