به گزارش ایرنا، مهاجرانی در مطلبی زیر عنوان "چرا به کروبی رای میدهم؟" دلایل خود را در این زمینه بیان کرد.
متن این مطلب را درپی می خوانید.
" تا بیستودوم خرداد زمانی نمانده است. همین سه هفته هم مثل برق خواهد گذشت. به نظرم رسید در این فاصله چند مطلبی با همین عنوان بنویسم که چرا به کروبی رای میدهم؟ چرا پیشنهاد میکنم شما هم در یک کلام برای: زندگی بهتر و ایران سربلند و نشان دادن سیمایی متین و موجه از اسلام و انقلاب به کروبی رای دهید.
نخست: کارنامه کروبی به نخستین روزهای شکلگیری انقلاب و رهبری امام خمینی پیوند خورده است. بیش از نیم قرن سابقه حضور در صحنه انقلاب و همراهی و یاری با امام خمینی؛ بی تردید از این زاویه کروبی چهره شاخص نامزدهای این دوره انتخابات ریاست جمهوری است.
این نکته به روشنی روز است. آنانی که از آغاز شکلگیری انقلاب با انقلاب رشد کردهاند، به زندان رفتهاند، شکنجه و تبعید شدهاند، آوارگی و رنج را در راه انقلاب و یاری امام مثل شهدی شیرین نوشیدهاند. سخن آنان و سابقه آنان و مقاومتشان رنگ وبوی و رونق دیگری دارد.
مدتی پیش یکی از دیوانهای شهر ماغوط شاعر شگفتیآور سوری را میخواندم. بیتردید ماغوط افسونگر واژههاست. در شعری به نقد ادونیس شاعر جهانی سوری پرداخته و گفته است: اگر ادونیس طعم فقر را چشیده بود؛ اگر در راه آزادی به زندان افتاده بود؛ شعر او شکوه و شور دیگری داشت.
همان که اقبال لاهوری سرود:
سخن کز سوز دل تابی ندارد
چکد گر آب از و آبی ندارد
در سخن و رفتار و منش کروبی سوزی وجود دارد که در یادداشت محسن مخملباف و محسن کدیور به خوبی و درخشندگی به آن اشاره شده است. در سلول زندان برای اولین و آخرینبار طنین زنگ تلفنی میپیچد و صدای کروبی؛ که پیگیر مرخصی برای محسن کدیور بوده است. صدای گریهای فضای سلول زندان را پرمیکند و محسن مخملباف میبیند و میشنود که هم سلولی او که در برابر شکنجهها از پای نمیافتاد، برای رنج یک زندانی دیگر اشکش فرو میریزد.
همین سابقه و کارنامه است که وقتی لقمانیان نماینده همدان در مجلس ششم را دستگیر کردند و خواستند زهر چشمی از مجلس و جبهه اصلاحات بگیرند، کروبی صندلی ریاست مجلس را ترک کرد و گفت: چنین مجلسی را نمیتواند اداره کند و ساعتی بعد لقمانیان آزاد شد.
مجموعه بیانیهها، نامهها، پیگیریهای کروبی درباره آنانی که به بند افتادهاند و: هر شب ستارهای به زمین میکشند و باز/ این آسمان غمزده غرق ستارههاست.
پیگیری وضعیت دانشجویان در بند یا ستارهدار، همه و همه ریشه در سابقه و تجربه و نگاه و رویکرد انقلابی کروبی دارد.
نسبت او با انقلاب مثل نسبت مادر با کودکی است که بالیده و برکشیده است و نمیتواند کمترین ناراستی و خدشه و آسیبی را در جسم و جان جوان خود ببیند و تحمل کند. دایه نیست، مادر است. از زمره سود و رویشهای بعد از انقلاب نیست از جنس سرمایه و ریشههای پیش از انقلاب است.
تردیدی نیست. آنانی که در سختیها و زندانها و تبعیدها و شکنجهها یار انقلاب و امام بودهاند، از کسانی که به هر دلیل چنان سابقه و تجربهای ندارند متفاوتند. از این رو کروبی که نامزد ریاست جمهوری است؛ کارنامه بیش از 50 سال مبارزه و مجاهده و خدمت برای انقلاب و اسلام را بر دوش میکشد. کسی که یاران انقلاب را از همان زمانها به خوبی میشناسد و در حافظه درخشانش نام و نشان و احوال آن ستارگان زنده است. ریاست جمهوری کروبی فرصتی خواهد بود تا پیشکسوتان انقلاب بار دیگر در صحنه مدیریت سیاسی و اجتماعی و نظری کشور حضور پررنگی پیدا کنند. شعار برای انقلاب و ادعای گفتمان انقلابی داشتن کار دشواری نیست اما سابقه انقلابی داشتن و یک عمر در راه انقلاب و برای مردم از پای ننشستن و کوشیدن امر دیگری است.
زر اندودگان را به آتش برند
پدید آید آنگه که مس یا زرند
کروبی پس از انقلاب زراندود نشده است از جنس انقلاب است. "
منبع