• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن حوزه علميه > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
حوزه علميه (بازدید: 744)
پنج شنبه 8/2/1390 - 20:0 -0 تشکر 312771
شیعه در نگاه وهابیان

شیعه در نگاه وهابیان

 

اگر چه انشقاق شیعه و سنی به تاریخ صدر اسلام و مسئله جانشینی پیامبر(ص) باز می گردد، ولی ابن تیمیه نیز در این جریان نقش مهمی ایفا كرد (1328 و 1263ت). وی پیشگام جدلیون سنی بود و اعتقادات شیعی را به شیوه ای نظام مند و با شدت تمام مورد انتقاد قرار داد. علمای وهابی با الهام از آثار "ابن تیمیه" شیوه وی را در اهانت و توهین به شیعیان در پیش گرفتند. بواسطه تبعیت وهابیون از شیوه جدلی ابن تیمیه، انشقاق و اختلاف مردم عربستان و بطور كلی مسلمین جهان عمیق تر شد. در دهه 1950 و 1960 با تلاش علمای برجسته اهل تسنن و شیعه اختلاف شیعه و سنی كمرنگ تر و در این رابطه مجموعه نشست هایی در قاهره برگزار شد، در حالی كه علمای وهابی موضع گیری اهل سنت و شیعیان برای مصالحه و سازش را بشدت مورد حمله قرار دادند. برخی از علما، وهابیت را به عنوان عامل اصلی انشقاق و اختلاف در جامعه اسلامی بر می شمارند. برخی دیگر این فرقه را تهدیدی برای اتحاد ملی عربستان و مسلمانان سراسر جهان می دانند. دكتر "محمد الباهی" اندیشمند برجسته سنی معتقد است وهابیت شكاف بین شیعه و سنی را عمیق نموده كه این امر تأثیر منفی موضع گیری وهابیون را برمی تاباند. "یان ریچارد" وهابیت را مانع و رادع اصلی همزیستی مسالمت آمیز شیعه و سنی برشمرده، "حمید عنایت" نیز وهابیت را بزرگ ترین چالش شیعیان از زمان صدر اسلام دانسته است. موضع سیاسی و دیدگاه وهابیون نسبت به شیعیان در آثار آنان منعكس شده و بواسطه آثار مذكور اختلافات مردم عربستان تشدید شده است. كتاب "تبدید الظلام و تنبیه النیام الی خطر الشیعه و التشیع علی المسلمین و الاسلام" نوشته یكی از جدلیون برجسته وهابی بنام "ابراهیم الجبهان" كه با هزینه نهادهای دینی وهابی منتشر شد، نمونه ای از این آثار تحریك آمیز است. این كتاب در اواسط دهه 1970منتشر و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 در سطحی گسترده در داخل و خارج از عربستان توزیع شد. تحصیلات نویسنده این كتاب در سطح بسیار پائینی است. وی از یك دانشگاه دینی فارغ التحصیل نشده و هیچ اثر دیگری نیز تالیف نكرده است. با وجود این كتاب وی مورد استقبال جامعه وهابیون قرار گرفت و طی سالهای 1988- 1976نه بار تجدید چاپ شد. هدف اصلی نویسنده نفی و تقبیح شیعیان است. وی در اثر خود ادعا كرده یهودیان در راستای اهداف خود، تشیع را بنیان نهاده اند. "الجبهان" برخلاف مفهوم متعارف رافضی، آنرا به معنای "كسانی كه اسلام را بطور كلی نفی می كنند" تعبیر نموده است. وی تشیع را به عنوان یك نظام عقیدتی مبهم مبتنی بر احادیث فاسد و بی اعتبار و مجموعه ای از اندیشه های باطل و پوچ معرفی كرده است. از نظر وی تشیع مذهب جدیدی است كه از فرقه های مجوس، مسیحیت و یهودیت مشتق شده و این مذهب استبدادی و طاغوتی آفت و بلایی است كه توسط مراكز یهودی و فراماسونری، یاوه گویان، شیادان و احمقان ساخته و پرداخته شده است. آنان كه در مورد كفر و بی ایمانی شیعیان تردید دارند مانند شیعیان، مجوسی اند (آتش پرست). در واقع این انگ ها و نسبت های ناروا و بی پایه چیزی جز تكرار تهمت های عالم ضد شیعه مشهور، ابن تیمیه، نیست. جدلیون سنی و به ویژه وهابیون با الهام از "ابن تیمیه" همین تهمت ها را نسبت به شیعیان روا داشتند. "محب الدین الخطیب" در مصر و "الهی ظاهر" در پاكستان از جدلیون مشهوری بودند كه ادبیات جدلی وهابی را ترویج كردند. وهابیون در اواسط دهه 1950 به منظور ممانعت از مصالحه و سازش شیعیان و اهل تسنن و برای اثبات سازش ناپذیری شیعه و سنی، اثر "الخطیب" بنام "الخطوط العریضه" را منتشر و توزیع نمودند، زیرا "الخطیب" در این كتاب تشیع را دینی كاملا متفاوت با اسلام معرفی كرده بود. بدین ترتیب علمای وهابی هر گونه مصالحه و سازش شیعه و سنی را نفی كردند. "الخطیب" در این رابطه چنین می گوید: سازش ناپذیری فرقه های سنی و شیعه از آنجا ناشی می شود كه شیعیان در مورد اصول و مبانی عقیدتی دینی با بقیه مسلمانان اختلاف دارند، این امر در موضع گیری علمای شیعه و عقاید و اعمال دینی شیعیان نمود یافته و این وضعیت همچنان استمرار یافته است. وی به آثار و احادیثی متوسل شده كه دیدگاه شیعیان در رابطه با امكان مصالحه و سازش با اهل تسنن را نفی می كنند. كتاب "الزهراء"، اثر گروهی از علمای شیعه از جمله آثار مذكور است كه نویسنده در آن احادیثی را در مورد بی اعتباری خلافت "عمر" ذكر نموده است. آنان در اثر مذكور ادعا كرده اند "عمر" به جنون مقاربت جنسی با مردان دچار بوده است. این حدیث در بحارالانوار، اثر شیخ "محمد باقر مجلسی"، از متكلمین و علمای عصر صفویه (1966 وفات) نیز آمده است. یكی از علمای افراطی و تندروی سعودی بنام شیخ "بن جبرین"، با الهام از "الخطیب" در این رابطه چنین می گوید: آنان كه هنوز در مورد رافضی بودن شیعیان تردید دارند، باید اثر "الخطیب" بنام "الخطوط العریضه" و آثار "احسان الهی ظاهر" و "غفاری" را در مورد رد عقاید و آرای شیعیان مطالعه كنند. شیخ "عبدالعزیز بن باز"، مفتی اعظم عربستان سعودی نیز معتقد است تشیع دینی متفاوت و مجزا از اسلام است و همانگونه كه مصالحه اهل تسنن با یهودیان، مسیحیان و بت پرستان امكانپذیر نیست، سازش شیعیان یا رافضیان با اهل تسنن نیز غیر ممكن است. محمد "خالد الحراس"، از اساتید دانشگاه اسلامی مدینه، در این رابطه می گوید: وهابیون با شیعیان سازش نمی كنند و چون اختلاف این دوگروه از مبانی و اصول دینی نشأت می گیرد، این مصالحه بی پایه واساس است. وهابیون بر اختلافات اساسی و بنیادین شیعه و سنی تاكید می كنند و در آثار ضد شیعی آنان دو مقوله سب و رفض به عنوان مهم ترین موضوعات تحریك آمیز معرفی شده اند. نفی خلفای سه گانه، اصحاب و همسران پیامبر(ص)، به ویژه "عایشه" دختر "ابوبكر" و "حفصه" دختر "عمر" سب و نفی مشروعیت خلافت خلفای سه گانه رفض نامیده می شود. در هر حال اینكه آیا علمای وهابی جبهه متحدی را علیه تشیع تشكیل داده اند یا به دو طیف افراطی و میانه رو تفكیك می شوند، برای شیعیان مبهم و حل نشده است. ولی در مورد اینكه وهابیت فرقه ای درونگراست اتفاق نظر وجود دارد، زیرا در تعالیم وهابیون مسلمانان به دو گروه مسلمین واقعی و مسلمین دروغین تقسیم شده اند. وهابیون خود را پیروان حقیقی پیامبر(ص) و فرقه های دیگر سنی، به ویژه شیعیان را به عنوان بدعت گذار و رافضی تلقی می كنند. علمای وهابی جهان را به دوگروه موحدین و مشركین یا بدعت گذاران تقسیم كرده اند. این دسته بندی تعصب آمیز نشان می دهد وهابیون هرگز گرایش های دیگر اسلامی را تحمل نخواهند كرد. در كتب، فتاوی و نوارهای سخنرانی آنان، كسانی كه تعالیم وهابیت را نمی پذیرند، در بهترین حالت به عنوان منحرف یا ضاله و در بدترین حالت كافر معرفی شده اند. با اینكه تشخیص علمای وهابی میانه رو از افراطی بسیار دشوار است، می توان گرایشهای مختلف وهابی را از یكدیگر تمییز داد. گروه نخست افراطیون می باشند كه شیخ "بن جبرین"، شیخ "عبدالمحسن العبیكان"، شیخ "ناصر العمر" و شیخ "الهذیفی" و بسیاری از علمای وهابی از آن جمله اند. جوانان وهابی از این طیف حمایت می كنند و برای حصول اهداف خود شیوه های خشونت آمیز را بكار می گیرند و خاندان سلطنتی سعودی را فاسد و بی لیاقت می پندارند. از نظر آنان مقامات سعودی نباید به شیعیان اجازه دهند اعمال بدعت آمیز خود را بجای آورند و باید آنان رابه قتل برسانند، تبعید و سركوب كنند و یا وادار به ترك عقیده نمایند. یكی از كارگران وهابی شركت نفتی آرامكو عربستان از شیخ "بن جبرین" پرسید آیا غذا خوردن یك وهابی با كارگران شیعه سر یك میز جایز است. شیخ بن جبرین پاسخ داد: سعی كنید از آنان دوری كنید و جایتان را تغییر دهید، در غیر این صورت با طعنه و كنایه و بی احترامی نفرت خود را نسبت به آنان نشان دهید. شما باید سعی كنید بطلان و كذب بودن عقاید مخرب و منحرفشان را آشكار كنید و سپس آنان را متقاعد كنید حقانیت مبانی عقیدتی وهابیت را بپذیرند و دست از عقاید موهوم خود بردارند. اگر آنان مقاومت كردند باید به عقوبت خود برسند و كشته شوند. "بن جبرین" در مورد حكم فقهی مربوط به پرداخت زكات به خانواده های نیازمند شیعه در عربستان خاطر نشان كرد: علمای وهابی در كتب فقهی خود پرداخت زكات به كفار و بدعت گذاران را منع كرده اندو از آنجا كه روافض جزو كفار محسوب می شوند، نباید زكات به آنان تعلق گیرد. شیخ "ناصر العمر"، از سلفی های تندرو مشهور با تاكید بر سازش ناپذیری تشیع و تسنن، بشدت سازش و مصالحه شیعه و سنی را موردحمله قرار داد. وی در این رابطه اظهار داشت: اختلافات ما با روافض (شیعیان) فقط به مباحث فرقه ای محدود نمی شود. اختلاف ما در مورد مسائل بنیادین و اساسی دینی است، نه بخشهایی از دین. در واقع هیچ نقطه مشتركی بین ما و شیعیان وجود ندارد. "العمر" در پاسخ به همایش گفتگوی مذاهب كه در ژوئن 2003 در ریاض برگزار شد از شركت كنندگان خواست روافض (شیعیان) را به اسلام واقعی و پیروی از شیوه اهل سنت دعوت كنند. وب سایت مشهور وهابیون، خطبه های نماز جمعه مسجدالنبی مدینه را كه به امامت شیخ "الهذیفی" در سوم مارس 1998 و با حضور رئیس جمهور پیشین ایران، حجة الاسلام "هاشمی رفسنجانی" ایراد شد، تحت عنوان "یهودیان، مسیحیان و روافض را از عربستان اخراج كنید" منعكس نمود. شیخ "الهذیفی" با تقبیح و سرزنش حامیان سازش و مصالحه سنی و شیعه تصریح كرد: چگونه شیعه و سنی می توانند با یكدیگر سازش كنند در حالی كه اهل سنت با تمسك به قرآن و سنت نبوی(ص) دین را زنده نگاه داشته و تكریم نمودند، در حالیكه روافض (شیعیان) بطور علنی به اصحاب پیامبر(ص) اهانت نموده و اسلام را نابود كردند. تا زمانیكه شیعیان عقاید خود را ترك نگویند و به اسلام حقیقی نگروند، ما قدمی به سوی آنان بر نخواهیم داشت. خطر شیعیان برای اسلام بیش از یهودیان و مسیحیان است و هرگز نباید به آنان اعتماد كرد. بنابراین مسلمین باید با نهایت احتیاط باآنان برخورد كنند. علمای سنتگرا، دومین طیف وهابیون بشمار می روند و علمای نسل قدیم نظیر شیخ "عبدالعزیز بن باز"، شیخ "محمد بن عثیمین" و برخی از نئوسلفی ها نظیر شیخ "صفار الحوالی" به این گروه تعلق دارند. علمای سنتی وهابی از جدلیون پیروی می كنند و دیدگاه ها و مواضع خصومت آمیز آنان نسبت به شیعیان از دیدگاههای جدلی نشأت می گیرد، با وجود این گروه مذكور با قتل و اخراج شیعیان از كشور و مجبور كردن آنان به پذیرش وهابیت موافق نیستند، چرا كه این اقدامات به بی نظمی و هرج و مرج می انجامد. از نظر آنان باید شیعیان را به ترك عقایدو اعمال بدعت آمیز ترغیب نمود. طیف سوم وهابیون كه روشنفكرانی نظیر "عبدالله حمید"، "عبدالله صبیح"، "عبدالعزیز قاسم" و "عبدالعزیز الخدر" را در بر می گیرد ایده های ترقی خواهانه و سازشكارانه را ترویج می كنند. گرچه حضور این طیف در عرصه دینی و اجتماعی چندان پر رنگ نیست، ولی گرایش مذكور به سرعت در حال گسترش است. به عنوان مثال "الحمید" مفاهیم حقوق بشر را بر مبنای برداشت و تفسیر متفاوتی از اسلام وهابی اشاعه می دهد. وی معتقد است اسلام بر پایه عدالت و آزادی استوار شده و این دو ركن اساسی در گسترش اسلام نقش عمده ای ایفا نموده اند. "الحمید" در این رابطه می نویسد: امویان و عباسیان عدالت و آزادی را در قلمرو خود گسترش ندادند، بلكه برعكس آنان اهل كتاب را از حقوق خود محروم كردند و اسلامی را كه آنان به مردم تحمیل كردند از وحی و پیامبر(ص) نشأت نمی گرفت. حكومت های عربی و جنبشهای سلفی معاصر وارث امویان و عباسیانند و شیوه آنان را در پیش گرفته اند و آنرا اسلام ناب می نامند. حكومتهای كشورهای عربی از این حقیقت غافلند كه دولت های سركوبگر و مستبد سقوط خواهند كرد، زیرا سركوب آزادی برخلاف سرشت بشری است و جنبشهای سلفی نیز فراموش كرده اند هر فرقه ای كه رابطه نزدیك بین اسلام و آزادی و عدالت را به درستی درك نكند از دین الهی منحرف شده است. بدین ترتیب تا زمانی كه آزادی اندیشه و بیان و عدالت وجود نداشته باشد، نهادهای جامعه مدنی شكل نخواهد گرفت. با نقض آزادی های اولیه فردی نظیر سركوب بدعت گذاران (شیعیان)، فضای صلح آمیز جامعه اسلامی درهم شكسته می شود و زمینه برای فرقه گرایی فراهم گردد. "الحمید" برخی از قدمای سلفی را كه پیروان فرقه های مختلف اسلامی را بدون ادله متقن و تحقیق تكفیر نموده اند بشدت سرزنش نمود. یكی از عملگرایان سلفی و استاد دانشگاه اسلامی امام محمد بن سعود بنام "عبدالله الصبیح" بر اهمیت توده گرایی تأكید می نماید. وی با استناد به یكی از نظریه های روانشناسی اظهار می دارد: سرزمین مشترك عامل ایجاد احساسات و عواطف مثبت، نوع دوستی، محبت و صمیمیت بین اعضای گروه های مختلف است، بدین ترتیب احساسات مذكور همزیستی مسالمت آمیز و همگرایی گروه های مختلف را در پی خواهد داشت. حفظ توده ها وظیفه و مسئولیت همگانی و مستلزم روابط و تعاملات مستحكم اجتماعی است و این امر به پلورالیسم منجر می گردد و در نتیجه امكان طرح دیدگاههای مختلف فراهم می شود. با ظهور نئوسلفی ها پس از حمله عراق به كویت در سال 1990شیخ "سلمان العوده" به عنوان چهره ای توده گرا در میان وهابیون مطرح شد. وی در مجموعه سخنرانی های خود شیعیان را بشدت مورد حمله قرار داد و آنان را كافر نامید. با این حال پس از آزادی از زندان در سال 1998 به میانه روی گرایش پیدا كرد. وی در ابتدا معتقد بود به علت اختلافات عمیق بین گروه های اسلامی وحدت تحقق نخواهد یافت، ولی پس از گرایش به میانه روی اذعان كرد می توان مواضع گروه های مختلف را به یكدیگر نزدیك نمود و به وحدت دست یافت. شیخ "سلمان" در این رابطه می گوید: بجای طرح و برجسته كردن موضوعات مورد اختلاف، بایدنقاط مشترك بین گروه های مختلف كه تعداد آنها زیاد است مورد تاكیدقرار گیرد. غالب فرقه های اسلامی در بسیاری از زمینه ها دارای نقاط مشتركند و دین اسلام عامل پیوند گروه های مختلف با یكدیگر است. اگر چه "شیخ سلمان" فقط گروه های سنی را مد نظر قرار داده ولی عبارت پردازی و سبك بیان وی در این مورد كاملا با لحن اهانت آمیز سلفی ها متفاوت است. یكی از رهبران جنبش اصلاحات در لندن به نام "سعد الفقیه" علت تغییر موضع شیخ "سلمان العوده" را اینگونه توضیح می دهد: "العوده" در این مورد با دیگر سلفی های میانه رو نظیر شیخ "عبدالعزیز القسیم" بحث و گفتگو كرد، در نتیجه افق فكری وی بسط یافت. اینك "العوده" به میانه روی، بازاندیشی و گفتگو گرایش پیدا كرده است. از آن پس شیخ "العوده" به یكی از چهره های حامی گفتگوی مذاهب تبدیل شد. این گفتمان در سال 2003 و با هدف تسهیل روند مصالحه ملی صورت گرفت. شیخ "العوده" پس از ترك مواضع پیشین خود از ولیعهد عربستان خواست میانه روی اسلامی را كه با افراط گرایی و تندروی در تعارض است، در پیش بگیرد. وی ترویج و تبلیغ فرهنگ گفتمان را از طریق رسانه ها و نظام آموزشی خواستار شد

 

والحمد لله رب العالمین

سید سعید خاتمی

 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.