تبیان، دستیار زندگی

شما وقتی بچه بودین چه بازی هایی می کردین ؟

چه بازی رو بیشتر دوست داشتین و هنوزم كه هنوزه دوست دارین حالا كه بزرگ  شدین هم با دوستاتون اون بازی رو بکنین .

اسم بازی و روش بازی رو بنویسید

والا من بازی هایی که بچه بودم یادمه ولی یادم رفته چطوری بازی می کردم یعنی قوانین بازی یادم رفته . چند روز بیش برادرزادم این سوالو ازم پرسید منم اسم چند تا بازی رو بهش گفتم مثل یه قل دو قل ، هفت سنگ جنت بازی , قایم باشك و ... ولی وقتی گفت چطوری بازی می کنن بعضی هاشون یادم بود بعضی هاشونم یادم نبود حالا از شما می خوام که اسم چند بازی قشنگو كه خودتون خیلی دوستش دارین رو به من بگین و روش بازیشو هم توضیح بدین . تا منم به  برادرزادم یاد بدم .

یه بازی بود بزنه بزنه

یکی اوستا می شد بقیه هم اسم حیوون انتخاب می کردن واسه خودشون دستشونو می ذاشتن روی توپو و بعد اوستا اسم یکی رو صدا می زد و ... اینا!!

سلام

اتفاقا منم با خوهرم چنروز پیش هوای بچگیو بازیاشو کردیم .

همین 7 سنگ ،قایم موشک ، تبارک ، رابط ، بالابلندی یا گرگ بازی ، یادگاری ، وسطی ، آلوته ، عبدلی اوستا ، رنگاوارنگه اوهههههههه اگه بخوام بگم خیلی میشه .

وای چه دوران خوشی بود ...

حالا قواعد کدومو بگم ؟؟

چون خودتم 7 سنگو گفتی ، اونو توضیح میدم . اکی ؟

ببین اول 7 تا سنگ مرمرو روی هم میچینیم ، بعد فک کنم باید 2 دسته شیمو نوبتی با یه توپ از فاصله مثلا ا متری توپو به طرف سنگا پرت کنیم تا بیفتن .

حالا اون گروهی که سنگارو ریخته فرار می کنه و گروه دوم پیش سنگا کمین میکنه و مراقبه که اونا نیانو سنگارو مجددا مرتب کنن .

 اگه کسی نزدیک شه باید با توپ بزننش و گروهی که سنگارو ریخته باید سعی کنه که دوباره اونارو بچینه ، هر کیم که با توپ بزننش میسوزه و مابقی ادامه میدم .

امیدوارم فهمیده باشه چی به چی شد .

وای ENIAK_ab عزیز

جه همه بازی . جدا این همه بازی بلد بودی من كه تاحالا بعضی هاشون تازه اسمشون رو می شنوم میشه این جند تا رو هم توضیح بدی .

تبارک ، رابط ، ، یادگاری ،  آلوته ، عبدلی اوستا

دستت مرسی

سلام ارغوان جان شرمنده دیروزو کلا نبودم ، جوابتم الآن خوندم .

ببین بازیه رابط چون باید رو زمین یه جدول همچین یه نمه بزرگ بکشی و روی جدوله باید بازیرو شرح بدم اینه که این یه قلمو بی خیال .

و آما مابقی :

یادگاری تقریبا شبیه گرگ بازیه با این تفاوت که اونیکه به اصطلاح گرگه بایس به جای اینکه یکیو بگیره با دست میزنه بهش و میگه یادگاری ، بعد اون یکی می شه گرگ و دنبال مابقی می کنه ، همینجوری تا آخر .

آلوته هم چیز خاصی نداره ، مثلا اگه 3 نفر باشیم یکیو میاندازیم وسط و 2 تای دیگه اینورو اونور با فاصله چندمتری از هم وایمیسنو توپو واسه هم میندازن ، اونیکه وسطه باید سعی کنه توپو از 2 تای دیگه بگیره . کسی که توپو لو میده باید بیاد وسط و نفر وسطی میره کنار .

تبارکو عبدلی اوستام اسم یه بازیه که من به اشتباه فک میکردم 2تا بازیه جدان .

حالا به برادرزادت بگو همینارو بازی کنه تا تبارک .

اکی ؟

ENIAK_abجونم .مرسی .دستت درد نكنه

سلام ارغوان جونم

من تاب بازی و قایم باشک رو خیلی دوست دارم

الان هم گاهی که فرصتی پیش میاد و کسی نیست تاب بازی.....(شطرنجی کنید!)

خب آخه خیلی دوست دارم

با سلام

بازی های دوران بچگیمون که بازی بودا همون اولش فوتبال دروازه بان بودیم واسمون آسفالت و زمین چمن فرقی نداشت هر دو شیرجهه رو میرفتیم بعدش که تو دبیرستان از بی کاری زو بازی میکردیم و گاهی لیله اون لیله دخترونه نه پسرا میدونند کدوم لیله رو میگم از همه بیشتر زو رو دوست داشتم چون فقط زور میخواست :D

بعدشم که دیگه اون دوران یا سگا بازی میکردیم یا میکرو یا اینکه میرفتیم پلی استیشن و کامپیوتر کلا انقدر بازی کردیم که بازی خور شدیم و الان که دیگه اصلا بازی نمیکنم!

اون زمان وقتی میخواستیم بریم مدرسه منتظر میشدیم تا مینیبوس مدرسه بیاد آخه اونجایی که ما بودیم می نی بوس میمود نه اوتوبوس خب تو اون مدت یا قایم باشک بازی میکردیم یا نجات یا بالا بلندی که خیلی حال میداد تو مدرسه هم که یه جا بود لغزتده بود بچه ها میرفتند سور میخردند روش در ضمن یادش بخیر میرفتیم نماز خونه بر گشتنی از روی نرده ها سور میخوردیم میومدیم پایین چه حالی میداد یادش بخیر!

چهار گوش هم خیلی دوست داشتم یه جا بود تو مدرسه چهار تا گوش داشت یه اتاق رو میموند حالا پنج نفر میرفتیم تو چهار نفر باید یکی از پاهاشونو میزاشتند تو گوشه دیوار بعدش باید جاهاشونو عوض میکردند وسطیه باید فرض بودو جاشو عوض میکردی اینم کلی حال میداد خنده دار بود!

بعدش عرض کنم که بازی های کلاسم خالی از لطف نبود به نظرم اینا شیطنت تا بازی نقاشی کشیدن روی تخته سیاه عکس معلم و جک و جونور و ... کلا خیلی حال میداد جاتون خالی مرسی صرف شد!

دیگه یادم بیاد بازم میگم خاطرات داریم با دوران کودکی از روی دیوار مردم میرفتیم مثله تارازان میپریدیم اونور وای چه حالی میداد تازه اند هیجان جایی بود که از روی دیوار راه و ترابری میرفتی مرده میومد دنبالمون میکرد حالا بدو در رو!

جنگای خیابونی هم عالمی داره جنگ میکردمیا تو یکی از این جنگا من نفله شدم رفتیم بخیه خوردیم کارمون تموم شد بازم بی خیال نبودیم!

جنگ خیابونی که میگم اینور کوچه ای ها با اونوریا دعوا داشتند با سنگ و چوب و هر چی که گیر میاوردند حمله میکردند ما هم که اینور بمب خوشه ای مینداختیم کلا حال میداد ولی گفتم دیگه تو یکی از مراحل تیر خوردم رفتم بهداری بخیه خوردم!

انقدر وروجک بودیم که نگو!

گفتم وروجک یاد کارتون وروجک افتادم یادش بخیر چه با حال بود حیف که نشون نمیده این کارتونا رو تلوزیون.

و یک خاطره از ماه پیش بگم رفتیم پارک بعد قرنی با رفقا که رفتیم رفتیم تاب بازی و الاکلنگه چیه هر چی هست از اون بازیه کلی کیف داد حال کردیم با این سن و هیکل خجالت نمیکشی پسر؟ بزنم شلت کنم؟نه جون من نزن باشه نمیرم :D

با تشکر آنلاکر

خب فکر می کنم نیازی به دوباره نویسی نیست

اون چیزایی رو که می خواستم بنویسم دوستان در موردشون نوشتن

فقط می خواستم بگم

ارغوان جون با این تاپیکت بد جوری یاد

گذشته رو برام زنده کردی

آخیییییییییییییییییییییییییی

یادش بخیر اون روزا

از صبح تا شب همش به فکر بازی بودیم

حالا از صبح تا شب باید به فکر حل مشکلاتمون باشیم

سلام سلام سلام

من عاشق بازی لی لی هستم

کسی نتونسته بود در دوران کودکی حریف من شود