• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن سياسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
سياسي (بازدید: 1089)
پنج شنبه 21/3/1388 - 17:12 -0 تشکر 121504
شمعی كه خاموش شد

یادداشت روز كیهان دیروز با عنوان « شمعی كه خاموش شد » ، با اشاره به حوادث تاریخی صدر اسلام و ایستادگی غارتگران بیت‌المال در برابر عدل امام علی علیه السلام مقایسه‌ای داردبین حوادث و رخدادهای این ایام با وقایع آن زمان.

بدون تعصب ان را بازنگری می کنیم :

 

ز همه دست کشيدم که تو باشي همه ام

با تو بودن ز همه دست کشيدن دارد

يا مهدي

پنج شنبه 21/3/1388 - 17:16 - 0 تشکر 121518

1- شمع را كه خاموش كرد، «طلحه» با نگاه از «زبیر» پرسید؛ علی را چه می شود؟ چرا شمع را خاموش كرد؟!

علی تازه به خلافت رسیده بود و آن شب در پرتو نورشمع به حساب بیت المال رسیدگی می كرد. آن دو آمده بودند برای ادامه ویژه خواری خویش در حاكمیت علی نیز تضمین بگیرند! وقتی علی شمع بیت المال را خاموش كرد و به همین اندازه هم حاضر به هزینه از بیت المال برای گفت وگو با ویژه خواران نشد، معلوم بود كه پاسخ علی چیست. اما، پاسخ طلحه و زبیر به علی هم شنیدنی است، از مدینه بیرون رفتند و غائله جمل را آفریدند و به مقابله با حكومت عدل علی برخاستند؛ یعنی «خروج از حاكمیت».

 دقیقاً مانند كسانی كه همین چند سال پیش، وقتی احساس كردند دوران ویژه خواری و لفت و لیس آنان از بیت المال رو به پایان است، با «خروج از حاكمیت» دست به تحصن زدند و تابلویی به زبان انگلیسی- كه برای حامیان بیرونی هم قابل فهم باشد - بر فراز سر خویش برافراشتند. چه می خواستند؟ ادامه حاكمیت اشرافی خود بر مردم. شعارشان اما، چیز دیگری بود، نگرانی از فقدان «دموكراسی»! كه خود زیر پا نهاده بودند. چرا كه بیان آنچه در دل داشتند رسواكننده بود. طلحه و زبیر هم پرچم دیگری، غیر از آنچه در دل داشتند برای مقابله با حاكمیت عدل علی برافراشتند. خونخواهی خونی كه خود ریخته بودند و مظلوم كسانی كه بی خبر از اصل ماجرا، زیر آن پرچم سینه می زدند!

ز همه دست کشيدم که تو باشي همه ام

با تو بودن ز همه دست کشيدن دارد

يا مهدي

پنج شنبه 21/3/1388 - 17:18 - 0 تشکر 121521

2- اینجا «صفین» است. كسانی كه در «بدر» با قرآن جنگیده بودند، اكنون پاره های قرآن را به فریب بر نیزه كرده اند. بوی شكست به مشامشان خورده بود. پس باید به چیزی متوسل شوند كه برای جماعت مسلمان قابل احترام باشد. چه باك كه خود به آن اعتقادی ندارند! وقتی با پاره های قرآن می توان به جنگ «روح قرآن» رفت، درنگ چرا؟! حیله كارگر افتاد. كسانی از سپاه علی(ع) دست از جنگ كشیدند و مالك از كنار خیمه معاویه بازگردانده شد. مثل امروز كه نظام اسلامی با به كارگیری گفتمان امام و انقلاب در قوه اجرایی، حاكمیت اشراف و رانت خواران را با خطر جدی روبرو كرده است. اگر این روال و این نسخه ادامه پیدا كند...

این بار، اما شال های سبز را واسطه كرده اند. می گویند نشانه سیادت است و راست می گویند، اما اگر به همین منظور وارد معركه كرده اند چرا بر دست و سر و مچ كسانی آویخته اند كه سید نیستند! این كه چه هستند؟ بماند! بسیاری از آنها نمی دانند در كدام میدان به بازی گرفته شده اند. نگوئید چرا بعضی ها را با معاویه و عمروعاص مقایسه می كنید. در مثل مناقشه نیست و این ترفند از آن روی كه ترفند است با آنچه در صفین اتفاق افتاد یكی است. مگر وقتی گفته می شود فلان كار شیطانی است به معنای آن است كه انجام دهنده آن شیطان است؟! اینجا هم سوءاستفاده از شال سبز، با آنچه در صفین اتفاق افتاد شباهت دارد. نه این كه فلانی و فلانی- خدای نخواسته- با معاویه و عمرو عاص قابل مقایسه باشند، كه به یقین نیستند.

ز همه دست کشيدم که تو باشي همه ام

با تو بودن ز همه دست کشيدن دارد

يا مهدي

پنج شنبه 21/3/1388 - 17:18 - 0 تشکر 121522

3- اينجا «دمه الجندل» است، علي در اطراف صفين. آتش جنگ صفين بعد از آن ماجرا، موقتاً خاموش شده است.
علي را به «حكميت» وادار كرده اند و برخلاف ميل او «ابوموسي اشعري» را به عنوان حكم به اميرالمومنين تحميل كرده اند. بقيه داستان را شنيده ايد. چرا ابوموسي به عزل علي(ع) تن داد؟ مي گويند ساده لوح بود و از عمروعاص فريب خورد. راست مي گويند. اما ابوموسي يك خصوصيت ديگر هم داشت. او مردي بسيار ثروتمند بود تا آنجا كه وقتي از شهري به شهر ديگر مي رفت چندين شتر فقط اموال منقول او را حمل مي كرد.


خب! آيا ابوموسي با آن ثروت انبوه مي توانست به ادامه خلافت علي راضي باشد؟ معلوم است كه نه! چرا؟! مگر علي در اولين روز از خلافت ظاهري خود نفرموده بود اگر با اموال به غارت رفته از بيت المال خشتي خريده و در ساختماني هم به كار برده باشيد، آن را بازمي ستانم؟
مگر همين علي نبود كه مي فرمود «هيچ ثروت انبوهي نديدم، مگر آن كه در كنار آن حق پايمال شده اي بود». آيا كلان سرمايه داراني مانند جناب ابوموسي اشعري مي توانند با خلافت او كنار بيايند؟! بنابراين چه فرصتي مناسب تر از «حكميت» كه او را عزل كنند!! اما با كدام بهانه؟ انگيزه اصلي، يعني حفظ ثروت انبوه و زندگي اشرافي كه قابل گفتن نيست! هست؟!... پس بايد يك بهانه مردم پسند پيدا كرد. چه بهانه اي از اين بهتر كه ادامه خلافت علي «خطرناك» است!


علي كه در خلافت باقي بماند، گريبان معاويه را رها نمي كند و خطر جنگ در پيش است! اصلا عيسي به دين خود، موسي به دين خود. به ما چه مربوط كه حكومت معاويه خونريز و غارتگر است... ابوموسي نگفت كه اگر ترس معاويه از علي نباشد، دست جنايت او از دمشق تا كوفه و مدينه و مكه و همه بلاد آن روز دراز مي شود. حجاج بن يوسف كه حاكم شد، تازه مردم متوجه شدند كه چه فريبي خورده اند و چگونه مال و جان و ناموس خود را به خطر انداخته اند.


امروز هم، كساني سخن از «تنش زدايي» بر زبان دارند و به روي خود نمي آورند كه اگر ايستادگي دولت اصولگرا در برابر باج خواهي آمريكا و اسرائيل نبود، دست تجاوزگر آنان تا كجا دراز بود؟!... امروز هم ادامه دولت اصولگرا را خطرناك مي دانند ولي نمي گويند يا نمي دانند تا بگويند كه اين دولت به گواهي همه شواهد و اسناد براي آمريكا و اسرائيل خطرساز و براي مردم ايران، امنيت آفرين بوده و هست.

ز همه دست کشيدم که تو باشي همه ام

با تو بودن ز همه دست کشيدن دارد

يا مهدي

پنج شنبه 21/3/1388 - 17:20 - 0 تشکر 121523

4- اینجا «كوفه» است. مقر خلافت امیر مومنان و با فاصله نزدیك به 800 كیلومتر از دمشق، مركز حكومت اشرافی معاویه. جنگ های جمل و صفین و نهروان تمام شده است. معاویه اما، هنوز نگران است. چرا كه حاكمیت اشرافی خود را در خطر می بیند. اشراف دیگر هم در اضطراب به سر می برند. اما، جنگ با علی كه كارساز نبود. باید حیله دیگری اندیشید.

بله، پیدا شد! «علی سخت گیر است»! «با این و آن درگیر می شود»! «آرامش جامعه را برهم می زند»! و... اما، نمی گفتند كه علی با چه كسانی سخت گیر است؟ با ویژه خواران زورگو و زیاده خواه یا مردم محروم و مظلوم؟! آرامش چه كسانی را برهم می زند؟ آرامش خواص آلوده به چرب و شیرین دنیا یا مردم كوچه و بازار؟! علی كه آن پسرك یتیم را بر پشت خود سوار می كرد، نیمه شب برای محرومان نان و خرما به دوش می كشید. از اندوه آن دخترك فقیر به ملامت خویش می نشست. چهره به آتش تنور نزدیك می كرد و می گفت: بسوزان! و سوزندگی آتش دوزخ را به یاد پسر ابوطالب بیاور ... بسیاری در آن روزگار به فریب معاویه كه از دمشق به كوفه می رسید و زبان به زبان در دهان خواص آلوده به چرب و شیرین دنیا می چرخید، فریفته شدند...


امروز هم، انگار همان شیپور فریب كه در آن می دمند، مبارزه با مفسدان اقتصادی را «مانع سرمایه گذاری» می دانند، كوتاه كردن دست غارتگران از بیت المال را بداخلاقی! می نامند، نشست و برخاست با توده های مردم را حركت «پوپولیستی» معرفی می كنند، هزینه بیت المال برای محرومان را فریب انتخاباتی! قلمداد می كنند و...

ز همه دست کشيدم که تو باشي همه ام

با تو بودن ز همه دست کشيدن دارد

يا مهدي

پنج شنبه 21/3/1388 - 17:21 - 0 تشکر 121525

5- بدیهی است كه در این نوشته قصد مقایسه «مثل به مثل» میان هیچكس با هیچكس نیست. مرور گوشه هایی از تاریخ است. مگر نه این كه مرور تاریخ برای عبرت گرفتن است؟ انگار باردیگر جنگ احزاب است و باز هم ماجرای آن روزهای مدینه و حجاز و كوفه در میان است. خوب كه نگاه می كنی، انگشت حیرت به دندان می گیری.

چه خبر است؟! آمریكا، اسرائیل، اتحادیه اروپا، كلان سرمایه داران، محكومان به جاسوسی، مفسدان اقتصادی، خواص آلوده به چرب و شیرین دنیا، دشمنان تابلودار امام و انقلاب، همه و همه با تمامی اختلاف نظرها و مقاومت های -گاه نزدیك به تضاد- گردهم آمده اند و در یك نقطه اشتراك نظر دارند. فقط یك نقطه. دولت اصولگرا نباشد... آنها كه در گذشته ای نه چندان دور با یكدیگر رابطه ای شبیه «كارد و پنیر» داشتند، امروز به هم پیوسته اند، چنان كه گویی از روز ازل «خاله خواهرزاده» بوده اند! چرا؟! مگر چه شده؟! این جماعت ناهمخوان با كدام چسب به هم چسبیده و همخوان شده اند؟! آیا ایستادگی دربرابر باج خواهی بیگانگان جرم است؟ كوتاه كردن دست رانت خواران از بیت المال چه؟ ساده زیستی و پاكدستی چه گناهی دارد؟ حضور در میان مردم به جای نشستن در كاخ های افسانه ای كه جرم نیست! هزینه كردن درآمدها برای محرومان، عمران و آبادانی كشور، گسترش علم و تكنولوژی، كار شبانه روزی و بی وقفه برای مردم، مقابله با حرامخواران، تبدیل خط سازش به خط مقاومت و ناامیدكردن دشمن از حمله به كشور و... اگر این همه جرم نیست- كه نیست- این ائتلاف بیرونی و درونی در مخالفت با دولت نهم برای چیست؟!

ز همه دست کشيدم که تو باشي همه ام

با تو بودن ز همه دست کشيدن دارد

يا مهدي

پنج شنبه 21/3/1388 - 17:22 - 0 تشکر 121527

6- و بالاخره یادآوری رخدادهای آن دوران برای تداعی علی این دوران است، یعنی ولی امر مسلمین و قافله سالار انقلاب وگرنه، بدیهی است كه احمدی نژاد نه فرشته است، نه «معجزه هزاره سوم»! او سردار پا به ركاب و گوش به فرمان رهبر است و مانند هر سردار دیگر بی عیب و ایراد هم نیست. دشمنان بیرونی كه طی 4 سال گذشته علیه او شمشیرها را از رو بسته اند، احمدی نژاد را فقط و فقط از آن روی كه بر گفتمان امام و انقلاب اصرار دارد، مورد هجوم قرار داده و می دهند به ایرادهای او كه كاری ندارند... كه از آنان جز این انتظاری نیست، از مفسدان اقتصادی، عوامل وابسته به بیگانه، جریانات ضدانقلاب، شخصیت های چند چهره، رانت خواران و... كه امروزه علیه دولت نهم شمشیر كشیده اند نیز انتظاری نمی رود. اما از كسانی كه با انقلاب همراه بوده اند، انتظار دیگری در میان است، به نفع دنیا و آ خرت خودشان، چرا كه این قافله با همراهی توده های عظیم مردم به راه افتاده و ایستادنی نیست، بنابراین، بیدار بمانید كه از راه نمانید.

ز همه دست کشيدم که تو باشي همه ام

با تو بودن ز همه دست کشيدن دارد

يا مهدي

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.