• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کتاب و کتابخوانی (بازدید: 4591)
شنبه 15/8/1389 - 6:34 -0 تشکر 248144
*کتاب نای حکمت*

 

به نام خدا

سلام

دوست دارم حالا که ا
ین کتاب رو میخونم برای
شما هم قرار بدم استفاده کنید

کتاب نای حکمت (مواعظ حضرت رسول ص به اباذر )نوشته جواد محدثی

امیدوارم لذت ببرید

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

شنبه 15/8/1389 - 6:38 - 0 تشکر 248146


شأن نزول
«ابوالاسود دوئلی»، یکی از یاران خالص علی علیه السلام و شیعیان پاک و مدافعان سرسخت و وفادار ولایت، می گوید:
در ایامی که «ابوذر غفاری» این یار محبوب پیامبر و صحابی انقلابی و شورگستر آن حضرت در «ربذه» تبعید بود، پیش او رفتم.
ابوذر گفت:
روزی در مسجد، خدمت رسول گرامی رسیدم.در مسجد، جز پیامبر اسلام و علی «ع» کسی دیگر نبود.خلوت مسجد را مغتنم شمردم و پیش رسول اللّه رفته، گفتم:
«ای رسول خدا!پدر و مادرم فدایت... مرا وصیت و سفارشی کن، تا خداوند مرا به خاطر آن سود دهد.
فرمود:
«چه خوب، ای ابوذر!
«تو از مایی. تو از خانواده مایی، و تو را سفارش می کنم که آن را خوب فراگیری، وصیت و توصیه ای که در بردارنده تمام راهها و روشهای خیر و خوبی است. اگر آن را بیاموزی و پاسدارش باشی؛ به منزله دو بالی خواهد بود که تو را در پرواز مدد کند...»

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

شنبه 15/8/1389 - 6:38 - 0 تشکر 248147


الگو گرفتن از الگوها
«ابوذر غفاری»، شاگردی است ممتاز، در مکتب اسلام.
استادش «محمد» است (صلوات الله علیه)
کتابش، «قرآن»،
دوره آموزش، «طول عمر»،
رشته آموزشی، «انسانیت».
ابوذر، انسان نمونه و الگوی والایی است، برای همه آنان که می خواهند در «مکتب اسلام» و در تربیت دینی، «چگونه بودن» را بیاموزند.
بی شک، آنچه ابوذر از پیامبر می آموزد، درسهایی است متعالی تر از آنچه دیگران در فکر فرا گرفتن آنند.
خوبست که ما هم این درس را بیاموزیم و به کار گیریم.
تا زندگی مان معنی پیدا کند،
و حیاتمان «هدفدار» شود،
و حرکتمان «جهت دار» گردد،
و جهت حرکتمان به سوی «خدا» گردد، که... «الی اللّه المصیر».

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

شنبه 15/8/1389 - 6:39 - 0 تشکر 248148


محمد، معلم توحید
از اینجا، سخنان پیامبر به ابوذر شروع می شود.رسول خدا، شاگردی ممتاز و گوشی پندنیوش و قلبی آگاه را در پیش و رو به رو دارد و می داند که پیام و سخنش بر دل خداشناس خواهد نشست.می داند که نصیحت و توصیه هایش، تباه نخواهد شد و هدر نخواهد رفت.
محمد «ص» و ابوذر، رو به روی هم اند. رسول خدا سخن می گوید «ابوذر»، گوش جان را به این چشمه سار زلال معرفت و تعلیم گشوده است.
پیامبر، سخن را از «خدا» آغاز می کند:
«ای ابوذر!
خدا را آنگونه عبادت کن که گویا او را می بینی.
اگر تو او را نمی بینی، او تو را می بیند.
بدان که سرآغاز عبادت و خداپرستی، «معرفت» و «شناخت» است. او قبل از هرچیز، «اوّل» است و چیزی پیش ‍از او نبوده است.
او یکتایی است که دوّمی ندارد.
پاینده ای است که نهایت ندارد.
آسمانها و زمین و آنچه در آنهاست، پدید آمده از قدرت اوست.
او. «آگاه» و «توانا» است...»

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

چهارشنبه 19/8/1389 - 14:16 - 0 تشکر 249715

رسالت جهانی پیامبر
پس از این درس نخست توحیدی، پیامبر به درس دوم می پردازد. از دعوت جهانی خویش می گوید. و... از فلسفه بعثت می فرماید:
«پس از توحید مرحله دوم «بندگی خدا»، ایمان آوردن به من است و اعتراف و اقرار به این که خداوند مرا به سوی تمامی بشریت، به عنوان للّه للّه «بشیر» و «نذیر» فرستاده است، تا اینکه خلایق را به فرمان خدا به سوی حق (که خداوند است) دعوت کنم...» .
آنگاه به نقش جهت دهنده و نظام بخشی و وحدت آفرینی «اهل بیت» اشاره می کند و در مقام برقراری پیوند استوار و محبت عمل آفرین با این «خانواده» می فرماید:
«پس از توحید و اعتراف به رسالت من، دوستی کردن با «اهل بیت من» است، این خانه و خانواده ای که به خواست خدا و اراده او نجس و پلیدی از آن رفته و به «طهارت» رسیده است.
ای ابوذر!... بدان که خداوند، اهل بیت مرا در میان امتم، همچون کشتی نجات بخش نوح قرار داده است که هر که بر این سفینه برآید، نجات می یابد و هر که از آن روی بگرداند، غرق خواهد شد...»

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

شنبه 29/8/1389 - 7:14 - 0 تشکر 252380


درسی برای زندگی
مشغله ها، همیشه باز دارنده انسان از تلاشهای پیش ‍ برنده است. آفتهای جسمی و بیماریها، سرعت پرواز انسان را می کاهد. خوشبخت کسی است که تنی سالم و فرصتی آزاد و فراغتی داشته باشد تا بتواند به آنچه که «باید» برسد و دست یابد.
پیامبر، در ادامه سخنانش با ابوذر، با یادآوری این مطلب، این درس بزرگ را می دهد که باید از فرصتها، تندرستیها، تواناییها، فراغتها و جوانیها، حداکثر استفاده را برد. پس از بیان این نکته که بیشتر مردم در دو نعمت «صحت» و «فراغت» مغبون و زیان زده اند، می فرماید:
«... ای ابوذر!
پنج چیز را قبل از پنج چیز، قدر بشناس و غنیمت بدان:
جوانی ات را، قبل از پیری،
تندرسی ات را، قبل از بیماری،
دارایی ات را، قبل از تنگدستی،
فراغت خود را، قبل از گرفتاری،
و... زندگیت را، قبل از مرگ...»
راستی، چه درس شگفت و بزرگ و حکیمانه ای!مگر نه اینکه سرمایه های سودآور انسان در بازار زندگی، عبارت است از:
«جوانی»، «سلامتی»، «امکانات مادی»، «فراغت» و سرمایه «عمر»؟! و مگر نه اینکه آفت هر یک از اینها، در کنارش بیان شده است؟
اگر بتوانیم در جوانی، کاری برای پیری بکنیم،
اگر بتوانیم از تندرستی، بهره کامل ببریم،
اگر موفق شویم «مال» را در جای درست خود، مصرف و خرج کنیم،
اگر از فرصتهای گرانبها، حداکثر استفاده را بگیریم،
و اگر از عمر گرانمایه، برای خانه ابدی و سرای آخرت، رهتوشه ای برداریم،دیگر چه غم و اندوهی؟
بیشتر زیان زدگان، کسانی اند که گهر وقت را، رایگان از دست می دهند. مگر می توان وقت رفته را باز آورد؟... هرگز!
از رسول خدا بشنویم:
«... ای ابوذر!

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

شنبه 6/9/1389 - 13:24 - 0 تشکر 254707


از این که کاری را به آینده موکول کنی (و کار امروز را به فردا بیفکنی تسویف) بپرهیز
تو امروز، در مقابل امروزت هستی، از آینده چه خبر داری؟
اگر فردایی داشتی، برای فردایت چنان باش که برای «امروز» ت بودی.و اگر به «فردا» نرسیدی، بر کوتاهی و قصور امروز، اندوه نخواهی داشت.
ای ابوذر!...
چه بسا کسانی که به استقبال روزی می شتابند و در انتظار «فردا» للّه یی هستند ولی هرگز به آن نمی رسند. اگر به «اجل» و سرنوشت آن بیندیشی، آرزوهای دور و دراز، و مغرور شدن به آنها را دشمن خواهی دانست...»
«ای ابوذر!
در دنیا چنان باش که گویی غریبی هستی، یا یک رهگذر، و خود را از اهل گور به حساب آور...» [1] .
دنیا همچون پلی است که باید از آن عبور کرد تا به سرای جاودان «آخرت» رسید. دنیا، یک مسافرخانه است. دنیا، یک منزلگاه سر راه است و ما، مسافری رهگذر...
ما، آخرتی هستیم، نه دنیایی. باید از این «فرودگاه» برای آن «قرارگاه» رهتوشه برگیریم. وطن ما خانه ابدی آخرت است. باید فکر کنیم که ما را در گور گذاشته اند و فرصت از دست رفته، و باید حساب عملکرد خود را پس بدهیم. بیا رهتوشه برداریم..
رسول خدا «ص» در ادامه صحبتهایش می فرماید:
«... ای ابوذر!
قبل از بیمار شدن، از سلامتی ات بهره برداری کن و قبل از مرگ، از حیات خود، چرا که، نمی دانی نام و نشان تو در فردا چیست.
ای ابوذر! بپرهیز از این که مرگ، در حال لغزش و خطا تو را دریابد، که دیگر نه امکان بازگشتی هست و نه پوزش، پذیرفته می شود و نه تو را برای آنچه به جا نهاده ای می ستایند و نه اشتغالات، عذری به حساب می آید...».[2] .

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

شنبه 6/9/1389 - 13:24 - 0 تشکر 254709


تعهد در برابر فرصتها
حساسیت پیامبر را نسبت به «وقت» و گذران عمر و سپری شدن فرصتها و استفاده شایسته نکردن از آن می بینیم. پیامبر در ادامه سخنانش با ابوذر، روی این مساءله تاءکید فراوان دارد.
سرمایه داشتن و تجارت نکردن،
فرصت داشتن و زیان بردن،
زنده بودن و عمر را به بطالت گذراندن،
کیمیای عمر را ارزان فروختن،
اینها چیزهایی است که پیامبر اسلام، بشدت نسبت به آنها حساسیت نشان می دهد و در هدفداری حیات انسان، برای پرداختن به آن، جایی خاص قرار داده است. باز بشنویم از زبان آن حضرت:
«.. ای ابوذر!
بر عمر خویش، بیش از درهم و دینارت حریص باش!...»
عقل حسابگر، به محاسبه امور مالی، دخلها و خرجها، موارد مصرف، سودها و زیانها، به طور جدی می پردازد، ولی... آیا عمر و وقت، ارزش درهم و دینار را هم ندارد؟! آیا به حساب مصرف عمر هم می پردازیم؟!
در رابطه با اعمالمان، آینده ای پرخوف و خطر در پیش ‍ داریم،
گردنه هایی صعب العبور، ایستگاههایی برای بازرسی و تفتیش دقیق، توقفگاههایی برای حساب!
پیامبر دلسوز، و تربیت دهنده جانها، اینها را به ابوذر یادآوری می کند:
«ای ابوذر!...
هر یک از شما منتظر چیست؟
ثروتی که طغیان آور است؟ فقری که نسیان آور است؟ مرضی که به فساد می کشد؟ پیری و کهولتی که زمین گیر می کند؟ یا... مرگی که شتابان به سراغ می آید؟ یا دجّالی که بدترین غایب مورد انتظار است؟ یا فرا رسیدن قیامت را؟
و... ساعت قیامت، وحشتبارتر و تلختر است!...»

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

شنبه 13/9/1389 - 7:36 - 0 تشکر 257645


تعهد علم و دانش
دانش، نور و روشنایی است.
اما آنگاه که همراه با تقوا و خدابینی باشد. وگرنه، دانش ‍ بدون دین و علم بدون عمل، جزوبال بر گردن دانشمند، چیزی نیست.
علم، باید نافع باشد و دانش باید به حال جامعه مفید افتد، وگرنه آفت جامعه خواهد بود. پیامبر می فرماید: «در قیامت، بدترین مردم نزد خداوند، ازنظر موقعیت، عالم و دانشمندی است که خود و دیگران از علمش نفع نمی برند.[1] .
ثمر علم ای پسر عمل است
ورنه تحصیل علم دردسر است
علم باید در خدمت مردم باشد، و وسیله آگاهی دادن، بصیرت بخشیدن، راهنمایی کردن! نه مایه تفاخر... و سرمایه غرور! نه وسیله مباهات و دانش را به رخ دیگران کشیدن.
ادامه سخن رسول خدا «ص»:
«ای ابوذر!...
هرکس دانش بطلبد، تا مردم را به طرف خود جلب کند، هرگز بوی بهشت را نخواهد یافت.
هرکس دانش بجوید، تا به کمک آن، مردم را بهتر بفریبد، هرگز بوی بهشت را نخواهد یافت.» [2] .
جنگِ «تخصّص» و«تعّهد» و نزاع «تکنیک» و «تقوا» ریشه در همین مساءله دارد.
چو دزدی با چراغ آید گزیده تر برد کالا!
پیامبر اسلام، برحذر می دارد که علم، در جهتِ فریب مردم به کار رود.
تیغ دادن در کف زندگی مست
به که افتد علم، نا کس را به دست

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

شنبه 13/9/1389 - 7:37 - 0 تشکر 257646


غرور علمی
یکی از بزرگترین شهامتها، اعتراف به «جهل» است. اگر چیزی را نمی دانیم،
بدون توجیه و تاءویل، و شیره مالیدن سر خلق اللّه، بدون چرب زبانی و سالوس بازی و پشت هم اندازی، صریح و باشجاعت، بگوئیم: «نمی دانم»!
این، مشکلتر از به خاک رساندن پشت حریف در کشتی است و بیش از شکست دادن دشمن در میدان رزم، نیرو می طلبد؛ زیرا اینجا ما با دشمنی، نیرومند، به نام «نفس» دست به گریبانیم که در خانه دلمان جا دارد. هرچیزی آفتی دارد، و آفتِ علم، «غرور» است. غرور علمی، انسان را از اعتراف به جهل و نادانی باز می دارد.
از رسول خدا بشنویم:
«... ای ابوذر!

وقتی از چیزی سؤ ال شد که نمی دانی، بگو: «نمی دانم».

که هم از پیامدهای ناجور آنچه نمی دانی نجات یابی،
و هم از عذاب خداوند در قیامت!...» [1] .

آری... این، شجاعت و قهرمانی می خواهد. دلیری فقط در تیغ کشیدن و تیر انداختن نیست. میدان رزم، فقط جبهه بیرونی جنگ با دشمن رویاروی، نیست.
«نفس» نیز حریفی است که برای مبارزه، «حریف» می طلبد.
پیامبر اسلام، عبور می کرد. به جمعیتی که پیرامون یک قهرمان جمع شده و به تماشای وزنه بردای و زورآزمایی او ایستاده بودند، برخورد. فرمود:
«قهرمان کسی است که بر «نفس» خود غالب شود!»
اعتراف به جهل، یکی از این میدانهاست که قدرت و غلبه و شجاعت انسان، آزموده می شود.

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

شنبه 13/9/1389 - 11:57 - 0 تشکر 257707

چه کار خوبی کردی . ممنون .

خدا در همین نزدیکی است
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.