• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
فرهنگ پایداری (بازدید: 1871)
سه شنبه 12/11/1389 - 12:49 -0 تشکر 278718
محل شهادت:هرانیتسا

تاریخ تولد:10/4/1346
نام پدر: الله شکر
تاریخ شهادت: 22/6/1373
محل تولد: تهران /تهران 
محل شهادت: هرانیتسا

مزار شهید: بهشت زهرا (س)
طول مدت حیات: 27

وصیت نامهاینجانب بهنام نیکنام فرزند شکرالله دارای شناسنامه بشمارة 664 صادره از تهران

 مورخ 15/6/73 سارایوو را به قصد موستار ترک خواهم کرد که امیدی است برای راهگشایی یکی از برادران که در اسارت نیروهای کروات می‌باشد. از دوستان و عزیزان التماس طلب مغفرت برای اینجانب از درگاه خداوند- اگر لیاقت داشتیم- را دارم.

مجموعه‌ی نقدینه‌ها و اجناسی که متعلق به اینجانب است را پدرم وکیل است. فقط مقدار 3000000 ریال معادل 300000 هزار تومان را به آقای منصور ارضی فر بدهید و حاج آقا عندالصلاحدید برای هیأت ( ترجیحاً برای ازدواج فردی مورد تأیید) استفاده نمایند. از افرادی که طلبکار هستم راضی نیستم وجهی مطالبه شود. پدر، مادر و خواهران و برادرم من را حلال کنند که می‌دانم برایشان پسر و برادر خوبی نبودم. از حاج آقا ارضی استاد عزیزم معذرت می‌خواهم اگر به نصایح با ارزش و گرانقدر ایشان گوش نکردم. امید این حقیر را مورد عفو قرار داده منت بگذارند دستی فقط بر کفنی که شب‌های عاشورا بر تن می‌کردم بکشند. این کفن در کمدم است که اگر مقدور بود آن را بر تنم کنند. چون وقتی ندارم به همین بسنده می‌کنم و از دوستان و عزیزان طلب حلالیت دارم.  

التماس دعا   15 /6/73

خوش  دارم كه مجهول و  گمنام ،

 به سوی  زجر دیدگان دنیا بروم ، در رنج و شكنجه آن ها شركت كنـم ، همچـــون  سربازی خاكی در میان انقلابیـــون آفریقا بجنـگم تا به درجـه شهادت نایل آیـــم.

 

" شهید دكتر چمران "

پنج شنبه 14/11/1389 - 0:18 - 0 تشکر 279072

دهم تیرماه سال 1346 تهران پذیرای وجود گرم و مهربان اولین فرزند خانوادة نیکنام شد. در آغازین روزهای حیاتش با عشق حسین بن علی (ع) خو گرفت و کم‌کم به هیأت «حسین (ع)» جان راه یافت و در جرگة خادمین فرزندان زهرای اطهر (س) قرار گرفت و پروانه ‌وار گرد محفل اهل‌بیت (ع) گشت و روحش را در زلال عشق حسین (ع) صیقل داد. در زمان انقلاب به دلیل سن کمی که داشت به همراه خانواده به راهپیمایی می رفت. در عملیات مرصاد در سال 1368 شرکت کرد. تحصیلاتش را تا مقطع دیپلم ادامه داد. به مدت 2 سال و 6 ماه در وزارت امور خارجه مشغول به کار بود تا در سرزمین مظلومان بوسنی و هرزگوین به شهادت رسید. شهید نیکنام در آغاز جنگ کشور بوسنی و هرزگوین، به منظور دفاع از حق و ناموس مسلمین پا به عرصه‌ی نبرد نهاد و به عنوان کارمند سفارت ایران(کارگزار جمهوری اسلامی) در بوسنی و هرزگوین به این کشور رفت.کار شبانه‌روزی به منظور تحقق آرمانهای مسلمین از جمله دغدغه‌های او در آن زمان بود. بیست و دو روز از شهریورماه سال 1373 گذشت؛ بهنام به همراه تنی چند از برادران ایرانی‌اش جهت تحویل گرفتن پیکر شهید نواب به موستار رفت اما در هنگام بازگشت در محلی به نام «هرانیتسا» در تیررس صربها بود، به علت برخورد کامیون با خودرو حامل وی به شهادت رسید. پیکر رعنا جوان 27 ساله‌ی ایران اسلامی را به ایران انتقال داده و در بهشت زهرا (س) به خاک سپردند. خاطره ایی از مادر شهیدزمانیکه همه تصور می‌کردند درهای شهادت با اتمام جنگ بسته شده است، بهنام این خادم اهل‌بیت (ع) به سوی خدا هجرت کرد و در غربت چون پیشوایش مظلومانه خاطره رشادتهای خون نگار جبهه های بوسنی و هرزگوین را زنده نگاه داشت. در آن ایام که در بوسنی بود روزی در حین صحبت اندوه عمیقی در صدایش احساس کردم. نگران شدم. علتش را پرسیدم گفت: «مادرجان این اولین محرمی است که در هیأت «حسین جان (ع)» شرکت ندارم و امسال توفیق از من سلب شده است». سعی کردم او را آرام کنم، هدف بزرگش را به او تذکر دادم و گفتم:«مادرجان با همان تعدادی که در سفارت هستید عزاداری کنید انشاء‌الله خدا قبول کند». سالها گذشت، بعد از شهادت بهنام فیلمی به دستمان رسید. بر روی سجاده نشسته و با مداحی حاج منصور ارضی زیارت عاشورا می‌خواند و اشک می‌ریخت. خاطره ای از :خانواده ی شهیدروزیکه پیکر پاک بهنام را به ایران آوردند، برای استقبال به فرودگاه رفتیم اما پدر نتوانست به همراه ما بیاید. ساعتی بعد که بازگشتیم پدر گفت: «همان موقع که پیکر بهنام را به فرودگاه مهرآباد آوردند، من در عالم خواب دیدم که به خانه آمده است.» از او پرسیدم:«بهنام جان کی رسیدی؟» خندید و گفت:«همین الان آمدم حالی از شما بپرسم و بعد خانه‌ی علی امانی و همسرش را ببینم. دلم می‌خواست بگویم :« بهنام جان رسیدن به خیر، اما چرا اینگونه چرا با پیکری خونین آمدی، هنوز تو را در لباس دامادی ندیدم.» دلم می‌خواست بگویم:« بهنام حسرت دیدار دوباره ات بر دلم ماند.» خاطره ای از: حبیب الله پور مطهر سفارت ایرانی در بوسنی تازه تأسیس شده بود و نیاز به نیرو داشت، و من یک ماه بعد از عزیمت آقای طاهریان و بهنام به سارایوو رفتم. آن روزها همه به دنبال کار بودیم. بهنام علاوه بر امور دفتری و تایپ هر کار دیگری را که به او محول می‌شد با عشق انجام می‌داد. تا اینکه برادر سید حسین نواب مفقود شد و بنا به دستور سفیر، من و بهنام مسؤول پیگری این حادثه شدیم. قبل از حرکت به شوخی به او گفتم وصیت‌نامه‌ات را بنویس. ساعت 11 شب به سمت پارازیچ، شهری در آن سوی کوههای ایگمان، به راه مدام به مسؤول تحویل شهداء می‌گفت:«پیکر شهید را آنچنانکه در شأن یک ایرانی است بسته‌بندی کنید افتادیم. هوا تاریک بود که به آنجا رسیدیم و در آنجا مطلع شدیم که ایشان به شهادت رسید‌ه‌اند. پیکر شهید نواب را به بخش مسلمان‌نشین آوردیم. بهنام با دوربین فیلمبرداری تمام آن لحظات را ثبت کرد. و اگر روزی پیکر مرا هم نزد شما آوردند، خوب بسته‌بندی‌اش کنید. از حرفش ناراحت شدم و به فکر فرو رفتم. اواخر شب کنار دریای آدریاتیک رفتیم و عکس یادگاری انداختیم. همانجا احساس کردم او دیگر به دنیای مادی تعلق ندارد.خاطره ای از: آقای غیاثیروزهای زندگی با بهنام در سارایوو پر از خاطره است، محرم سال 73 مراسم عزاداری سالار شهیدان را در آنجا برپا کرد. شب تاسوعا پس از اتمام مراسم عزاداری در محل سفارت، در نیمه‌های شب به محل کارش برگشت. همه خواب بودند اما او هنوز مصائب کربلا را زمزمه می‌کرد. صبح برای نماز به سراغش رفتم. اشک از چشمانش جاری بود، و زیر لب نام خدا را می‌خواند. پرسیدم:«مگر دیشب نخوابیدی؟» نگاه غریبی داشت آرام پاسخ داد:«در طول عمرم شبهای تاسوعا و عاشورا را نخوابیده‌ام. شهادتروز بیست و دوم شهریورماه بود، مقارن ساعت 30/4 صبح شهید نیکنام به همراه 3 نفر از برادران ایرانی خود و یک راننده ی بوسنیایی از پازاریچ عازم سارایوو بودند که در ارتفاعات اگمان و پس عبور از آن در محل به نام «هرانیتسا» که در دید و تیرس نیروهای صرب و به دلیل خطرات بسیار زیادی از قبیل تیر اندازی دقیق صربها به سوی خودروهای در حال حرکت و قرار داشتن جاده بر روی مرز حایل بین منطقه صربها و ارتش مسلمانان بوسنی با کامیون که از سمت سارایوو عازم پازاریچ بود و به شدت تصادف می نماید و در همان محل که زیر آتش صربها نیز قرار داشت به شهادت می رسد. ساعت 13:30 بعدازظهر روز بعد به کمک پلیس پیکر شهید از طریق تونل به سارایوو منتقل شد. در سارایوو پس از انجام مراحل قانونی با هواپیمای un از سارایوو به زاگرب انتقال یافت و پس از یک روز توقف در زاگرب مقارن ساعت 9 در تاریخ 27/6/1373 صبح به همراه پیکر شهید عباس اهوازی به فرانکفورت و سپس به تهران انتقال داده شد. و پس از تشیع در تهران برای خاک سپاری به بهشت زهرا انتقال یافت. خاطره ای از: عباس افشار یکبار بهنام برای غذا آتش درست می‌کرد و ذغال را در آتش گردان می‌چرخاند و اشک می‌ریخت. وقتی از او پرسیدم:«چرا گریه می‌کنی؟» گفت: «به این آتش نگاه کن، آدم را به یاد خیمه‌های سوخته‌ی دشت کربلا می‌اندازد و به یاد دل سوخته‌ی حضرت زینب (س) و رقیه‌ی سه ساله سعی داشت. به هر طریق برای امام حسین (ع) مخفیانه کار کند.» یادم هست یک شب پنج‌شنبه که مثل همیشه، با بچه‌های آشنا و همدل در منزل حاج آقا چمنی، جمع بودیم. بهنام که در تدارک سفر به بوسنی بود، از تک‌تک بچه‌ها و استادش حاج منصور ارضی حلالیت طلبید و خداحافظی کرد. سپس به من نزدیک شد و گفت:«عباس آقا، امسال اولین سالی است که محرم و صفر در هیأت حضور ندارم اگر ممکن است موقع برپا شدن هیأت و نصب پرچم‌ها یک پرچم هم به نیابت از من نصب کنید». گفتم: «چشم.» از آن سال تاکنون نه تنها من، بلکه تمام بچه‌ها به یاد بهنام چادرها و پرچم‌ها را علم می‌کنند و به نیابت از او عزاداری می‌کنند. هیچ شبی نیست که جای خالیش در هیأت احساس نشود.

انجمن دوستی ایران و بوسنی و هرزگوین

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.