• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن عمومی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
عمومی (بازدید: 2174)
چهارشنبه 9/2/1388 - 0:52 -0 تشکر 109135
مصاحبه ای با یک دوست

به نام خدا

سلام.

 

دوستانی که تا به حال به وبلاگ من سر زدن احتمالا تو باکس لینک ها لینکی رو به اسم پرواز روی بالها دیدن.

جدیدا مصاحبه ای با این دوستمون صورت گرفته که دوست دارم اون رو تو این تاپیک قرار بدم. (خودشون هم این مصاحبه رو توی بلاگشون ثبت کردن)

امیدوارم خوندن این مصاحبه برامون مفید باشه.

برای من که مفید بود.

 

با هم می خونیم:

موفقیت حاصل تصمیم گیری درست است، و تصمیم گیری درست حاصل تجربه و جالب اینکه تجربه اغلب حاصل تصمیم نادرست است!

 

چهارشنبه 9/2/1388 - 0:53 - 0 تشکر 109136

آنطور كه خودش می گوید در یك روز گرم تابستانی به دنیا آمده، در گوشه ای  از شهر در بیمارستانی شاید همین حوالی . این بار به سراغ كسی رفته ایم كه معلولیت را یك هدیه از سوی خداوند می داند نه قضا و قدر و نه قسمت و سرنوشت و نه به زعم عده ای ظلم خداوند.

او می گوید من از این هدیه بهترین استفاده ها را می كنم و معتقد است آنچه كه هست هدیه خداوند به اوست و آنچه كه خودش شده و می شود هدیه او به خداوند است. او یكی از اعضای فعال انجمن باور و همچنین یكی از خبرنگاران افتخاری این انجمن می‌باشد .آنچه كه می خوانید یك مصاحبه ساده نیست ، بلكه آیینه ایست از راست قامتی یك انسان ایستاده بر ویلچری كه او چرخهایش را كفشهای خود می داند.

  • لطفا خودتان را به طور كامل برای ما معرفی كنید.

به نام او که خالق زیبائیهاست

بنده الناز دارابیان فرزند آخر خانواده ای آذری زبان و مذهبی هستم که به طور مادرزادی از هر دو پا و یک دست معلولیت دارم . از ویلچر استفاده میکنم البته به عنوان کفش؛ از بدو تولد پدر و مادرم برای معالجه من حتی کوچکترین روزنه امید را دنبال کرده اند اما اعتقاد دارم که زندگی مرا خداوند چنین می پسندد و از هنگامی که توانستم شناخت و معرفت بیشتری از محیط پیدا کنم هیچ گاه برای یافتن سلامتی جسمم دعا نکردم. من با حمایت خانواده و تربیت اصولی و به دور از احساسات خانواده هیچ تفاوتی با دیگران در خود حس نمیکنم و فقط خداوند راه مرا در رسیدن به اهداف و مقاصد راهی متفاوت از بقیه قرار داده است. تحصیلات خود را در مدارس عادی گذراندم که لحظه به لحظه اش را  در درجه اول مدیون خانواده و بعد مدیران و معلمانم هستم. در سال 84 در رشته کارشناسی ادبیات فارسی فارغ التحصیل شدم و در حال حاضر در یک شرکت مخابراتی مشغول به کار هستم.

  • آنطور كه شما خودتان گفته اید وقتی پرستار خبر تولد شما را به پدرتان داد جمله خود را با یك ((اما)) تمام كرد، وقتی پدر شما در جواب به آن پرستار گفت : اما چه ؟ او گفت: اما دختر شما ناقص به دنیا آمده، بدون توجه به اینكه معلولیت را هدیه ای از خداوند می دانید ، آیا شما خودتان را یك انسان ناقص می دانید؟ چه چیز باعث می شود كه دیگران شما را ناقص بدانند؟

خیر، شاید از دیدگاه ظاهری و علم پزشکی نداشتن دست و غیر طبیعی بودن پاها یک نوع نقص محسوب شود اما نقص حقیقی آن هنگام است که در راه رشد و تعالی ذهن از حرکت بایستیم. تا هنگامی که ذهن و مغز انسان سالم است میتواند بهره بالایی از زندگی ببرد .

اگر دیگران مرا ناقص میدانند به خاطر این است که مردم عادت کرده اند که همه چیز را آن چنان که در ظاهر است ببینند و به کمیت ها ارزش بیشتری میدهند و از باطن و کیفیت غافل هستند.

  • توجه انسانها به ظاهر به یك عادت تبدیل شده، صرف نظر از خوب یا بد بودن این عادت، به نظر شما چرا نمی توان در دنیایی كه همه روی پایشان راه می روند با خیالی آسوده بدون هیچ دلهره ای، بدون هیچ دلسوزی، بدون هیچ تفاوتی و بدون هیچ ظاهربینی بر روی ویلچر زندگی كرد؟

میتوان بدون هیچ مشکلی و با آرامش با وجود معلولیت و بودن روی ویلچر همچون دیگران زندگی کرد اما به شرطی که خود فرد تواناییهایش را باور داشته باشد و در جامعه حضور یابد تا فرهنگ عادت به دیدن ظاهری همسان و همشکل در جامعه را تغییر داد و این  یک اراده آهنین از طرف معلولین  و فرهنگ سازی و همکاری همه اقشار مردم از بالاترین سطح مملکتی تا پایین ترین درجه  را میطلبد

  •   گویا شما در زمینه ویرایش كتاب هم فعالیت كرده اید دوست داریم كمی در موردش توضیح دهید.

بله، من در سال 83 یک کتاب پزشکی را به نام ایدز و پاسخ به هفتاد سوال نوشته دکتر مرتضی حسین زاده را ویراستاری کردم. چرا که به این فن علاقه زیادی داشته و دارم.

  • برای پیدا کردن شغل مناسب به مشکلی بر نخوردید؟

من تا یکسال بعد از فارغ التحصیلی بیکار بودم که به لطف خدای مهربان درست در روز تولدم پدرم به من خبر داد که در یک شرکت مخابراتی برایم کار پیدا کرده است . با وجودی که کار فعلیم با رشته تحصیلیم هیچ ارتباطی ندارد و با وجود عدم مناسب سازی مکان شرکت به کمک همکاران خوبم به فعالیت و کار خود ادمه میدهم و از این که شاغل هستم واقعا خوشحالم ولی درصدد یافتن کاری مرتبط با علاقه و رشته تحصیلی خود نیز هستم.

ادامه در پست بعد ...

موفقیت حاصل تصمیم گیری درست است، و تصمیم گیری درست حاصل تجربه و جالب اینکه تجربه اغلب حاصل تصمیم نادرست است!

 

چهارشنبه 9/2/1388 - 0:54 - 0 تشکر 109137

  • شما ویلچر خود را باوفاترین چیزی كه تا لحظه مرگ در كنار شما می ماند می دانید و به همین دلیل آن را دوست دارید،  اگر فردا صبح بیدار شوید و ببینید كه سلامتی خود را به طور كامل بازیافته اید با ویلچری كه باوفاترین همدم شما بود چه می كنید؟

ویلچرم را در مکان مناسب قرار میدهم تا هر روز با دیدن آن به یاد روزهای گذشته بیافتم و از شکرانه سلامتی که خداوند بعد از بیست و اندی سال زندگی به من بخشیده غافل نشوم و شاید با ابتکار و هنرهای دستی استفاده ای بهینه از یار باوفایم داشته باشم.

  • پستیها و بلندی هایی كه گهگاهی در زیر چرخ های ویلچر شما باعث سرنگونی ویلچر شما شده، چه به شما آموخته است؟

صبر در برابر مشکلات. من هربار که از روی ویلچر به زمین می خورم با وجود همه درد ها  برای کم کردن ترس همراهم و همچنین برای اینکه نشان بدهم هیچ وقت تسلیم نمیشوم لبخند میزنم. 

شکستن و زمین خوردن ، معلمان بی صدایی هستند که راه را برای از نو شروع کردن و ایستادن به  همه انسان ها می آموزند

  • وقتی كه حرفهایی از قبیل خدا شفات بده، خدایا شكرت، آخی بنده خدا، و حتی یك نچ ساده را می شنوید چه حسی به شما دست می دهد ؟ اگر فرصتی باشد تا گفتگویی بین شما و آن كسانی كه این حرفها را می زنند، شما در این گفتگو به آنها چه می گویید؟ چه می كنید تا نگاه یك انسان نه به وضعیت تنها شما، بلكه به وضعیت معلولان تغییر كند؟

حالتی که در آن لحظه به من دست میدهد بستگی به طرف مخاطبی که این حرفها را میزند دارد که از چه کسی بشنوم اگر یک فرد ساده و عامی باشد ناراحت نمیشوم و آن را بحساب ناآگاهی میگذارم اما اگر این برخورد را از یک فرد تحصیل کرده و آگاه ببینم تاسف میخورم.(این برخورد گاه از طرف استادان دانشگاه هم صورت میگیرد)

شاید سکوت بهترین جواب برای کار بد و زننده آنها باشد اما در غیر این صورت طوری که متوجه بشود به او میگویم معلولیت تنها متفاوت بودن است و شما باید به دیدن این تفاوتها عادت کنید چه بسا که فاصله سلامتی و معلولیت به نازکی موی سر است و هیچ تضمینی برای افراد غیر معلول وجود ندارد که دچار معلولیت نشوند. سزاوار است که قدری با تامل به کار یا حرفی که میزنیم توجه کنیم.

برای تغییر دادن نوع نگاه مردم باید ما در جامعه  با همه مشکلات و سختیها حاضر شویم تا دیده شویم و از حقی که مانند سایر افراد  در همه امور زندگی اجتماعی داریم بهره مند شویم و  از سوی دیگر هم دولت درصدد رفع موانع موجود بر سر راه  حضور معلولان برآید.

  • فرض كنید شهردار محترم تهران این مصاحبه را می خواند  اگر بخواهید در مورد استفاده از مترو برای معلولین مخصوصا در شهر تهران با این حجم جمعیت كه بسیاری مواقع حتی جا برای ایستادن در داخل واگن ها وجود ندارد و یا در مورد اینكه استفاده كنندگان اصلی آسانسورهایی كه روی آن درج شده برای استفاده معلولین، خود معلولین نیستند و حتی در مورد صندلی اول اتوبوسهایی كه بالای اون برچسب جایگاه ویژه جانبازان و معلولین چسبیده شده اما هیچ وقت هیچ معلولی بر روی اونها نمی نشیند چه چیزی به ایشان می گویید؟

از شهردار محترم تهران تقاضا میکنم که ساعتی را بر روی ویلچر بنشیند و با آن در مترو ؛ خیابان ها و پیاده رو ها حرکت کنند اگر به تنهایی از پس این کار بر بیایند و بتواند از مترو ، اتوبوس استفاده کنند دیگر هیچ حرفی برای گفتن ندارم. اما اگر نتوانستند میگویم:

آسانسور های مترو ها اکثرا  کار نمیکنند و یک فرد ویلچری باید علاوه بر خودش همراهش را به دردسر بیندازد تا بتواند از پله و یا پله برقی که با خطرات زیادی همراه است استفاده کند. در مورد جایگاه ویژه در مترو و اتوبوس میتوان خیلی ساده با نگاه سرزنش بار افراد غیرمعلول که دربردارنده این جمله است: ((با این وضع جسمی چرا  از وسایل نقلیه عمومی استفاده میکنی؟؟!!! )) روبه رو شد و میخواهم بپرسم آیا همه افراد معلول از لحاظ مالی قادر هستند برای رفت و آمد از آژانش استفاده کنند و یا همه معلولین و خانواده هایشان ماشین شخصی دارند؟؟

  • شما در جایی گفته اید خداوند خیلی بزرگ است. خداوند در قرآن به كسانی كه بر مصیبتها و سختیها و نقصان در اموال و جانها صبر پیشه كنند بشارت داده، اگر سختیهایی كه در زندگی تحمل می كنیم مثل همین معلولیت را نه امتحان بدانیم، نه موهبت خداوند و حتی اگر خداوند زیر عهدی كه در بالا اشاره شد نیز بزند آیا شما باز هم خداوند را بزرگ می دانید؟ چرا؟

البته این غیر ممکن است که خداوند به چیزی که فرموده است عمل نکند اما با این وجود من خداوند را در همه حال مهربان، عادل و حکیم میدانم و بر این باور هستم که عدل و حکمت خدواند چیزی فراتر از آن است که در ذهن ما بگنجد.

  • در دوران زندگیتان موردی پیش آمده که از مردم همین حوالی برخوردی دیده باشید که باعث رنجش خاطرتان شده باشد؟

از هنگامی که فعالیت اجتماعی بیشتری داشته ام با  انواع برخورد ها مواجه شده ام برخوردهای خیلی خوب و برخوردهایی خیلی زشت و زننده  مثلا سال گذشته ؛ در یک روز زمستانی بود که پدرم بدون وسیله نقلیه شخصی به دنبالم آمد.  برای رفتن به مقصد در ایستگاه تاکسی منتظر بودیم که با آمدن تاکسی به سمت آن رفتیم اما راننده از سوار کردن من ممانعت کرد و گفت : من آدم مریض سوار نمیکنم. حس بدی که در آن لحظه از دیدن غم چهره پدرم به من دست داد را هیچ گاه فراموش نمیکنم. البته این اتفاق دیگر برایم عادی شده است چرا که با آن خیلی رو برو شده ام. اما اینبار شاهد درد عمیقی بودم. اما به هر حال من به چنین رفتارهایی عادت کرده ام و میدانم که نوع رفتار هر کس نشانگر شخصیت اوست.

ادامه در پست بعد ...

موفقیت حاصل تصمیم گیری درست است، و تصمیم گیری درست حاصل تجربه و جالب اینکه تجربه اغلب حاصل تصمیم نادرست است!

 

چهارشنبه 9/2/1388 - 0:55 - 0 تشکر 109138

  • می خواهم موضوع دیگری را مطرح كنم شما علاوه بر هر دو پا از ناحیه دستها نیز دارای معلولیت هستید به نحوی كه فقط یك دست آن هم با چهار انگشت دارید، با این توصیف لطفا در مورد فعالیتهایی كه در زمینه گلیم بافی و فرش بافی انجام داده اید توضیح دهید گویا آثار شما در نمایشگاه هم به نمایش گذاشته شده، برایمان بگویید چه می شود كه چنین می شود؟ برای كسانی كه از نعمت سلامت كامل برخوردارند اما هیچ هدفی ندارند و مایوسانه به زندگی نگاه می كنند چه پیامی دارید؟

من در مجتمع آموزش رعد به یادگیری هنر گلیم بافی و قالی بافی  زیر نظر مربی خوبم خانم محمدی پرداختم. به نظرم خلق کردن یک کار هنری به انسان انرژی میدهد.

نوع کار کردن و بافتن من فقط از نظر چگونگی و مدت زمانی که برای زدن هر گره صرف میکنم متفاوت است چرا که برای گره زدن و بریدن نخ با چاقو به دو دست نیاز است که هر کدام یکی از این کارها را انجام دهند اما من بعد از بافتن هر گره مجبورم با قیچی نخ رو ببرم و این از سرعت کار کم میکند اما همان کار انجام میشود و ناخواسته صبر را هم یاد میگیرم.

بله کارهای من در نمایشگاه روز جهانی معلولین کرج به نمایش در آمد و به فروش هم رفت . درحال حاضر مشغول بافتن تابلو فرش بسم الله الرحمن الرحیم هستم.

به دوستانم میگویم : زندگی کوتاهتر از آن چیزی است که ما می پنداریم و باید برای ثانیه هایش پاسخگو باشیم پس باید با انتخاب هدف و داشتن انگیزه به زندگیمان رنگ بدهیم و از نعمت ها  استفاده کامل را ببریم.

  • ((ای انسان، آیا می پنداری كه موجود كوچكی هستی؟ حال آنكه گنجینه تمام آسمانها و زمین در وجود تو نهفته است.))

این جمله از سخنان گوهربار مولای متقیان حضرت علی (ع) است . بدون توجه به اینكه این جمله را چه كسی گفته، از شما می خواهم برداشت خود را از این جمله برای ما بازگو كنید .

این جمله بیانگر قدرت مطلق خداوند است که همه چیز را به اشرف مخلوقات (انسان) تعلیم  داده و حال وظیفه بندگی ما ایجاب میکند که از خالق یکتا و بی همتا اطاعت کنیم  و باید در مقابل این همه عظمت  تا جان در بدن داریم به فراگیری و یادگیری  بپردازیم و از ذهن و تفکر خود بهترین استفاده را ببریم

  • شما گفته اید كه در رشته ادبیات دارای تحصیلات آكادمیك هستید، به نظر شما آیا ادبیات می تواند از یك معلول یك اسطوره بسازد؟

بله ، ادبیات  با روح انسانها قرین است و همه انسانها در تمام شرایط روحی میتوانند نوعی از انواع مختلف ادبی را با خود ساز گار کنند. در حالت شادی، هنگام غم و اندوه. برای هر کدام میتوان با ادبیات سازگاری پیدا کرد. در ایران رودکی شاعر بزرگ که نابینا بود اما چنان با زیبایی از رنگها و طییعت سخن میگفت که واقعا تحسین برانگیز است . و در خارج از ایران هلن کلر که با وجود نابینایی و ناشنوایی نویسنده ای بزرگ و شناخته شده است. و من در بین دوستان معلول خود میشناسم کسانی که درآینده جزء اساطیر ادبیات خواهند شد.

  • چه چیزی در زندگی شما را وادار به ادامه فعالیت می کرد؟

- ایمان وعشق به خدای مهربان

- عشق به پدر و مادر و خانواده ام

- رسیدن به چیزهایی که دوستشان دارم

- جبران کردن ذره ای از  دریای بیکران محبت پدر و مادرم  و

به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست        عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست

  • ((و در زمین برای اهل یقین نشانه هایی هست، آیا نمی بینید؟))

آنچه در مورد این آیه شریفه به ذهنتان می رسد برای ما بازگو كنید .

خداوند در زمین نشانه هایی را برای بندگان خود قرار داده است که  ما میتوانیم با تفکر و تدبر در این امور با خدای خود سخن بگوییم  با دیدن چیزی کوچک شاید راهی بزرگ  را به ما نمایان کند که میتواند تعیین کننده مسیر زندگیمان باشد اما باید یاد بگیریم که از کنار مسائل به راحتی نگذریم.

  • شما عضو گروه باور هستید از نحوه آشنایی خودتان با این گروه برای ما بگوئید و پیشنهادات سازنده شما؟

این افتخار بزرگی است برای من که عضو کوچکی از این انجمن بزرگ هستم که همگی انسانهایی بزرگ با اندیشه و تفکرات عالی در صدد کمک به همنوعان خود هستند و از زحمات و تلاشهای بی وقفه همه دوستان تشکر و قدردانی میکنم. من حدود یکسال پیش از طریق سرچ مطلب درباره معلولین با این انجمن آشنا شدم و به عضویت این انجمن درآمدم  و از طریق فرستادن نوشته های کوچکم ارتباط نزدیکتری پیدا کردم.

  • با شنیدن این كلمات چه چیز به ذهن و دلتان می رسد :

پله

رسیدن به مقصد گرچه سخت و خسته کننده 

پل عابر پیاده

دور شدن راه برای ویلچریها و پیدا کردن محل عبور

تنهایی

فکر کردن به کارها واعمال. برای هرکسی لازم است که زمانی رو با خودش تنها باشد

كوه

نشان صلابت/همیشه دوست داشتم ازکوه بالا بروم. با نگاه کردن به کوه احساس آرامش میکنم

آرزو

یکی از عوامل ادامه زندگی. البته آرزوهایمان باید دست یافتنی باشند.

الناز دارابیان

بنده ای از بندگان خدا

خدا

همراه همیشگی

دوست

همه آدمها به داشتن دوست نیاز دارن. محرم اسراری که گاهی فقط قلب او میتواند گنجینه این اسرار باشد

ادامه در پست بعد ...

موفقیت حاصل تصمیم گیری درست است، و تصمیم گیری درست حاصل تجربه و جالب اینکه تجربه اغلب حاصل تصمیم نادرست است!

 

چهارشنبه 9/2/1388 - 0:56 - 0 تشکر 109139

 تشكر و سپاس  بیكران از اینكه وقت خود را در اختیار ما گذاشتید در خاتمه اگر صحبت خاصی دارید بفرمائید .

از تمام دوستان خوب باوریم تشکر میکنم و امیدوارم روزی جمیعت باوریها به 70میلیون نفر برسد و همه ایران عضو باور باشند.

میخواستم از پدرم که همیشه چون کوهی استوار در کنار من قد راست کرده و مادرم که هیچ گاه نگذاشت من جای خالی دست و پاهایم راحس کنم  و از تنها برادر و خواهران خوب و مهربانم که مرا تا رسیدن به این نقطه از زندگی یاری کرده اند  تشکر کنم. اما وسعت لطف آنها به بزرگی و زیبایی آسمان آّبی و من ذره ای کوچک در برابر آنها هستم و ذره را چه به مقابله با آسمان.

و همچنین میخواهم از مدیر دوران دبستانم خانم زرندی، کسی که با مسئولیت خود مرا در دبستان  عادی ثبت نام کرد و این آغازی شد برای رشد من،  صمیمانه تشکر  و قدردانی کنم و از راه دور دست گرمشان را میبوسم.

...

موفقیت حاصل تصمیم گیری درست است، و تصمیم گیری درست حاصل تجربه و جالب اینکه تجربه اغلب حاصل تصمیم نادرست است!

 

چهارشنبه 9/2/1388 - 4:48 - 0 تشکر 109149

با تشكر از دوست عزیزم جعفر.

من واقعاً از این مصاحبه لذت بردم و ان شاءالله بتونم استفاده كنم و برداشت كافی رو داشته باشم.

این طور مصاحبها به آدم امید میده،حس خدا پرستی و شكر گزاری رو در آدم بیدار میكنه.تو این زمونیه ای ای كه از كوچكترین مشكلات مینالیم این مطالب میتونه كمك بزرگی بهمون باشه.

منتظر مطالب تاثیرگذار بعدیت هستم.

یا علی(ع) مدد

من مفتخرم که در به رویم وا شد     ماتم کده ی غمت مرا مأوا شد

من مفتخرم نامه عمر سیهم        با اشک غمِ تو شسته و امضا شد

اینجا و میان قبرو محشر گویم     من مفتخرم که مادرم زهرا(س)شد

  http://www.ahlebasyrat.blogfa.com

چهارشنبه 9/2/1388 - 8:31 - 0 تشکر 109168

سلام سلام سلام سلام

جعفر جان خیل دوست دارم به وبلاگت سر بزنم ادرسشو اگه ممکنه بهم بده

موفق و موید باشید

در وفای تو چنانم که اگر خاک شوم / آید از تربت من بوی وفاداری تو . . .

منتظر شما در وبلاگ دل شکسته
شنبه 12/2/1388 - 21:55 - 0 تشکر 110088

داداش گلم عالی  بود  دستون دردنکنه

شيميداني که از قلب خود خود عناصر شقوت احترام ارزو توجه تاسف  شگفتي و بخشايش را  استخراج و انها را با هم ترکيب  ميکند اتمي را  مي  سازد که  عشق نام دارد.

خليل جبران

 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.