با سلام
خب حالا قسمت بعدی داستان روزگار چت روم تبیان و بچه های تبیان در یاهو با هم میریم ببینیم چه خبرایی هست.
چت روم تبیان
کاربر 1:خب حالا که کانکت شدم برم تو چت روم تبیان ببینم کیا هستند خوش بگذرونیم دیگه :D
کاربر 1 وارد چت روم می شود ساعت 2:30
کاربر 1: سلام :) سلام
کاربر 2: سلام کوچول موچولو
کاربر3: و علیکم السلام
کاربر 4 : یا اخی السلام علیک
کاربر 1: خوبید الحمدالله؟
کاربران : ممنون به لطف شما شما خوبید؟
کاربر1 هی می گذرونیم خب چه خبرا هست اینجا
کاربر 2: هیچی بابا همه که مثل همیشه رفتن تو رخت خواب یعنی لالا کردن(Idle)
کاربر 1: هههههه عجب اینجا اتاق خواب تبیان هست آفرین.
کاربر 1: میگم کاربر 2 انجمن فلان رو دیدی؟مدیرش رو دیدی عجب آدمیه خاله بازی رسم انجمنش شده :D
کاربر 2: آره بابا میشناسم کاربر 5 لازم نیست کارش همینه که خاله بازی کنه :D
کاربر1: اصلا تبیان با اون انجمنش میخواد چی رو به ما ثابت کنه زرشک این انجمنه یا وبلاگ؟؟؟؟؟
کاربر 2:ای ول بابا انجمن نیست که سطل زباله شده هر کی هر چی داره کپی میکنه میاد روی ایجاد بحث میزنه یه بحث جدید میزنه دریغ از یه ذره قرار دادن جای بحث!!!!!!!
کاربر 1:حالا اینکه چیزی نیست مدیر سیستم رو نگو از اون مدیرایی هست که اصلا کار به کار انجمن نداره بی خیاله بی خیاله نمیدونم برای چی مدیر سیستم شده بعضیا میگند مدیر سیستم سنجیده کار میکنه و کاری نداره و میزاره ادامه بدند کار و ولی کاربر شماره 6 می گفت ترسو هست !!!!!!
(ببخشید با عرض پوزش به کسی این مطالب بر نخوره چون واقعیت هایی هست که پشت پرده یا حتی آشکارانه داره صورت میگیره منم شاهد اکثر این داستانا بودم و یا یکی برام تعریفه کرده واسه همین به زبان طنز دارم اینا رو بیان می کنم هر چی که تا الان تو این چتد تا داستان گفتم وقایع تلخی هست که هم چنان در حال پیش روی هست)
کاربر 2: بابا این مدیر سیستم حال ما رو گرفته یه کاربر رو میخوایم دسترسی برنزی بهش بدیم صد سال طول میکشه تا تایید کنه نمیدونم اونور چه خبره که انقدر دیر به دیر به درخواست ها رسیدگی میشه!!!!
کاربر 1 : این که چیزی نیست اصلا تبیان همینطوری هست ولی اگه به تبلیغات تبیان نگاه کنی فقط تبلیغات انجمن سیاسی هست انجمنای دیگه کشکشی هستند!!!!!
کاربر 2: آره مثلا انجمن ایجاد کردند نصف انجمناشون که فعالیت چندانی ندارند اکثرشونم که کار ثبت مطلب رو میکنند یعنی وبلاگ نویسی و......
در چت روم یاهو
کاربر 1: هی حالا بریم تو یاهو ببینیم کیا آن هستند یه کنفرانس بزاریم.
1 کاربر آن بود کنفرانسی ایجاد نکرد به صورت خصوصی با اون طرف چت میکنه کاربر1.
کاربر 1: سلام کاربر 2 خوبی؟ چه خبرا؟؟؟؟؟
کاربر 2: سلام ممنون شما خوبید؟؟؟؟؟
کاربر 1: به لطف شما.می گم از انجمن خبری نداری؟؟؟؟؟؟
کاربر 2: هههههه انجمن تبیان!!!!!چه انجمنی؟؟؟؟؟مسئولین سایت که انگار نه انگار براشون وضعیت این انجمن!!!فقط میخوان بگن آره ما هم انجمن داریم!!!!!من که تا چند مدت دیگه از این انجمن فلان شده میرم حالا تو میخوای بمونی بمون اکثر کاربرای مهم و برتر تبیان از توش فرار کردند مثل کاربر 3 تو انجمن فلان و کاربر 4 تو انجمن فلان و......
کاربر 1: واقعا؟؟؟؟حالا باش یه کارایی میکنیم تو انجمن شاید گرد و خاکی بلند کردیم وضع انجمن وارونه شد.
کاربر 2: از من که دیگه گذشته تو میخوای بری برو بچه کوچولو نمیدونم تو فسقلی میخوای چیکار کنی انجمن بسازی؟؟؟؟؟؟هههههه گنده تر از تو نتوستند پرت شدند تو کوتوله میخوای چیکار کنی؟؟؟؟
کاربر1:ای بابا حالا گفتم با کمک هم خب کاری نداری؟؟؟؟؟خداحافظ
کاربر 2: نه خداحافظ
خب این یه بخشی از چت های معمول در رابطه با انجمن تبیان هست ولی همه چیز به انجمن بر نمیگرده بعضی ها حتی در مورد سایتم انتقاد دارند تو کوچه و خیابون که میرم دوستان میگند تبیان چی چیه؟؟؟؟؟؟خب بگذریم داستان های بعدی هم ادامه کنید جالب تر میشه!!!!
با تشکر آنلاکر