* نماز در ملك ديگران بدون اجازه صاحبش .
* نماز در ملكى كه منفعت آن از ديگرى است ; مثلاً نماز خواندن در خانه اى كه اجاره داده شده بدون اجازهء مستأجر.
* نماز خواندن در ملكى كه شريك دارد و سهم او جدا نيست (ملك مُشاع ) بدون اجازه شريك .
* اگر با عين پولى كه خمس و زكات آن را نداده , ملكى بخرد و در آن نماز بخواند.
* نماز خواندن در ملك ميّتى كه خمس يا زكات بدهكار است .
* نماز خواندن در ملك ميّتى كه به مردم بدهكار است .
* نماز خواندن در ملك ميّتى كه قرض ندارد ولى بعضى از ورثهء او صغير يا ديوانه باشند, يا غايب باشند بدون اجازهء قيّم .
* نماز خواندن بر تخت و فرش غصبى . كسى كه در مسجد نشسته اگر ديگرى جاى او را غصب كند و در آنجا نماز بخواند, بنابر احتياط واجب بايد4وباره نمازش را در محل ديگرى بخواند.
1>
2-در زمين بسيار وسيعى كه دور از ده و چراگاه حيوانات است , اگر چه صاحبش راضى نباشد, نماز خواندن ح و نشستن و خوابيدن در آن اشكال ندارد و در زمينهاى زراعتى هم كه نزديك ده است و ديوار ندارد, اگر چه ح صاحبان آن صغير و ديوانه باشند نماز و عبور و تصرفات جزيى اشكال ندارد, ولى اگر يكى از صاحبان ناراضى 6اشند تصرف در آن حرام و نماز باطل است .
2 3-در جاهايى كه نمى داند غصبى است يا نه , نماز خواندن اشكال ندارد.
3 4-اگر در جايى كه نمى داند غصبى است نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد غصبى بوده , نمازش صحيح است .
4