• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن سياسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
سياسي (بازدید: 1057)
يکشنبه 30/1/1388 - 20:23 -0 تشکر 107363
پول نفت سر سفره مردم، لبخند رضایت گوشه لب مردم

به نام خدایی که همین نزدیکی هاست

سلام

خیلی ها میگن بردن پول نفت سر سفره های مردم یه شعار سیاسی بود و عملی نشد!!!

ولی جالبه گزارش بچه های بچه های اصفهان که در دور دوم سفر های استانی دولت، درد و دل های مردم رو شنیدن رو میخوندین!!!

خودشون شاهد بودن، ازشون بپرسین، آیا این شعار دروغ بود یا حقیقت!

گزارش بچه های اصفهان از دیدار مردم آقای احمدی نژاد و مردم رو میتونین اینجا بخونین!

در ادامه منم مطلبی میزارم که گزارش دیدار مردمی رییس جمهور و مردان کابینه اش در منطقه 17 تهران هست، بخونین و بپرسین و خودتون قضاوت کنین!!!

سربلند و پیروز باشین...

كار ما نیست شناسائی "راز" گل سرخ
كار ما شاید این است
كه در "افسون" گل سرخ شناور باشیم...
يکشنبه 30/1/1388 - 20:25 - 0 تشکر 107365

به نام خدایی که همین نزدیکی هاست

سلام

"همسایه دیوار به دیوار ما توی رباط کریم اسلامشهر وقتی احمدی نژاد اومد اونجا کاغذ همراش نبود مشکلش رو بنویسه، یه پاکت سیگار پیدا کرد توی زرورقش نوشت داد به احمدی نژاد بعد از دو سه هفته روی همون زرورق پاکت سیگار یه پرونده بزرگ درست شده بود بعد هم که همسایمونو صدا کردن براش تلویزیون خریدن، فرش و یخچال و وسایل آشپزخونه خریدن، اگه با چشمای خودم نمی دیدم باورم نمی شد، اونا به نوشته های روی کاغذ پاره ها هم رسیدگی می کنن."

هر کس اگر ذره ای، تاکید می شود، ذره ای و سر سوزنی به ورود پول نفت سر سفره مردم شک و شبهه دارد، فقط کافی است برود به محل دیدارهای مردمی و سفرهای استانی دکتر محمود احمدی نژاد و پای صحبت های مردم با یکدیگر بنشیند: "به بچه های من یک ماه وام دانشجویی دادند دیگه ندادند نامه نوشتم به رییس جمهور، سریع رسیدگی کردن.
خدا حفظ شون کنه واقعا نجاتم دادن داشتم جلو بچه هام شرمنده می شدم اونم بچه هایی که شاگرد اولای دانشگاه هاشونن."
امروز وقتی برای تهیه گزارش از دیدار مردمی دکتر محمود احمدی نژاد به آموزش و پرورش منطقه 17 تهران و دو مدرسه مجاور آن ( مدارس آزادگان و باجلان) واقع در میدان ابوذر مراجعه کردم تصمیم گرفتم نه به عنوان خبرنگار که به عنوان یک فرد عادی به مردم ملحق شوم تا بدین ترتیب از پچ پچ ها، نجواها و درد و دل های مردم در حاشیه و متن اولین دیدار مردمی رییس جمهور که در قالب دور دوم سفرهای استانی در سال 88 صورت می گرفت، گزارش تهیه کنم تا هیچ حرف و هیچ نظر و هیچ مشکلی تحت تاثیر خبرنگار بودنم ابراز نشود.

ادامه دارد...

كار ما نیست شناسائی "راز" گل سرخ
كار ما شاید این است
كه در "افسون" گل سرخ شناور باشیم...
يکشنبه 30/1/1388 - 20:26 - 0 تشکر 107366

به نام خدایی که همین نزدیکی هاست

سلام

در این بین، مرد مسنی درست روبروی محل دیدار با احمدی نژاد چسبیده به حوض آب میدان ابوذر به گونه ای که انگار مرا سال های سال است می شناسد، ناگهان، بی مقدمه، گرم و خودمانی شروع کرد به حرف زدن: "خدا شاهد است که مشکل من از زمان شاه تا به الان حل نشده است و برای حل اون یک پام محل کارم است یک پام میدان ونک، از نفس افتاده ام، دیشب از ریاست جمهوری زنگ زدند گفتند بیام اینجا تا نامه ای که چند هفته پیش در همین رابطه به دفتر ریاست جمهوری داده بودم، پیگیری کنم، صبح ساعت 9 اومدم دیدم داره به نامه ها رسیدگی میشه نوبت که به من رسید گفتم من فقط می خوام با سعیدلو [معاون اجرایی رییس جمهور] صحبت کنم، فرستادنم پیشش، نامه ام رو خوند و روش چیزی نوشت، گفتم آقای سعیدلو 40 ساله دارم پیگیری می کنم حل نشده، گفت این بار فرق می کنه، مطمئن باش حل میشه.انگار دنیا رو به من دادن. خیلی خوشحال شدم.دستش درد نکنه."
عقربه های ساعت، 16:30 را نشان می دهد، وزرا از صبح به این محل آمده اند و در حال رسیدگی به مشکلات مردم هستند، مردم به خصوص پایین شهری ها ساعت هاست که بی صبرانه منتظر رییس جمهورشان هستند، لحظه دیدار نزدیک است، ماموران می گویند احمدی نژاد در راه است، ماشین حامل احمدی نژاد می آید، دکتر چمران، رییس شورای شهر، کنار احمدی نژاد نشسته است.مردم با بستن حلقه چند لایه ای از ورود ماشین به محوطه آموزش و پرورش منطقه 17 جلوگیری می کنند، احمدی نژاد برای پاسخ به ابراز احساسات مردم بی فوت وقت شیشه ماشین را پایین می کشد، حلقه مردمی تنگ تر می شود، احمدی نژاد لبخند زنان و با تکان دادن سر، دست تکان می دهد، مردم هر یک چیزی می گویند، یکی با اشک، یکی با بغض، یکی با صدایی پر از شور پر از شوق و دیگری اما نه حرف می زند و نه با دست چیزی می گوید او اشک های شوق است که سرازیر می کند روی گونه ها و با این حال خیره و بدون زدن پلک به احمدی نژاد نگاه می کند، انگار پلک روی پلک نمی گذارد تا از دقایق کوتاه دیدار بیش ترین استفاده را ببرد... با اینکه از صبح زود صدها نامه به مرکز رسیدگی به درخواست های مردمی تحویل داده شده است، سیل نامه است که به سوی احمدی نژاد روان می شود و احمدی نژاد اما واویلا که چه شش دانگ حواس اش جمع است و چه دل مشغولی و دل نگرانی ای دارد برای رسیدگی بدون نقص به یکایک نامه ها، او در آن ازدحام گیج کننده، نامه ای را به صاحبش برمی گرداند و می گوید نامه ات نه آدرس دارد نه تلفن...

ادامه دارد...

كار ما نیست شناسائی "راز" گل سرخ
كار ما شاید این است
كه در "افسون" گل سرخ شناور باشیم...
يکشنبه 30/1/1388 - 20:27 - 0 تشکر 107367

به نام خدایی که همین نزدیکی هاست

سلام

" با کسانی که دیشب تماس گرفته ایم بیایند این طرف، بقیه هم باید هر کدام یک نامه داشته باشند، نامه باید نام، نام خانوادگی، موضوع، آدرس و شماره تلفن داشته باشد.همه درخواست ها یا شکایات خطاب به رییس جمهور باشد.توجه کنید هر کس می خواهد از این سالن به سالن بعدی برود این موارد را باید رعایت کند." روز، روز دیدار مردمی رییس جمهور است با مردم جنوب تهران در قالب اولین سفر استانی دولت نهم در سال جدید(دوشنبه 10 فروردین87). محله، محله پایین شهریها است، میدان ابوذر، ساختمان آموزش و پرورش منطقه 17 و دو مدرسه چسبیده به آن ( آزادگان و باجلان). از هشت صبح در این منطقه شوری به پا شده است، امید در دلهای نگران زنده شده است، ستاره آرزو در چشم های محرومان درخشیدن گرفته است. چه روز، روز رسیدگی به مشکلات آنهاست.اکثر مردان کابینه احمدی نژاد از اول صبح، وقت خود و قدرت خود را در اختیار محرومان و غیر محرومان گذاشته اند. مقابل مدرسه باجلان دو صف طویل تشکیل شده است یکی صف آقایان یکی صف خانمها، به طور غیر عادی صف ها در حرکتند.مردم برای رساندن نامه های خود به دست وزرا به سرعت پذیرفته می شوند و اجازه ورود به مدرسه را دریافت می کنند. می روم آخر صف می ایستم.به سرعت نوبتم می رسد، قبل از ورود به مدرسه یک نفر برگه شماره داری به من می دهد که بالای آن جمله " مرکز رسیدگی به شکایات مردمی نهاد ریاست جمهوری" دیده می شود و پایین اش کلمه " برادران"، بعد از تفتیش بدنی توسط نفر بعدی، فی الفور به سالن تقریبا بزرگی هدایت می شوم، به محض ورودم نفر سوم، دو کاغذ سفید به دستم می دهد تا اگر نامه ام را ننوشته ام در آنها بنویسم.در سالن غوغایی به پاست، حدود 50 نفر که از آنها به عنوان کارشناسان بررسی نامه ها، نام برده می شود، دارند به نامه های مردم با سرعت تمام رسیدگی می کنند. مردم تند تند شکایت می نویسند و درخواست می دهند، کارشناسان بی درنگ رسیدگی می کنند و مشاوره می دهند. آقای میکروفن به دست اما در حال تذکر دادن نکاتی است که در صورت رعایت نشدن، افراد امکان ورود به سالن ثبت نامه ها و پس از آن نیز حضور نزد وزرا را پیدا نخواهند کرد: " با کسانی که دیشب تماس گرفته ایم بیایند این طرف، بقیه هر کدام یک نامه داشته باشند، نامه باید نام، نام خانوادگی، موضوع، آدرس و شماره تلفن داشته باشد.همه درخواست ها یا شکایات خطاب به رییس جمهور باشد.توجه کنید هر کس می خواهد از این سالن به سالن بعدی برود این موارد را باید رعایت کند."

ادامه دارد...

كار ما نیست شناسائی "راز" گل سرخ
كار ما شاید این است
كه در "افسون" گل سرخ شناور باشیم...
يکشنبه 30/1/1388 - 20:28 - 0 تشکر 107368

به نام خدایی که همین نزدیکی هاست

سلام

بوروکراسی هم بوروکراسی کارشناسان دفتر ریاست جمهوری و نه اداره هایی که برای انجام یک کار ساده ارباب رجوع، صد مشکل می تراشند و هزار فلسفه می بافند. شتاب رسیدگی به نامه ها و دادن مشاوره به صاحبان نامه ها حقیفتا شگفت است و شگرف. گشاده رویی و برخورد گرم آنها با خیل عظیم مراجعه کنندگان نیز مثال زدنی است. انگار نه انگار مخاطبان آنها اکثرا مردم گرفتار و غرق در مشکل هستند. برخورد کارشناسان با مراجعان به گونه ای است که گویی مراجعه کنندگان پول زیادی دارند و مال و منال فراوان، انگار نه انگار کارشناسان کسانی را گرم و با روی باز پذیرا می شوند که نه پول دارند نه مال و منال، احساس خوبی به آدم دست می دهد در اینجا.دوست نداری ترک کنی اینجا را.چه بیرون بروی باز به اندازه پول در جیبت تحویل گرفته خواهی شد و معیار حرف زدن ها با تو پول در جیبت خواهد بود، "پول". در ذهن خود در حال تجزیه و تحلیلم، شیوه و شتاب رسیدگی به نامه ها، نوع برخورد کارمندان و کارشناسان دفتر ریاست جمهوری و همه مسائل را در مغزم فرو برده ام و دارم فکر می کنم، فکر به نحوه رسیدگی پرشتاب به امور توسط آقای میکروفن به دست، فکر به ادب و متانت کارشناسان نامه به دست، که ناگهان مستاصل می شوم.نمی دانم با کاغذهای سفید چه بکنم، آخر من برای تهیه گزارش به آنجا رفته بودم نه طرح مشکل خودم با نوشتن نامه و گرفتن مجوز ورود به سالن بعدی(سالن ثبت نامه ها). نامه را نمی نویسم، مشکلاتم را نیز، از مسوول مربوط که نامه ها را می گرفت و بعد اجازه ورود به سالن ثبت نامه ها را صادر می کرد، خواهش می کنم تا اجازه دهد بدون نامه وارد شوم. او اما با احترام توضیح می دهد که معذور است چرا که قانون رسیدگی به درخواست ها و شکایات در اینگونه دیدارها اجازه چنین کاری را به او نمی دهد.ناگزیر کارتم را نشان می دهم و خودم را معرفی می کنم تا مگر روزنه ای برای ورودم به سالن و تهیه ادامه گزارش باز شود: " خبرنگاران باید از روابط عمومی مجوز بگیرند، خواهش می کنم لطف کنید و بروید از روابط عمومی مجوز بگیرید در خدمت شما خواهیم بود."

ادامه دارد...

كار ما نیست شناسائی "راز" گل سرخ
كار ما شاید این است
كه در "افسون" گل سرخ شناور باشیم...
يکشنبه 30/1/1388 - 20:29 - 0 تشکر 107369

به نام خدایی که همین نزدیکی هاست

سلام

بی خیال سالن بعدی می شوم و با او که محترم و متین نیز می نماید، خداحافظی می کنم و او اما عذر خواهی که نتوانسته است خواسته ام را اجابت کند .به تهیه گزارش از حال و هوای درونی دیدارهای مردمی رییس جمهور و هیات دولت در همین جا خاتمه می دهم.می روم بیرون تا به محض آمدن احمدی نژاد موفق به تهیه گزارش از دید و بازدیدهای او با مردم شوم.دید و بازدیدهایی که در بخش اول همین گزارش شرح کامل آن آمده است.
یادآور می شود، از آن جا که در حاشیه نگاری خبرنگار شبکه خبری برنا مطالبی به رشته تحریر درآمده است که تکمیل کننده گزارش ایران پترو از سالن ثبت نامه ها به بعد است.قسمت مورد اشاره از این حاشیه نگاری، عینا در اینجا منعکس می شود، هر چند که کامل آن نیز در سرویس عمومی ایران پترو، کار شده است.
برنا: وارد حیاط مدرسه که می شوم، ‌سعیدلو معاون اجرایی رییس جمهور را می بینم که مردم دورش را گرفته اند و با او صحبت می کنند.
هر وزارتخانه در یکی از کلاسها مستقر شده و وزرا و معاونانشان هم پاسخگوی مردم هستند، همه وزارتخانه ها وسازمان های دولتی هم اینجا اتاق دارند از آموزش پرورش و وزارت کشور گرفته تا وزارت اطلاعات و دفاع و حتی سازمان میراث فرهنگی. حالا بگذریم که برخی وزارتخانه ها مثل نفت اتاق شیک و تر تمیزی دارند که احتمالاً برای مدیر مدرسه است.وزارت بهداشت و وزیر جوان و کارآمد آن اولین اتاقی است که به سراغ آن می روم. باقری لنکرانی نشسته و با سعه صدر به مراجعین پاسخ می دهد و نامه هایشان را پاراف می کند.پیرزنی می نشیند و با وزیر از مشکلات فرزند هموفیلی اش می گوید،‌ وزیر زیر نامه در خواستش "مساعدت شود"ی می نویسد و پیرزن شروع می کند به دعا "در پناه خدا باشید،‌ انشالله که خدا بهتان یاری بده" وزیر لبخندی می زند و شکلاتی به او تعارف می کند.
وزرات ارتباطات مراجعات مردمی زیادی ندارد،‌ نفت هم همینطور، وزارت دفاع و اطلاعات و سازمان میراث فرهنگی هم خلوت است. رحیم مشایی می گوید: خب کار ماطوری است که زیاد مراجعات مردمی نداریم.

ادامه دارد...

كار ما نیست شناسائی "راز" گل سرخ
كار ما شاید این است
كه در "افسون" گل سرخ شناور باشیم...
يکشنبه 30/1/1388 - 20:29 - 0 تشکر 107370

به نام خدایی که همین نزدیکی هاست

سلام

وزارت مسکن و صندوق مهر امام رضا از شلوغ‌ترین اتاق های مدرسه هستند. وزیر مسکن حضور ندارد اما معاونانش از صبح اینجا هستند تا به مشکلات و درخواست ها رسیدگی کنند.
وام ودیعه مسکن هم بیشترین متقاضی و مراجعه کننده را دارد.بیرون در لابلای صف یکی می گوید آقا وام نمی دهند اینها که،‌ همش پارتی بازیه! یکی دیگه می گوید اگر می دانی نمی دهند چرا صف رو شلوغ کردی؟ بی‌جواب می ماند بنده خدا. پیرمردی هم به این حرف اعتراض می کند و می گوید از اول این دولت هر چی به ما گفتند بهمان دادند هم حقوق من بازنشسته رو زیاد کردند هم سهام عدالتمان را دادند. شما هم به قیافت می خوره تا حالا نرفتی دنبال وام که بگیری وگرنه می دونستی که وام می دهند پسرجان!
به سمت تعدادی دیگر از وزرا که در مدرسه مجاور هستند، می روم. وزیرکشاورزی دارد راجع به قباله ای که در دست زنی است اما زمینش حالا جز اموال دولت شده، دستوری را صادر می کند. وزیر می گوید بیشتر مراجعات مربوط به مجوز دامپروری و بحث زمین بوده است.زن لابلای صحبت وزیر می آید و تشکر می کند می گوید: آخه وقتی شما اینجا هستید که مشکل ما نباید اینقدر دیر حل میشد. وزیر معذرت‌خواهی می کند و زن را راهی می کند.وزیر علوم هم در حال پاسخگویی به دو دانشجوی پیام نور است و به گلایه‌های دختر دانشجوی یک مؤسسه غیرانتفاعی هم گوش می دهد و قول می دهد رسیدگی بیشتری شود. بیشترین مراجعات هم مربوط به درخواست انتقال دانشجوهاست.وزیر آموزش و پرورش هم بیشتر به مسایل فرهنگیان منطقه رسیدگی می کند و دستورات لازم را ابلاغ می کند.

پایان

كار ما نیست شناسائی "راز" گل سرخ
كار ما شاید این است
كه در "افسون" گل سرخ شناور باشیم...
يکشنبه 30/1/1388 - 20:54 - 0 تشکر 107385

به نام خدا

۞اللهم عجل لولیك الفرج و العافیه والنصر و اجعلنامن خیرانصاره و اعوانه والمستشهدین بین یدیه۞

سلام ممل جان ممنون خیلی خوشم اومد درست حسابی جواب دادی مطلبت دقیقا حال برخی را میگیره اخه بعضی ها چیزی نمیدونن فقط بلدن مطلب بنویسن تا .... بازم دستت درد نکنه

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.