با سلام
دانشجویی - وا
اسفا! کدام دولت اصولی، کدام دولت انقلابی! در دولتی که جایگاه رهبری
نظام، این پدر معنوی ملت توسط آقایان، تا سر حد ریاست قوای مجریه پایین
آمده، هر کاستی و کمبودی در عملِ خود را با آبروی آن فرزانه می شویند، در
دولتی که برخلاف نص صریح رهبری عالیقدر، عمل می کنند! کدام اصول؟ کدام
آرمان؟ کدام وصیت عمل شده؟
متن بیانیه به شرح ذیل می باشد:
بسم الله الرحمن الرحیم
لا یحبُ الله الجَهرَ بالسوء مِن القول، الا مَن ظُلم (نساء، 148)
در آستانه دهه چهارم انقلاب اسلامی و به روح بزرگ بنیانگذار جمهوری اسلامی (ره) عرضه میداریم:
حضرت امام،
آن زمان که فرزندان شهیدت و سربازان گمنامت در گهواره بودند، استعمار و
مکیدن عمر ملت بلای جانمان بود و اندکی بعدِ این، استثمار افیونی بر
زندگیمان. پدران و مادرانمان با تو فریاد استقلال و آزادی سر دادند تا به
جمهوریتِ کلام تو رسند و امروز آنچه مصیبتی است بر جانمان نه استعمار، نه
استثمار، بل استحمار است و در درجه بالاتر و بالاتر، عافیت طلبی: این بلای خانمان سوز!
امام،
دانشگاهی که تو گفتی و قرار بود کارخانه انسانسازی باشد، محفل انسان سوزی
شده است و چه کنیم با کسانی که آنرا نه مبداء تحولات! بلکه اساسا مبدایی
نیز نمی دانند و بر دانشگاه این رفت که رفت:
امروز دانشگاه ما، مخروبه ای است بی اندیشه! کجاست مطهری شهیدت و استاد اخلاقمان که ببیند در این کلبه احزان، استاد مارکسیست، مارکسیست تدریس نمی کند!
استاد دانشگاه به واسطه جهت
گیری سیاسی اش مورد عنایت قرار می گیرد و منکوب می شود و دانشجویان
دانشگاه بدلیل بیان اندیشه و نه مبارزه مسلحانه، مقدمین علیه امنیت ملی
شناخته شده، می شوند.
در روز تاریکش، اساتید، بازنشسته و مخرج می شوند و در شب تاریکترش، دانشجویان معترض، ستاره های خود را می شمرند!
گو یا، عزیزان در کلام، اصول تو را مقبول دارند و در عمل لاقید! و شاید تفسیرهایی به رای خود می کنند بر فرمایشاتت.
یاران دبستانی و دوستان
دانشگاهی، ملت سلحشور، دانشگاه مبدا تحولات است! دانشگاهی مبدا تحولات است
که استادش سیاسی باشد و نه عافیت جو! دانشجویش سیاسی باشد و نه عافیت طلب!
درس هایش سیاسی باشد و خدا لعنت کند دستهایی را که نمی خواهند بگذارند
دانشگاه سیاسی باشد.
سیاستِ سیاست زدایی از دانشگاه
در دولتی پی گیری می شود که خود را اصولی ترین دولت به آرمان های انقلاب و
وصایای تو، در طول تاریخ جمهوری اسلامی می خواند.
وا اسفا! کدام دولت اصولی،
کدام دولت انقلابی! در دولتی که جایگاه رهبری نظام، این پدر معنوی ملت
توسط آقایان، تا سر حد ریاست قوای مجریه پایین آمده، هر کاستی و کمبودی در
عملِ خود را با آبروی آن فرزانه می شویند، در دولتی که برخلاف نص صریح
رهبری عالیقدر، عمل می کنند! کدام اصول؟ کدام آرمان؟ کدام وصیت عمل شده؟
خمینی کبیر!
در شرایطی که توسلی، این فاضل همراه، این گرانقدر عظیم، این یار شریف به
واسطه قلب سخنان تو، تحریف در عمل به بیانات تو! و دست آخر توهین به ساحت
تو، دق می کند! و در شرایطی که معتقدین (به ذم خود) به اصول تو و انقلاب
تو، نظامی و شبه نظامی در سیاست و سیاست بازی و سیاست زدایی دخول می کنند،
در روزگاری که دانشگاه پادگان می شود! در زمانی که یک دروغگوی جاعل، بسیجی
مخلص خوانده می شود و بر مسند وزارت این مملکت جای می زند! در جایی که ملت
غاصب اسراییل دوست ملت حزب الله تو خطاب می گیرند! در شرایطی که یاران
همراهت جانیان روزگار و عافیت طلبان از جنگ ترسیده، نام می گیرند! در
شرایطی که کیهان! شاقول تشخیص انقلابی و غیر انقلابی می شود و در روزی که
گفتار یاران انقلابی: این فرزندان مبارزت در انصار نیوز و رجا نیوز لجن
پراکنی خوانده می شود! در شرایطی که بازخوانی اندیشه های تو و اصول
انقلابت به دست مشتی دروغ پرداز در روزنامه ها و سایت های خبری (کیهان و
رجا نیوز) انجام می شود! آزادی بیان و اندیشه قلع و قمع شده و تنها عباسی
ها و شریعتمداری ها و پالیزدارها، رجانیوز ها و انصار نیوزی ها و رفقای
کیهانی و کهکشانیمان! آزادی گفتار و بیان دارند. دروغ، مصلحت می شود و
حقیقت ذبح شرعی!
در روزهایی که ساحت مرجعیت و
جایگاه روحانیت، مورد اهانت واقع می شود، در شرایطی که خلق کنندگان حماسه
دوم خرداد، زنان خیابانی و مشتی اراذل و اوباش نام می گیرند و دست آخر
کرامت ملت ایران این حزب الله هم الخاشعون به بازی گرفته می شود، ما
دانشجویان، این مدعیان خط امام در زمان فعلی، مشتی اراذل و اوباش نام می
خوریم که کوچکترین انتقادمان به عملکرد ضد اصولی دولت، تخریب نظام لحاظ
شده، ناخودی می شویم و آنها که در فیضیه! آب خوردن از لیوان تو را حرام می
دانستند! و گفتار ارشادی تو را بستن پوزه بند به دهان! خودی تلقی می گردند!
و این تذهبون
تا کجا تحریف اصول انقلاب و
انقلابیت شما را تحمل کنیم در حالیکه در نظام جمهوری اسلامیِ امام خمینی،
شعار جمهوری اسلامی: آزاد باید گردد! و مرگ بر سیب زمینی! و از این دست را
می شنویم! اساسا یا خود را اصولی و اصولگرا ندانید که تکلیف را بدانیم و
یا اگر اصولی می خوانید، خود باشید و از آبروی فرزانگان، امام و آرمان های امام، ملت حزب الله در پوشش عمل های غیر اصولی خود، مایه نگذارید!
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
اردیبهشت ماه 88
انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران