تبیان، دستیار زندگی

آن از طرف ديگرى وكيل شود; مثل كسى كه در احرام حج است نمى تواند وكيل در اجراى صيغهء عقد نكاح بشود. ¹

3-اگر انسان كسى را براى انجام كارهاى خودش وكيل كند صحيح است ولى اگر براى يكى از كارهاى خود وكيل كند و آن كار را معين نكند وكالت صحيح نيست . ²

4-وكيل , لازم نيست مسلمان باشد, مگر در امورى كه از غير مسلمان صحيح نيست . بنابر اين انسان مى تواند براى فروش خانهء خود به كافرى وكالت بدهد. ³

5-انسانى نمى تواند كافرى را وكيل خود كند تا عليه مسلمان اقامهء دعوى كند. ⁴

6-وكيل مى تواند از وكالت كناره گيرى كند و اگر موكل غايب هم باشد اشكال ندارد. ⁵

7-وكيل نمى تواند براى انجام كارى كه به او واگذار شده , ديگرى را وكيل كند ولى اگر موكل به او اجازه داده باشدكه وكيل بگيرد,به هر طورى كه به او دستور داده مى تواند رفتار نمايد, پس اگر گفته باشد برا من وكيل بگير, بايد ازطرف او وكيل بگيرد و نمى تواند كسى را از طرف خودش وكيل كند. ⁶

8-اگر انسان كسى را براى كارى وكيل كند و چيزى براى او قرار بگذارد بعد از انجام آن كار, چيزى را كه قرارگذاشته بايد به او بدهد. ⁷

9-اگر وكيل يا موكل بميرد يا ديوانهء هميشگى شود وكالت باطل مى شود و نيز اگر گاه گاهى ديوانه يا بيهوش شود, بنابر احتياط واجب باييد به معامله اى كه انجام مى دهد ترتيب اثر ندهند و نيز اگر چيزى كه براى تصرف در آن وكيل شده است . از بين برود; مثلاً گوسفندى كه براى فروش آن وكيل شده بميرد, وكالت باطل مى شود. ⁸

1-اگر مال نزد وكيل تلف شود:

* در نگهدارى آن كوتاهى يا در تصرف , زياده روى كرده : بايد عوض آن را بدهد.

1 ـ همان، م 2260.

2 ـ همان، م 2261.

3 ـ تحرير الوسيله، ج 2، ص 40.

4 ـ همان.

5 ـ توضيح المسائل، م 2263.

6 ـ توضيح المسائل، م 2264.

7 ـ توضيح المسائل، م 2269.

8 ـ توضيح المسائل، م 2268.