• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن قرآن و عترت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
قرآن و عترت (بازدید: 6177)
چهارشنبه 27/6/1387 - 15:35 -0 تشکر 58454
غریب كوفه

 


امام علی ( ع ) فرمود : روزه ی قلب بهتر از روزه ی زبان است و روزه ی زبان بهتر از روزه ی شكم است . غرر الحكم ج 1 ص 417 ح 80

شهادت حضرت علی (ع ) بر همگان تسلیت باد

 

در این تایپیك قصد دارم با یاری دادن شما دوستان گرامی در باره ی فضائل و اخلاق های این امام بزرگوار بنویسم.

 

چهارشنبه 27/6/1387 - 16:39 - 0 تشکر 58467

روزه سه گونه است :

روزه عام

روزه خاص

روزه خاص الخاص

حالا ما کدوک یکی از اینها رو داریم تجربه می کنیم ؟ 

 

افضل اعمال انتظار فرج است

در هنگام خرید از فروشگاه تبیان از گرفتن تخفیف با کد:702819 غافل نشوید

 التماس دعا 

 

چهارشنبه 27/6/1387 - 16:57 - 0 تشکر 58471

مسئله حكومت و زعامت در نگاه حضرت على علیه السلام
1. (( فما راعنى الا والناس كعرف الضبغ الى ینثالون على من كل جانب حتى لقد و طى الحسنان و شق عطفاى .(65) ))
مردم ناگهان به شكلى متراكم دور مرا گرفتند. از همه طرف به من هجوم آوردند، تا جائى كه حسن و حسین زیر دست و پاى مردم له شدند. لباس هاى من نیز پاره شد.
امام مى فرماید: من حكومت را بخاطر یك هدف قبول كردم و آن هدفى كه امیر المؤ منین در این خطبه بیان مى كند براى ما معیار و شاخص است . حكومت از نظر ما و با دید اسلامى یك عبادت است .
(( لولا حضور الحاظر و قیام الحجة بوجود الناصر و مااخذ الله على العلماء ان لایقاروا على كظة ظالم و لاسغب مظلوم لالقیت حبلها على غاربها.
(66) ))
اولا- مردم مى خواهند پس پیداست كه خواست مردم و طلب مردم یك عنصر و یك عامل تعیین كننده است . حضور حاظر، مردم آمدند - خواسته ، مردم اصرار كردند.
ثانیا- و قیام الحجه بوجود الناصر، دیدم كه پشتیبان دارم ، مى توانم هدفها و آرمانهاى خود پیاده كنم . اگر احساس مى كردم كه نمى توانم قبول نمى كردم .
ثالثا- و ما اخذ الله على العلماء. از طرفى تعهد بزرگى بر دوش من است . به مقتضاى عالم و آگاه بودن و دانا بودن و آن دین است .
(( ان لایقاروا على كظه ظالم و لاسغب مظلوم )) ، سیرى ستمگران و گرسنگى ستمدیدگان را نباید تحمل كرد. اینها موجب شد كه امام على علیه السلام حكومت را قبول نماید.
(67) ))

چهارشنبه 27/6/1387 - 16:57 - 0 تشکر 58472

ارزش عدالت
عدالت یكى از مسائلى است كه به وسیله اسلام حیات و زندگى را از سرگرفت و ارزش فوق العاده یافت . اسلام به عدالت ، تنها توصیه نكرد و یا تنها به اجراء آن قناعت نكرد بلكه عمده این است كه ارزش آن را بالا برد، بهتر است این مطلب را از زبان على علیه السلام در نهج البلاغه بشنویم .
فرد با هوش و نكته سنجى از امیر المؤ منین على علیه السلام سؤ ال مى كند: اءیهما اءفضل : العدل او الجود؟
(69) آیا عدالت شریفتر و بالاتر است یا بخشندگى ؟
مورد سؤ ال دو خصیصه انسانى است ، بشر همواره از ستم گریزان بوده است و همواره احسان و نیكى دیگرى را كه بدون چشم داشت پاداش انجام مى داده ، مورد تحسین و ستایش ‍ قرار داده است . پاسخ پرسش بالا خیلى آسان به نظر مى رسد، جود و بخشندگى از عدالت بالاتر است زیرا عدالت رعایت حقوق دیگران و تجاوز نكردن به حدود و حقوق آنهاست ، اما جود این است كه آدمى با دست خود حقوق مسلم خود را نثار غیر مى كند، آن كه عدالت مى كند به حقوق دیگران تجاوز نمى كند و یا حافظ حقوق دیگران است از تجاوز و متجاوزان ، و اما آنكه جود مى كند فداكارى مى نماید، و حق مسلم خود را به دیگرى تفویض مى كند، پس جود بالاتر است . واقعا هم اگر تنها با معیارهاى اخلاقى و فردى بسنجیم مطلب از این قرار است ، یعنى جود بیش از عدالت معرف و نشانه كمال نفس و روح انسان است .

چهارشنبه 27/6/1387 - 16:58 - 0 تشکر 58473

نگرشهاى انسانى و فرامذهبى در اندیشه سیاسى امام على (ع )


انسان محور خلقت و گل سر سبد آفرینش به شمار مى رود، داراى استعدادهاى نهفته و بیكران الهى و موجودى بسیار پیچیده و ذو وجوه است . اجتماعات بشرى به سبب وجود انسان شكل گرفته و نظامهاى سیاسى حاكم بر جوامع نیز براى اداره امور او پدید آمدند. مهمتر از تمام اینها، بعثت پیامبران الهى و نزول وحى به خاطر وجود شریف انسان و هدایت و تعالى او صورت گرفته است . نتیجه تمام اینها، وجود انسانهایى در جوامع ، اقوام ، مذاهب و فرهنگهاى به شدت متنوع متكثر و مختلف است . اما وجه مشترك تمام اینها، انسان بودن آنهاست .
سئوال مهمى كه پیش مى آید اینكه این انسانها همدیگر را چگونه مى بینند و نگرششان نسبت به یكدیگر چگونه است . حكومتها نسبت به شهروندان و مردم چه نگرشى دارند. مهمتر از همه اینها، یك حكومت دینى و اسلامى و یك فرد مسلمان ، چه نگرشى نسبت به مردم و همنوعان خود دارد. این مقاله در پاسخ به پرسش فوق ، سیره عملى و نظرى حضرت على (ع ) را به عنوان یك حاكم اسلامى و فرد مسلمان مورد بحث و تجزیه و تحلیل قرار داده است . عزت نفس و كرامت انسانى در اندیشه امام على (ع )، نگرشهاى فراقومى و فرامذهبى امام على (ع )، و توجه به توده مردم و احساسات انسانى در حكومت آن حضرت ، از جمله مباحث این مقاله به شمار مى رود. امید كه مورد رضاى حق تعالى و مورد قبول حضرتش قرار گیرد.

چهارشنبه 27/6/1387 - 16:58 - 0 تشکر 58474

تربیت از دیدگاه امام على (ع )
علیرضا رزمگیر

پرده در كعبه چو خورشید ز رخ برگیرد
خانه از تابش او جلوه دیگر گیرد
سر زد از ماه رجب ماه شب چاردهى
كز فروغش همه آفاق سراسر گیرد
در سرا پرده حق فاطمه بنت اسد
پرده از چهره تابنده حیدر گیرد
آفرین باد بر آن كودك روشن گهرى
كه چو گل تربیت از دامن مادر گیرد
چون نداى ملكوتیش بر آید ز حرم
مصطفى از لب او بوسه مكرر گیرد.
... جز على كیست كه در ظلمت شب از ره لطف
خبر از مردم آواره و مضطر گیرد
جز على كیست كه در راه مساوات حقوق
خویش را با همه افراد برابر گیرد
... سوخت با آهن تفتیده از آن دست عقیل
كه همى خواست ز سهمیه فزون تر گیرد
... جز على كیست كه تاءدیب كند خازن را
زیور عاریه با خشم ز دختر گیرد
سر چو بر سجده نهد، تیر ز پایش به درآر
كه سر از سجده محال است على برگیرد
عاشق از ضربت شمشیر نمیرد هرگز
جان به جانان چو رسد، زندگى از سر گیرد
تویى آن مظهر اخلاص كه تعلیم خلوص
در دبستان تو سلمان و اباذر گیرد(80)
لزوم تربیت جسم و روح ، همواره مورد توجه اندیشمندان هر زمان بوده است . از ابتداى آفرینش تاكنون ، موضوع تعلیم و تربیت ، اساسى ترین رسالت پیامبران و مردان حق بوده و به دنبال آن امامان ، پیشوایان و روشنفكران در این زمینه خلایق را ارشادها نموده اند.
از آنجا كه انسان داراى اندیشه و احساس است . ناگزیر میان این دو پدیده روحى و روانى قرار گرفته ، بالمآل باید میان این دو قدرت ، تعادل لازم را ایجاد كند.(81) به همین خاطر، ادیان مختلف و مكاتب گوناگون هم به نوبه خود در راستا تلاش هایى كرده اند تا انسان را به جایگاه معنوى خویش رهنمون باشند.
((تربیت یعنى برانگیختن استعدادها و قواى گوناگون انسان و پرورش آن كه بى شك باید با كوشش تربیت شونده نیز هماهنگ باشد بنابراین تربیت در صورتى ثمربخش خواهد بود كه تربیت شونده نیز استعداد دگرگونى را از خود نشان دهد))(82)
اگر انسان آن گونه كه باید تاكنون خود را نشناخته و به راز و رمز حیات خود پى نبرده است و اگر نمى داند براى كدام مقصد به این جهان خاكى پاى نهاده و راه رستگارى او كدام است علت را شاید در غفلت او از تربیت باید جستجو نمود. نداشتن تربیت صحیح موجب غلبه غرایز سركش مى شود و در آن صورت غرایز حیوانى به گونه اى انسان را گرفتار خویش ‍ كرده كه با وجود آن همه تعالیم رهبران دین و اخلاق ، از ابتداى تاریخ تاكنون نتوانسته رمز موفقیت را به دست آورد. با آن كه اگر پیشوایان در تربیت انسان موفق مى شدند این همه فساد در سطح جهانى همه گیر نشده بود، مى توان اذعان نمود كه اگر اهتمام همان بزرگان و اندیشمندان هم وجود نمى داشت ، معلوم نبود كه فراوانى ابتذال و ابعاد فراگیر آن گمراهى ها، تا كجاها كشانده مى شد. به همین جهت باید قدر بزرگان دین و دانش را مغتنم دانست زیرا آنان بودند كه شمع صفت ، خود را سوزانده اند تا راه فلاح و رستگارى را فرا روى بشر بگسترانند.(83)
بى گمان لطف ازلى الهى ، در هر دوره اى نمونه هایى درخشان از كمال مطلوب را در نزد ملت هاى گوناگون هدیه نموده است تا مردم از آنان ، راه و رسم زندگى بیاموزند. اینان با تربیت انسان ، خوشبختى او را به سوى كمال مطلوب در نظر داشته اند و تربیت را وسیله اى همچون سرچشمه اى گوارا و چراغى فرا روى نسلها نهاده اند تا به سرگدانى بشر خاتمه دهند.
افلاطون معتقد است : امرى بزرگتر و فنى خدایى تر از تربیت ، نیست زیرا تربیت وسیله اى است براى رسیدن جسم و روح ، به بلندترین پایه جمال و كمال .(84) یكى از این انوار درخشان ، بلكه درخشان ترین آنان در روزهاى تاریك خودپرستى و جهل ، وجود بزرگ مربى عالم وجود على (ع ) است .

چهارشنبه 27/6/1387 - 16:58 - 0 تشکر 58475

مشاركت جوانان در حكومت حضرت على (ع )
امیرالمؤ منین على علیه السلام نیز به عنوان اولین كسى كه پیامبر بزرگوار اسلام (ص ) ایمان آورد و در مكتب تربیتى آن حضرت پرورش یافته است در برخورد با جوانان از سیره و روش پیشواى بزرگ اسلام حضرت رسول اكرم (ص ) پیروى كرده است . بررسى دوران كوتاه خلافت و حكومت درخشان پنج ساله آن حضرت نشان مى دهد نوجوانان و جوانان با كفایت و شایسته نزد آن بزرگوار قرب و منزلت والایى داشته اند و آن حضرت مسئولیتهاى نظامى ، ادارى ، كشورى و تبلیغى را به جوانان واگذار كرده است . مطالعه تاریخ جنگهایى كه در دوران خلافت آن حضرت اتفاق افتاده است حاكى است نوجوانانى در صحنه هاى نبرد حضور داشته اند و آن حضرت نه تنها از حضور آنان ممانعت به عمل نیاورده است بلكه در مواردى برخى از امور پشتیبانى و تبلیغى و... را به آنان محول كرده است . گرچه نشانى از جنگ و درگیرى رویاروى نوجوانان در متون تاریخى مشاهده نمى شود و آن حضرت از حضور نوجوانان نابالغ در درگیریهاى مستقیم جلوگیرى كرده است .

چهارشنبه 27/6/1387 - 16:58 - 0 تشکر 58476

فرمانده جوان رسول اكرم (ص )
3. رسول اكرم (ص ) در روزهاى آخر عمر خویش ، مسلمانان را براى جنگ با كشور نیرومند روم بسیج كرد. تمام افسران ارشد و امیران ارتش ، بزرگان مهاجر و انصار و شیوخ عرب و رجال با شخصیت در این لشكر عظیم بودند.
روزى كه پیغمبر براى دیدن سپاه به خارج شهر مدینه آمد ملاحظه فرمود تمام بزرگان مسلمانان مهیاى سفرند. بدون تردید فرماندهى چنین سپاه عظیمى فوق العاده مهم و شایان توجه است و حتما باید لایق ترین افسران از طرف پیشواى اسلام براى آن مقام خطیر برگزیده شود. رسول اكرم (ص ) اسامة بن زید را طلبید و پرچم فرماندهى را با دست خود براى او بست و امارت لشكر را به وى محول نمود. اسامة در این ایام ، جوانى هیجده ساله بود.
(121) این موضوع از نظر تاریخ نظامى در جهان كم نظیر است . این انتصاب غیرمنتظره ، بسیارى از افسران ارشد را دچار بهت و حیرت كرد، و عمل پیشواى عالیقدر خود را با تعجب تواءم با نگرانى تلقى كردند و با نگاههاى حیرت زده یكدیگر را مى نگریستند، بعضى از آنها خیلى زود خاطره پنهانى خود را آشكار كردند و آنچه در دل داشتند بر زبان آوردند:
چه شده است كه این جوان نورس به فرماندهى مهاجران باسابقه و باتجربه و جنگ آزموده و پیشقدمان در اسلام برگزیده شده است . مهاجرانى كه در اعتلاى حق و پیشرفت آیین مقدس اسلام سوابق دیرینه و ممتدى دارند و نیز از كار آزمودگى و تجربیات جنگى فراوانى برخور دارند و طبعا در برابر قدرت عظیمى چون رم بهتر مى توانند هدایت و تدبیر نظامى داشته باشند.
(122)
رسول اكرم (ص ) از شنیدن سخنان طعن آمیز بعضى از افسران به سختى خشمگین شد، در حالى كه دستارى بر سر و قطیفه یى پوشیده بود به منبر رفت و پس از حمد و ثناى الهى فرمود: مردم ! این سخنانى است كه درباره فرماندهى اسامه از بعضى از شما به من رسیده ؟ طعنه هاى امروز شما تازگى ندارد. چند سال قبل كه زید بن حارثه پدر اسامه را به فرماندهى لشكر در موته برگزیدم ، زبان به طعن و ملامت گشودید. به خداوند بزرگ سوگند یاد مى كنم كه دیروز زید بن حارثه براى امارت لشكر شایسته بود و امروز نیز فرزندش ‍ اسامه شایستگى دارد، باید همه شما از وى اطاعت نمایید.

چهارشنبه 27/6/1387 - 16:58 - 0 تشکر 58477

على علیه السلام و عدالت (74)
(( و لقد بلغنى ان الرجل منهم كان یدخل على المراءة المسلمة ، و الاخرى المعاهدة ، فینتزع حجلها و قلبها و قلائدها و رعاثها، ما تمتنع منه الا بالاسترجاع و الاسترحام . ثم انصرفوا و افرین مانال رجلا منهم كلم و لااریق لهم دم ، فلو ان امرا مسلما مات من بعد هذا اسفا ما كان به ملوما، بل كان به عندى جدیرا.(75) ))
به من خبر رسیده كه یكى از لشگریان ایشان (معاویه در شهر انبار) بر یك زن مسلمان و یك زن كافره ذمیمه داخل مى شده و خلخال و دست بند و گردن بندها و گوشواره هاى او را مى كنده ، و آن زن نمى توانسته از او ممانعت كند. مگر آنكه صدا به گریه و زارى بلند نموده و از خویشان خود كمك بطلبد. پس دشمنان (از این كار زار) با غنیمت و دارایى بسیار بازگشتند در صورتى كه نفر ار آنها زخمى نرسیده و خونى از آنها ریخته نشد، اگر مردم مسلمانى از شنیدن این واقعه از حزن و اندوه بمیرد، به او ملامت نیست ، بلكه به نزد من هم به مردن سزاوارتر است .

چهارشنبه 27/6/1387 - 16:58 - 0 تشکر 58478

عدالت در منطق اسلام
مساءله (عدل ) از صدر اسلام در جامعه اسلامى و در سطح عامه مردم مطرح بوده است ، همچنین علاوه بر مطرح بودن در نظام تكوین و در جو فكرى و علمى جهان اسلام ، مرحله اجرائى عدل نیز مورد ملاحظه قرار گرفته است . یك نفر مسلمان از بدیهیات اولیه اندیشه هاى اسلامى اجتماعیش ، این بوده كه امام و پیشوا و زعیم باید عادل باشد، قاضى باید عادل باشد، شاهد محكمه باید عادل باشد، شاهد طلاق یا رجوع باید عادل باشد. و از نظر یك مسلمان شیعى امام جمعه و جماعت نیز باید عادل باشد. هر مسلمان همواره در برابر پست هایى كه یك مقام عادل باید اشغال كند احساس مسئولیت مى كرده است . این جمله رسول اكرم زبانزد خاص و عام است :(( افضل الجهاد كلمة عدل عند امام جائر)) و چه شهامتها و حماسه ها كه این جمله كوتاه آفریده است .
اكنون یك سؤ ال اساسى وجود دارد و آن اینكه چرا كلام اسلامى بیش از هر چیز به مساءله عدل پرداخت ؟ و چرا فقه اسلامى قبل از هر مساءله عدل برایش مطرح شد؟ و چرا در جهان سیاست اسلامى بیش از هر كلمه اى كلمه عدل به گوش مى خورد؟ اینكه در همه حوزه ها سخن از عدل بود باید یك ریشه و سر منشاء خاص داشته باشد. آیا جریان اصلى دیگرى در كار بوده كه همه این جریانها را او برمى انگیخته و تغذیه مى كرده است ؟
از نظر ما ریشه اصلى و ریشه ریشه هاى طرح هاى علمى و عملى مساءله عدل را در جامعه سلامى ، در درجه اول ، در خود قرآن كریم باید جستجو كرد. قرآن است كه بذر اندیشه عدل را در دلها كاشت و آبیارى كرد و دغدغه آن را چه از نظر فكرى و فلسفى و چه از نظر عملى و اجتماعى در روحها ایجاد كرد. این قرآن است كه مساءله عدل و ظلم را در چهره هاى گوناگونش : عدل تكوینى ، عدل تشریعى ، عدل اخلاقى ، عدل اجتماعى طرح كرد.
قرآن تصریح مى كند كه نظام هستى و آفرینش بر عدل و توازن و بر اساس استحقاقها و قابلیتهاست . بیشترین آیات مربوط به عدل درباره عدل جمعى و گروهى است اعم از خانوادگى ، سیاسى ، قضائى ، اجتماعى . در قرآن از توحید گرفته تا معاد و از نبوت گرفته تا امامت و زعامت و از آرمانهاى فردى گرفته تا هدف هاى اجتماعى همه بر محور عدل استوار شده است . عدل قرآن همدوش توحید، ركن معاد، هدفت شریح نبوت ، فلسفه زعامت و امامت ، معیار كمال فرد، و مقیاس سلامت اجتماع است .
عدل قرآن ، آنجا كه توحید یا معاد مربوط مى شود به نگرش انسان به هستى و آفرینش شكل خاص مى دهد و به عبارت نوعى جهان بینى است . آنجا كه به نبوت و تشریع و قانون مربوط مى شود یك مقیاس و معیار قانون شناسى است ، و به عبارت دیگر جاى پائى است براى عقل كه در ردیف كتاب و سنت قرار گیرد و جزء منابع فقه و استنباط بشمار آید. آنجا كه پاى اخلاق به میان مى آید آرمانى انسانى و آنجا كه به اجتماع كشیده مى شود یك مسئولیت است

چهارشنبه 27/6/1387 - 16:58 - 0 تشکر 58479

شخصیت على علیه السلام
آن میدان جنگ است كه هر گروهى احساس ضعف مى كرد به على پناه مى برد. آن محراب عبادت است ، آن شبهاى بلند سیاه مسجد كوفه ، آن نخلستانهاى اطراف مدینه و آن گریه ها و عبادتها و آن از خوف خدا غش كردنها، آن مملكت دارى امام ، كه حتى یك استاندار ظالم را تحمل نمى كند. استاندارى كه اصحاب امام است . بخاطر اینكه یك شب به میهمانى اشراف مى رود در یك نامه سراسر ملامت او را زیر فشار قرار مى دهد. آن نگهدارى امام از بیت المال كه چراغى را خاموش مى كند. تا اصحاب پر مدعاى پیامبر، حساب كار خود را بكنند. و آن همه یتیم دارى و ضعیف پرورى امام . این است انسان چند بعدى ، این است دفاع از حقوق بشر، این است احترام گذاشتن به انسان و این است اسلام .(76)
على تنها در میدان جنگ قهرمان نبود، در همه جا قهرمان بود: در صفاى دل ، پاكى وجدان ، جذابیت سحرآور بیان ، انسانیت واقعى ، حرارت ایمان ، آرامش شكوهمند، یارى مظلومان ، تسلیم حقیقت بودن در هر نقطه و هر جا كه رخ بنماید، او در همه این میدان ها قهرمان بود.
(77)
روح على یك روح وسیع و همه جانبه و چند بعدى است ، و همواره به این خصلت ستایش شده است . او زمامدارى است عادل ، عابدى است شب زنده دار، در محراب عبادت گریان و در میدان نبرد خندان است ، سربازى است خشن و سرپرستى است مهربان و رقیق القلب ، حكیمى است ژرف اندیش ، فرماندهى است لایق ، او هم معلم است و هم خطیب و هم قاضى و هم مفتى و هم كشاورز و هم نویسنده ، او انسان كامل است و بر همه دنیاهاى روحى بشریت محیط است .
(78)
و براستى چه زیبا گفته اند كه :
(( قتل فى محرابه لشدة عدله ))
.
نتیجه

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.