یه سلام محکم البته بدون سیلی محکم به همه دوستان گل
ایشالا که همیشه خوب باشید و هیچ وقت صورتتون رو با سیلی سرخ نگه ندارید!
البته با مواد آرایشی هم سرخ نگه ندارید!!!!
اول خدمت دوست خوبم hiddensamurai عرض کنم که بنده از پدر و مارم سیلی نخوردم! آخه هم پسر اول خانواده بودم و هم فرزند اول خانواده و اون قدیم ندیما خیلی بهتر از الان پسرا رو تحویل میگرفتن
اما اولین سیلی نه بهتره بگم اولین سیلی ها رو من در کلاس سوم راهنمایی از دست ناظم مدرسمون خوردم!
اون روز سر زنگ زبان انگلیسی بود و بچه ها خیلی معلم رو اذیت کرده بودن.
معلم ما هم یه دفعه کفری شد و رفت دفتر و آقا ناظم و آوردش!
این معلم ما هم یه دفعه اولین نفر چشمش افتاد به من نمیدونم چی شد داشتم میخندیدم!
اول از همه منو صدا زد و به آقا ناظم نشون داد!
هر چی گفتم اقا ... آقا ... اقا نام من نبودم ... من کاری نکردم....
هیچ فایده ای نداشت که نداشت ... خودمو آماده کردم واسه سیلی و خوردن شیلنگ و این چیزا ( آخه اون روزا که مثه حالا نبود که به دانش تا میگن بالا چشمت ابروئه میره شکایت میکنه!!!)
خلاصه آماده شدمو خودمو محکم گرفتم که اگه خیلی محکم سیلی خوردم دور خودم نگردم!!!
اولیش رو که خوردم خیلی نامردی بود!!! اخه اقا ناظم اومدن جلو و گفتن به به آقای جمالیفر شما دیگه چرا!!!
تا اومدم حرف بزنم محکم با دستای مهربونشون عنایت فرمودد و سیلی محکمی به گوش بنده نوازش فرمودند ... فقط یه شانس خیلی خوبی که آوردم این بود که بنده از نظر قد از آقای ناظم کمی بلند تر بودم!!! و اون سیلی به گوش بنده اصابت نکرد و به گونه های مبارک خورد!!!!
و همین طور تا فکر کنم 5 یا 6تا سیلی اب دار و محکم خوردم
بعد صورتم اینطوری شده بود
هیچی دیگه بعدشم اومدم نشستم و زنگ تفریح م رفتم صورتم رو با آب سرد آبخوری شستم تا لااقل جاش نمونه!!!
از اون روز به بعد این سیلی ها همیشه روی صورت من هستند ولی از اون روز به بعد سر کلاس ها بد جوری شیطنت میکردم!!! مخصوصا وقتی رفتم دبیرستان!!!
البته چند روز پیش اقا نظم رو دیدمشون که به اتفاق خانواده اومده بودن پارک ...
میخواستم برم دستشون رو ببوسم ولی از خانوادشون خجالت کشیدم....
خب دیگه بسه خیلی پر حرفی کردم....
یا علی مدد