سلام
بعد از اون بارونه شدید سعی كردم توجه مردم رو به سمت غرفه جذب كنم برای همین شروع كردم برای در و دیوار توضیح دادن تا اینكه كم كم مردم كنجكاو شدن و اومدن سمت غرفه.
آدمای زیادی جلوی غرفه ایستاده بودن و من سعی می كردم به سوالای همشون جواب بدم.در همین حین كه دستتام تو هوا بود و داشتم با كلی بالا پایین پریدن و تشبیه دوستام به ستاره و..جواب مردم رو می دادم, توجه ام رو آقا پسری جلب كرد!!
ساكت و آروم گوشه میز ایستاده بود و داشت به حرفام گوش می داد نزیك به نیم ساعت بود كه همونجا ایستاده بود و با دقت به حرفام گوش می داد بعدشم یكی دوتا سوال پرسید و رفت.
گذشت و گذشت تا این كه ساعت 9 شد و كركرها رو داشتیم میكشیدیم پایین كه اومد و
گفت:میخوام شروع كنم به خوندن نجوم اما بصورت آكادمیك.
گفتم :باید بری فیزیك بخونی بعد تو دوره ی كارشناسی ارشد اختر فیزیك و....
گفت:یعنی همتون آماتورین؟!!!!!!!!!!!!!تحصیلات آكادمیك ندارین؟!!!!پس رو چه حسابی گذاشتنتون اینجا به سوالای مردم جواب بدین؟؟؟!!
راستش من بعد از یه روز فوق العاده طولانی و كشنده,مغزم از كار افتاده بود واین تنها چیزی بود كه برام مهم نبود و واقعا حوصله جواب دادن به این معما رو نداشتم ,برای همین یه جوری سر وته ماجرا رو هم اوردم و رفت.
اما فرداش كه خستگیم در رفت تنها سوالی كه یادم مونده بود ,همین بود و واقعا ذهنم رو مشغول كرد.چرا به ما اجازه میدن كه بریم پشت میز از شب تا صبح بایستیم و به سوالای مردم جواب بدیم؟كه بخواییم مردم رو راهنمایی كنیم؟چرا به ما اعتماد میشه؟از كجا معلوم مردم رو گمراه نكنیم؟رو چه حسابی به ما غرفه دادن?از كجا میدونن آبروی نجوم رو نمیبریم?(منظورم از ما ,منجمهای آماتور هست)
این سوال خیلی ذهن منو مشغول كرده. لطف كنید و اگر میدونید جواب منو بدید.
سلامت و موفق باشید.