تبیان، دستیار زندگی

بســـــــــــــــــــــــــم الله

با ســـــــلام 

در ادامه بحث های قبلی پس از اینکه وحدانیت خداوند را اثبات کردیم حال این سوال مطرح می شود که چه کسی خالق شرور عالم می باشد ؟؟

همان گونه که در عالم مشاهده می کنیم وجود یکسری از شرور  را  نمی توان نفی کرد ، عواملی همچون مرگ و میر ها ، بیماریها ، وقایع و بلایای طبیعی همچون سیل و زلزله و ...

آیا خداوندی که می گویند خیر مطلق است می تواند شرور را بیافریند؟؟

یا اینکه همانگونه که در عهد باستان اعتقاد داشتند خدایی برای امور خوب و نیک وجود دارد و خدایی هم برای امور بد و شر 

با  تشکر  از  لطف  شما  حمایت  شما  نشان  از  اعتماد  شما

سلام علیکم.
بحث شرور واختلافات بحث جالبیه که اگه شما سوالتون رو واضحتر میپرسیدید قطعا دوستان پاسخ میدادند.بنده سوال رو کمی باز میکنم تا دوستان عزیز هم ان شاءالله شرکت کنند.
بحث شرور واختلافات مساله ای است که مطرح میشود تا عدالت وعلم وحکمت و یا وحدانیت الهی زیر سوال برود.
طرح مساله اینگونه است : چگونه خداوندی که دارای حکمت وعدالت است شرور واختلافات رو به وجود میاره؟یعنی بلایای طبیعی مانند زلزله ، سیل وطوفان وغیره با چه عدالت وحکمتی سازگار است.درحالیکه افراد بی گناه از زن ومرد وکودک و نوجوان در این بلایا از بین خواهند رفت و خسارات فراوانی به بار خواهد آورد. این خلاصه این بحث.
اما سوال : آیا خداوند خیر و شر یکی است یا دوگانه است؟اگر یکیست این شرور چه تناسبی با عدل وحکمت الهی دارد؟

ممنون میشم اگه دوستان شرکت کنند.از جناب صدرا هم تشکر می کنم.

بســـــــــــــــــم الله

با ســـــــلام

جناب منتظر عشق از اصلاحیه شما متشکرم

سلام

مرگ ومیر و سیل و .....از نظر ما شر هستن

مرگ که حقه و میدونین که حضرت علی ع چقدر اشتیاق به مرگ فی سبیل الله داشتن

اما در مورد بلایای طبیعی باید گفت که برای هر کس اجلی معین شده یکی به مرگ طبیعی میمیره و یکی هر در اثر زلزله و..... پس این مسائل از نظر ما شر هستن و خداوند سراسر خوبیه اگر چیزی بر طبق میل ما انسان ها نیست دلیلی بر شر بودن اون نمی تونه باشه مثل ما جرای موسی ع و خضر ع که چون موسی ع از باطن کارها اگاه نبود خضر ع رو مواخذه میکرد

بســـــــــــــــــــــــــــــــــــم الله

با ســلام

دوست گرامی جناب vahedmeladi اگر طبق مطالب شما در واقع شری در عالم وجود ندارد و این توهم ماست ، پس ناگزیریم که بسیاری از آیات قرآنی را توجیه و یا حذف نماییم . مثلاً در قرآن از شر برخی از موجودات به خدا پناه می بریم  من شر ما خلق  و یا از شر وسوسه های شیطان  من شر وسواس الخناس  یا در قرآن صحبت از شرورترین موجودات نزد خداوند به میان می یاید ان شر دواب عند الله و...

همچنین درد ها و بیماری ها را ما به عنوان شر می شناسیم و کسی را سراغ نداریم که مثلاً فاسد شدن خونش را شر نداند!!

و می بینیم که تمامی انسانها در هنگام مواجهه با آنها در پی رفع و درمان علاج  برمی آیند در حالی که اگر خیر بود هرگز چنین نمی کردند. حنی انبیاء الهی هم در هنگام بلایا و بیماریها از خداوند استدعای شفا می نمودند.

پس فی الجمله نمی توان وجو شر را نفی کرد .

حال سخن اینجاست که ربط این شرور به خداوندی که عین خیر است چگونه است ؟؟ یا باید این رابطه حل شود و یا اینکه از اساس ربط آنها با خداوند خوبیها را نپذیرفته و قائل به آفریدگاری دیگر برای آنها شویم .

سلام علیکم؛

حضرت حق جل و اعلی عالم امکان را آفرید و قوانینی را در آن وضع نمود مانند جاذبه ی زمین حال اگر کسی خود را از یک ساختمان پایین بیندازد خود مایه هلاکت خود را فراهم کرده ، به واسطه ی عدم تعقل .

قرآن نیز به تعقل بسیار دعوت می کند .

بلایی بر ما وارد نمی شود مگر به واسطه ی عدم تدبیر خودمان و یا اطرافیانمان

مثال : دیگری سیگار می کشد دودش عمر ما را که در مجاورت وی نفس می کشیم کم می کند به همین شکل گناه پدر و مادر بچه را بیمار می کند.

شرور و بلا ها در حقیقت عواقب قانون شکنی ما است 

سلام

جناب sadra2554گرامی

شما ازمسئله مرگ وبلایای طبیعی رجوع کردین به وسوسه شیطان و شر موجودات

اگر ما از شر مخلوقات شرور به خدا پناه می بریم ایجاد کننده این شر ان موجودات هستن که به واسطه اختیاری که خدا به اونها عطا کرده این شر رو ایجاد می کنن یک مثال می زنم مثلا زنا کردن شر هست خب اگر انسانی زنا کنه نمی تونه مدعی بشه که ای خدا تو این شر رو ایجاد کردی وکسی نمی تونه با قدرت تو مقابله بکنه  پس من بی گناه بودم چون اگر تو شری رو ایجاد کنی کسی نمی تونه جلوی اون وایسته و می تونه مدعی بشه که ای خدا چرا شر رو خلق کردی ؟

یا اگرایجاد خیر رو یک جبر بدونیم پس برای خوبی انسان ها نباید پاداشی در اون جهان باشه چون انسان که خودش در خیری که ایجاد کرده دخیل نبوده نتیجه می گیریم که خیر و شر رو موجودات به سبب اختیاری که دارن ایجاد می کنن البته اگر خدا نخواد شر یا خیری ایجاد بشه اختیار رو از انسان سلب میکنه

بســــــــــــــــــــــــــــم الله

با ســـــــــلام

جناب لیدر و vahedmeladi طبق توحید فاعلی ، فاعل تمامی کارها خداوند است .

( لا مؤثر فی الوجود الا الله )

این یک اصل کلی است که طبق آن تمامی افعال حتی افعال موجودات مختار هم به خداوند رجوع پیدا می کند. و اگر ما بپذیریم که در دار هستی شری وجود دارد پس آن هم مانند دیگر افعال باید به خداوند باز گردد که در این صورت سوال قبلی و سخن قبلی تکرار می شود که خداوندی که خیر محض است چه ارتباطی با این شرور دارد ؟؟.

اما این سخن که شر نتیجه قانون شکنی ما می باشد اصلاً درست نیست زیرا این سخن متوجه انبیاء و ائمه ما می شود در حالی که می دانیم ایشان معصوم بودند . برای مثال بیماری برخی از بزرگان ، بلایایی که بر پیامبران وارد می شد .اذیت و آزاری که موسی (ع) از قومش کشید (یا قوم لم تؤذوننی و تعلم انی رسول الله)، قضیه ارّه شدن جناب یحیی (ع) و از دست دادن اولاد و فرزندان که همگی شر هستند.

پس در عالم چه بخواهیم و چه نخواهیم امور شر وجود دارد ، و این امور طبق توحید فاعلی باید به حق تعالی بر گردد.

سلام علیکم؛

صدرای عزیز منش شما مانند ابوذر است. برخی از علوم و مفاهیم اگر به کسی که ظرفیت دریافت آن را ندارد  برسد بدهی است که  امکان دارد دچار مشکل اعتقادی شود پس . . . 

اگر مطلبی را که بنده عرض کردم مطالعه بفرمایید می بینید که کلمه اطرافیان نیز درج گردیده و معصومین علیهم السلام چوب جهالت اطرافیان دوستان و در برخی موارد شیعیان خود را خورده اند. اگر مردم کوفه وفا می کردند ، اگر امیر المومنین 40 مرد جنگی می داشت اگر 313 یار واقعی فهیم و کامل باشند ، و البته همه چیز در دست خداست و   ...

با سلام

در مورد خیر و شر که یکی از مسائل مهم است ، سوال بنده این است که چه اشکالی وجد دارد که هم خیر در عالم باسد و هم شر ، و هر دوی اینها را هم به خدا نسبت بدهیم.

خداوند برای آفریدن برخی از موجودات باید امور دیگری را هم شر هستند بیافریند.

مانند یک نجار که برای درست کردن یک صندلی باید چوب آن را ارّه کند و به آن میخ بزند.

همچنین برای خلق برخی از موجودات لازم است که موجوداتی از بین بروند ، مانند انقراض دایناسورها که لازمه به وجود آمده مثلاً آدم هاست، که این انقراض برای آن موجودات شر بود.و...

پس جمع شدن خیر با شر اشکالی ندارد و اینکه به خداوندآنها را نسبت بدهیم