به نام خدایی که در همین نزدیکی هاست
سلام
اون داستانی که شنیده بودم و میخواستم بنویسم، چون کمی جلوه ای طنز گونه داره، از نوشتنش صرفه نظر میکنم که بحث جدی بمونه و به اهداف خوبی برسه.
با دلایلی که خانما آوردن من تا حدودی موافقم، ولی خب خودتون نگاه کنین، خانما بیشتر از آقایون وظیفه گردنشون هست، خانمایی که کار میکنن دو برابر خسته میشن و تحلیل میرن، چون هم شغل بیرونشون هست و هم کار منزل، خب سختی کار زیاد میشه براشون.
ولی خب اینم درسته بعضی وقت ها چیزهایی که عرف هست میشه قانون، ولی قانون تغییر پذیر هست، خب شرایط امروز جامعه ما پذیرایه رئیس جمهور خانم نیست، اگر بخواد چنین امری محقق بشه باید اول فرهنگ سازی بشه، مشکلی که سالهاست در جامعه ما وجود داره.
اگر این فرهنگ در بین عام جامعه جا بگیره و دیگه این دیدگاه جای بگیره که زن هم میتونه همتای مردان همه کاری کنه، مشکلات حل میشه و خانما هم میتونن پست های مهم سیاسی از جمله ریاست جمهوری رو قبول کنن.
ولی متاسفانه، جایی که یه خانم رئیس هست، بعضی از آقایون کارشکنی میکنن و نمیتونن قبول کنن که یه زن میتونه بالاتر از اونا باشه، عین فیلم همسر.
اگر این فرهنگ جا بگیره که خانما ارزش واقعی خودشون رو در جامعه حفظ کنن و آقایون هم به شخصیت خانما ارزش قائل بشن، بار بزرگی از مشکلات دینی و اجتماعی جامعه مرتفع میشه.
ولی چند درصد از خانم میتونه، علاوه بر کار منزل یه شغل سنگینی همچون ریاست جمهوری رو قبول کنن؟
التماس دعا