همه احمدی نژادی شده اند!
جریانات افراطی سالهای گذشته سال ها بر طبل جامعه ی مدنی کوبیدند، سال ها دموکراسی لیبرال و غربی را به رخ ولایت فقیه کشیدند، امام را به موزه تاریخ فرستادند و از لزوم جدایی نهادهای سیاسی و دینی سخن گفتند و نوشتند . و اینک خود را خط امامی می نامند و احمدی نژادی شده اند!
سرویس سیاسی پایگاه خبری تحلیلی نهال نیوز- به قلم صفر مرادی
شاید آن روز که جریانهای باصطلاح دوم خردادی از پیروزی توهمی خود در انتخابات خرداد ماه سال 1376 مسرور بوده ، و در اندک مدتی احزاب و گروه های منتصب به دوم خرداد با اتکا به گستره ی رسانه ای خود به نشر افکار خود پرداختند ، هیچ گاه فکر نمی کردند که باید به حمایت از فردی بپردازند که اکنون در بسیاری از مواضع و بیاناتش، دقیقا مواضعی ضد جریانات افراطی می گیرد. سال ها بر طبل جامعه ی مدنی کوبیدند، سال ها دموکراسی لیبرال و غربی را به رخ ولایت فقیه کشیدند، امام را به موزه تاریخ فرستادند و از لزوم جدایی نهادهای سیاسی و دینی سخن گفتند و نوشتند . و اینک خود را خط امامی می نامند ( البته مشخص نیست کدام امام! ).
براستی سر این کار در چیست که مخالفان سر سخت و قسم خورده خط امام و انقلاب اینک بر گرد مهندس میر حسین موسوی ، نخست وزیر نسبتا خوشنام سال های جنگ ، جمع شده اند؟
آیا اشکال از آقای موسوی بوده یا اینک قرار است بازهم پروژه «هاشمی 84» در مورد ایشان اجرا شود . اگر به حافظه سیاسی خود رجوع کنیم: عجایب سیاسی ماکیاولیستهای ایران را ازتخریب آقای هاشمی در انتخابات مجلس ششم گرفته تا « بت سازی » و« اسطوره سازی» از ایشان در انتخابات سال 84 به خاطر می آوریم . همان هاشمی که روزی محمدرضا خاتمی تندترین نطقها ومواضع را علیه وی می گرفت . اما در دنیای سیاست منهای اخلاق، سر این حمایت را در گفته ی آقای ابطحی میتوان یافت : حمایت جبهه 2 خرداد از آقای هاشمی بستگی به شرایط داشت. شرایط ایجاب می کند که چه موقع حمایت وچه موقع تخریب کنند.
آیا اکنون شرایط خاصی بر جبهه ی دوم خرداد حاکم است که به حمایت از«موسوی» پرداخته اند ؟! آیا پایبندی واجرای به هرقیمت شعار«هر کس به جز احمدی نژاد » همان شرایط خاص جبهه 2 خرداد نیست ؟
میر حسین موسوی هنوز سعی در نمایندگی طیف به اصطلاح چپ انقلابی دارد . هنوز سعی در زنده کردن مواضع ضد استکباری دهه ی 60 خود را دارد، از «عدالت» و«معنویت» می گوید، به زیارت قبور شهداء می رود و بر مخالفان«امام و رهبری و قانون» می تازد . براستی که عرصه ی سخن عرصه ی وسعت و عرصه ی عمل عرصه ی تنگ و سخت است .
متاسفانه از آنچه که از بررسی « میرحسین دهه ی 60 » در دهه ی 80 شاهدیم ، عدم تطابق عملکرد با مواضع است . آقای موسوی هنوز از یکسو برای جذب آرای حامیان آقای خاتمی در تلاش بوده و از لزوم پاسداشت ایشان سخن می گوید ، و از سویی دیگر ستاد انتخاباتی خود را به جولانگاه طیف تند رو تبدیل می کند . و از آن سواز امام گفته و با گروهک «نهضت آزادی» که مطرود حضرت روح الله بوده به شور می نشیند .
از آسودگی خاطر خود در دوران آقایان هاشمی و خاتمی سخن می گوید و خاطره ی تورم 50 درصد ، غائله 18 تیر، کشته شدن بیش از 400 نفر از هموطنان عزیزمان در نیشابور، کشته شدن 14 تن از هموطنان عزیزمان در سمیرم و هتک حرمت گستاخانه به ائمه اطهار (علیهم السلام ) و امام راحل و ولایت فقیه را به آرشیو« مسائل نا خوشایند » خود می سپارد . در عین حال امید بسیاری به جلب آرای اصول گرایان و شبه اصول گرایان احتمالی بریده از احمدی نژاد را دارد .میر حسین موسوی گویا در حال ارایه گفتمانی با ترکیبی از «معین ، خاتمی و احمدی نژاد» می باشد.
آنچه به نظر میرسد تلاش موسوی دهه ی 60 جهت جذب آرای طیف های دهه ی 80 می باشد. صداقت دارد و صلابت ندارد. خود را حامی امام و رهبری می داند و بر گرد او مخالفان سر سخت « ولایت » جمع شده اند .
آقای موسوی آیا از آن خط امام دهه ی 60 تنها نام و یادی مانده یا هنوز به اجرای تعهدات و مواضع خود پایبندید ؟؟
متأسفانه سکوت « 16 ساله شما» و« ابراز رضایت « 4 ساله ی شما» به عنوان مشاور آقایان از یک سو و تاخت و تاز بی رحمانه به دولت مورد حمایت رهبری و قشر مستضعف جامعه در1 سال گذشته خدایی نکرده به نشانه رفتن هدف ریاست جمهوری به قیمت زیر پا گذاشتن هر آنچه که اندوخته اید منجرنشود. متأسفانه اینک کوبیدن دولت نهم به عملی پوپولیستی تبدیل شده است و مدعیان دموکراسی ، سوار بر موج « پوپولیسم » شده اند .
ما امید داشتیم که ازشما حرفی تازه و کلامی نو بشنویم. اما گویا اینک فضای سرد روشنفکری 2 خرداد اقتضای دیگری دارد. اما باز هم به حمایت جدی شما از آرمان های امام و رهبری و دفاع محکم از ارزش های انقلاب چشم دوخته ایم.
اما اینک هر چه به 22 خرداد نزدیک می شویم همه به « گفتمان احمدی نژاد » بر می گردند. و گفتمان ایشان به گفتمان غالب فضای سیاسی- انتخاباتی تبدیل شده است. اینک « جامعه مدنی »، «پلورالیسم»، «دموکراسی سازی در جامعه ولایی»، «جدایی دین از سیاست» و ده ها شعار بی ریشه ی دیگرکه به لطف گفتمان عدالت محور، به زباله دان تاریخ پیوسته اند و در عوض در خاک انقلاب درخت «عدالت» ریشه گسترانیده است. بومی سازی ارزشها از شاخص ترین گفتمانهای دولت نهم می باشد که اینک شاهدیم از سوی دو کاندیدای محترم انتخابات درحال پیگیری است. اگر می بینیم که میر حسین موسوی از یک سو و آقای کروبی، دبیر کل حزب اعتماد ملی از سوی دیگر بدون هیچ توجهی به شعار های بی ریشه 8 سال گذشته دم از آرمان های انقلاب می زنند، باید با قاطعیت و اطمینان گفت :« همه احمدی نژادی شده اند » ،«فضای سیاسی احمدی نژادی شده است».
منبع
