خبر تکمیلی،برگرفته از خبر گزاری قلم
چرا قتل زنهای مسن، سریالی است؟
به دنبال کشف جسد دومین قربانی مجموعه قتلهای زنان مسن در قزوین، با توجه به برخی شباهتها، شایبه سریالی بودن قتلها را برای نخستین بار در تابان مطرح کردیم. شایبهای که علیرغم تکذیبهای مکرر توسط دستگاههای مسوول (حتی پس از وقوع قتل سوم)، سرانجام به تایید پلیس آگاهی ناجا، به عنوان بالاترین مرجع کارشناسی جنایی در کشور رسید. براساس کدام مولفه و نشانه معتقدیم که قتلهای به وقوع پیوسته در قزوین، سریالی است؟
اساساً از نگاه جرمشناسان و کارشناسان جنایی، قتلهایی سریالی تلقی میگردند که در چند عنصر کلیدی دارای پیوستگیها و شباهتهایی باشند. این عناصر یا نشانهها عبارتند از؛
1- افزایش آمار وقوع قتلها که در بعد زمانی خاصی تعداد وقوع جرم افزایش مییابد.
2- جنسیت، سن و وضعیت اجتماعی مقتولان.
3- شکل و نوع شیوه ارتکاب قتل؛ این شیوهها در صحنهی وقوع جرم توسط کارآگاهان جنایی پلیس قابل تشخیص است. ضمن آنکه در این زمینه پزشکی قانونی نیز با بررسی و معاینه اجساد، میتواند تایید کند که شکل وقوع قتل یکسان است.
4- محیط یا جغرافیای وقوع جرم یا محل کشف اجساد.
5- پیوستگی زمان وقوع قتل که براساس دادههای زمانی چند روزه یا چند ماه محاسبه میشود.
با آنچه که به عنوان مولفههای تشخیص سریالی بودن قتلها، مطرح گردید، از نگاه این قلم براساس 10 نشانه زیر میتوان به سریالی بودن قتل زنهای مسن در قزوین دست یافت؛
1- کلیه مقتولان زن هستند و به لحاظ میانگین سنی، 51 تا 78 سال بودهاند که اصطلاحاً "مسن" تلقی میگردند.
2-همه قربانیان مذهبی، محجبه و دارای صبغه اجتماعی مثبت بودهاند.
3- کانون جغرافیایی مفقود شدن آنان در یک نقطه مشخص در [...] قزوین و شعاع 500 متری آن بوده است.
4- مفقود شدن کلیه مقتولان، پیش از کشف جسد به پلیس گزارش شده است.
5- کلیه مقتولان براساس آنچه که معاون اداره مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی ناجا هم آن را تایید کرده است، براثر خفگی به قتل رسیدهاند. هرچند در دو مورد آخری، قاتل شیوهای تازه که چسبانیدن چسب بر دهان مقتولان و کشیدن کیسهای پلاستیکی بر سرشان بوده به کار برده است و در مورد چهارم، به لحاظ مقاومت مقتول، از شیء تیزی که به سر و صورت مقتول وارد ساخته، برای درهم شکستن مقاومت او که از دیگر مقتولان جوانتر هم بوده، استفاده کرده است.
6- اجساد قربانیان، پس از ارتکاب جنایت در نقاط حاشیهای یا نقاط خلوت قزوین رها شده است. مورد اول در ابتدای جاده الموت، مورد دوم در ورودی پارک باراجین و دو مورد آخر در شهرک مینودر.
7ـ جغرافیای محل وقوع قتلها، همگی قزوین بوده است.
زمان وقوع قتلها؛ همهی قتلها به فاصله ۲۶ تا ۳۰ روز از یکدیگر و در نخستین روزهای ماههای قمری اتفاق افتاده است8-.
9- قاتل، بدون شناخت قبلی نسبت به مقتولان دست به جنایت زده و پیش از آنکه بتواند قتلهایش را عملی سازد، اعتماد آنان را به خود جلب کرده است. طبیعی است که ایجاد این اعتماد نیازمند برقراری یک دیالوگ دو جانبه بوده و با توجه به شخصیت مذهبی مقتولان، قاتل باید زنی میانسال باشد که در یک مکان مذهبی، موفق به جلب اعتماد این افراد شده است. زنی که رد او را به راحتی میتوان در همه قتلها مشاهده کرد.
10ـ علیرغم اینکه برخی از طلاجات همراه تعدادی از مقتولان به سرقت رفته است اما همانگونه که توسط مقامهای پلیس نیز مورد تاکید قرار گرفته، انگیزه قاتل، سرقت نبوده است.