سلام
بیست ونه تیر ماه سال 90به عنوان یه روز به یاد موندنی در اوراق دفتر زندگی من ثبت شد.روزی كه قرار بود من وهمسر بانو برای اولین بار به سفر حج مشرف بشیم.اول بذارید قضیه زوج رفتنمون رو براتون بگم كه جالبه...
اصلا قرار بود من این سفررو تنهایی برم.حتی به تنهایی هم در كاروانی ثبت نام كردم وقراربر این شد كه 16تیر ماه عازم بشم.در این بین دوستان وآشنایان كه دوست نداشند همسر بانو از این سفر روحانی بی بهره بمونه تلاشهایی در حهت جور كردن یه سهمیه برای ایشون انجام دادند وبا كمك خدا تلاشها نتیجه داد ودرست دو روز قبل از پرواز بنده كار ایشون هم درست شد منتها چون در كاروان بنده جای خالی وجود نداشت من از اون كاروان انصراف دادم وبا پیدا كردن كاروانی كه در 29 تیر اعزام داشت هر دونفر در ثبت نام كردیم.
حالا این كاروان یه فرق اساسی با كاروان قبلی داشت كه باعث خوشحالی ما شد.چون این كاروان اواخر شعبان داشت اعزام می شدودر نتیجه چند روزی از ماه رمضان هم ما مكه بودیم در نتیجه سفر ما بر خلاف سفر های قبلی كه 12 روزه بود شانزده روزه شد.6روز مدینه و10روز هم مكه ..كه ما بتونیم در مكه قصد ده روزه كرده وروزه هامون رو بگیریم..خدا رو شكر
بالاخره ....روز 29 تیر ماه ما به فرودگاه مهر آباد رفته وبعد از بدرقه بستگان با هواپیمائی سعودی طرف جده پرواز كردیم