معجزات و یا رخدادهای غیرعادی که در اثر دعا و نظیر آن حاصل می شود، امدادهای غیبی که در زندگی افراد پدید می آید، مانند شفای بیمار و یا ظهور برخی از حوادث غیر قابل کنترل و غیر قابل پیش بینی که به حل بعضی از معضلات اجتماعی منجر می شود و یا بروز برخی از بارقه های ذهنی که بعضی از مشکلات علمی را بطور ناگهانی برطرف می گرداند، از جمله اموری هستند که به صورت مقدمه برای اثبات واجب توسط برخی از متکلمان غربی مسیحی به کاررفته اند؛ به این بیان که نظیر حوادث یاد شده وجود دارد، و این گونه از حوادث مبدا و علت مادی و طبیعی ندارند. پس برای آنها علت و مبدئی مادی نیست و ناگزیر علت و مبدئی غیر مادی که سبب پیدایش آنها باشد، وجود دارد.
برهان فوق اگر به برخی از براهین پیشین نظیر برهان امکان و وجوب بازگشت ننماید هرگز صلاحیت اثبات واجب را نداشته و اشکالات فروانی بر آن وارد می شود از آن جمله:
اول: کسانی که رخدادهای غیرعادی را نیازموده باشند و تجارب مربوط به این حوادث به صورت یقینی به آنها شده، منتقل نشده باشد، می توانند در اصل وقایع یاد شده تردید نمایند.
دوم: بر فرض قبول حوادث یاد استناد آنها به واجب و در نتیجه اثبات خداوند از این طریق می تواند محل شک و تردید باشد، زیرا استناد به واجب در صورتی تام خواهد بود که اولا: اصل علیت مورد اذعان بوده و معلول بودن حوادث یاد شده محرز باشد و ثانیاً: تمام راههای طیبعی و غیر طبیعی که می تواند به ایجاد آنها منجر شود، تصویر گردد و ثالثا: علیت عمه راههای تصویر شده به استثنای علیت واجب تعالی ابطال شود.
طرح برهان به صورت یاد شده موجب شده است تا کسانی که در اصل علیت تردید دارند و از فهم و تفسیر عقلی ان عاجز هستند، آن را مورد نقد قرار دهند، چه این که بر فرض قبول علیت، چون راههای دیگری که در توجیه این گونه از حوادث می تواند موثر باشد، ابطال نشده اند، برهان یاد شده همچنان ناتمام است.
حوادث غیر عادی وغیر منتظره ای که در محدوده ی جان آدمی رخ می دهد مانند کشف دفعی مطالب علمی و یا کسب ناگهانی فضیلت عملی که با بروز جاذبه های روحانی حاصل می شود، می تواندریشه در گذشته زندگی انسانِ برخوردار از چنین نعمت علمی یا عملی داشته باشد.
شکافته شدن دریا و یا رود توسط موسای کلیم و شکاف زمین برای بلیدن قارون و یا شق القمر به اشارت نبی خاتم و حوادثی نظیر رد و بازگشت خورشید، گرچه هرکدام حادثه ای غیر عادی است و لیکن هریک از آنها می تواند علتی ناشناخته داشته باشد، که هنوز کشف نشده و روزگاری دیگر ممکن است شناخته شود.
حوادث غیر عادی و امدادهای غیبی در ایجاد یقین روانشناختی می تواند موثر باشد ولیکن این گونه یقین ها که همان آرامش و تمکین عملی است، غیر از یقین علمی است که با ضرورت منطقی قرین و همراه است. در براهین عقلی به چیزی کمتر از یقین منطقی که تمکین نظری را تامین می کند نمی توان اکتفا کرد.
ادامه دارد...