من شیفته ی « آتش در نیستان » استاد شهرام ناظری هستم ...
یک قطعه به واقع ایرانی و یک اثر جاودان که هرگز کهنه نمی شود ... هرچند سایر اثار استاد هم این ویژگی را دارد ...
نام استاد ناظری با نام مولانا پیوند خورده و در جهان آوازه ی بلندی پیدا کرده و این باعث افتخار و مباهات و شایسته ی تقدیر فراوان است ...
(الان دارم آتش در نیستان گوش می دهم)
پایبندی به موسیقی سنتی ایران، ترویج و معرفی آن به جهانیان و بکارگیری این ظرفیت در خدمت اشعار مولانا به نظر من منتهای کاری هست که یک موسیقیدان و خواننده ایرانی می تواند برای فرهنگ و هنر این سرزمین انجام بدهد ...
لذا نمره ای نمی توان برای کار استاد در نظر گرفت ...
داخل پرانتز؛ این مصرع آتش در نیستان را خیلی دوست دارم:
درد بی دردی علاجش آتش است!